سیاسی

آقای روحانی! استعفا ندهید، در فرصت باقیمانده جبران کنید

چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ – ۰۸:۲۳ آقای روحانی! استعفا ندهید، در فرصت باقیمانده جبران کنید

آقای روحانی! استعفا ندهید، بلکه از شما درخواست می‌کنیم که بمانید و در فرصت باقیمانده جبران کنید تا مردم و آیندگان به نیکی از شما یاد کنند.

آقای روحانی! استعفا ندهید، در فرصت باقیمانده جبران کنید

خبرگزاری فارس؛ یادداشت میهمان ـ احمدرضا هدایتی، کارشناس ارشد مدیریت: جناب آقای روحانی در فروردین ماه سال ۹۶ در جریان نشست خبری با خبرنگاران داخلی و خارجی، ضمن تأکید بر باز شدن فضای انتقادی در کشور، (البته با طعنه به سایر مسئولین نظام) گفتند؛ «مردم در مسائلی که مورد رضایت آنها نیست با یک صدای رسایی نارضایتی خود را اعلام کنند».

نگارنده این سطور هم نه به‌عنوان یک فعال رسانه‌ای که به‌عنوان یک شهروند می‌خواهد با صدای بلند بگوید که جناب آقای روحانی، اکثر مردم از عملکرد دولت راضی نیستند.

همه ملت ایران و بلکه جهان به خوبی می‌دانند که ظلم‌ستیزی و ایجاد و گسترش عدالت و همچنین استقلال و خوداتکایی همواره در ردیف مهمترین اهداف انقلاب اسلامی قرار داشته است، بنابراین قاعدتاً از ابتدای انقلاب اسلامی باید تمام تلاش دولت‌ها بر ایجاد شرایط لازم در جهت دستیابی بر این اهداف متمرکز می‌شد، چرا که در غیر این‌صورت نقض غرض صورت‌ گرفته و انقلاب در مسیر انحرافی قرار می‌گرفت.

در واقع همه دولت‌های جمهوری اسلامی وظیفه داشتند تا در راستای تحقق اهداف والای انقلاب گام بردارند، با این‌حال در برخی از دولت‌ها، کارنامه افتخارات و دستاوردهای مطلوب چشمگیرتر و کفه اقدامات مثبت سنگین‌تر و در برخی از دولت‌ها، کفه عملکرد نامطلوبشان به‌مراتب پررنگتر و سنگین‌تر بوده است.

علل ناکامی دولت‌ها در این رابطه را باید در مواردی مانند ضعف مبانی اعتقادی، ضعف مدیریتی، عدم خودباوری و میزان گرایش آنها به شرق و غرب و امثال آن جستجو کرد و درست به همین دلیل است که تا این لحظه دولت اسلامی به معنای واقعی کلمه شکل نگرفته و آرمان‌های انقلاب هنوز به طور کامل محقق نشده است.

رهبر معظم انقلاب (دامت برکاته) در این رابطه ضمن تأیید این نکته که حرکت به سمت دولت اسلامی در مقاطع مختلف، فراز و فرود داشته، در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام با ایشان در تاریخ ۷۲/۹/۱۲، یادآوری می‌کنند: «اگر دولت به معناى واقعى کلمه اسلامى شد، آن‌گاه کشور به معناى واقعى کلمه اسلامى خواهد شد، عدالت مستقر خواهد شد، تبعیض از بین خواهد رفت، فقر بتدریج ریشه‌کن مى‌شود، عزّت حقیقى براى مردم به وجود مى‌آید، جایگاهش در روابط بین‌الملل ارتقاء پیدا مى‌کند، این مى‌شود کشور اسلامى».

ایشان در تاریخ ۷۹/۹/۱۲ نیز در جمع کارگزاران نظام با اشاره به اینکه وظایف قوای سه‌گانه در این خصوص معیّن است، فرمودند: «وظایفی که دولتها دارند، مشخّص و معلوم است؛ اما نمی‌توانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم».

حال باید از رئیس جمهور محترم پرسید که آیا به نظر شما می‌شود دولت یازدهم و دوازدهم را در ردیف دولت‌هایی قلمداد کرد که با پایبندی به آرمانهای انقلاب، وظایف خود را به درستی انجام داده است؟ آیا در مجموع کفه عملکرد مطلوب این دو دولت سنگین‌تر بوده یا وزن اقدامات و عملکرد نامطلوب آنها بیشتر است؟

قطعاً پاسخ به این سوال نمی‌تواند مثبت باشد، چرا که نه‌تنها هنوز ساختار اداره امور کشور نتوانسته به شکل واقعی کامل از اصول و ارزش‌های اسلامی بهره‌مند شود، بلکه از شرایط یک دولت اسلامی مطلوب و مورد انتظار فاصله گرفته و لذا ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی افزایش یافته است.

درست به همین دلیل است که بخش عمده وعده‌های مکرر و متعدد رئیس جمهور محترم نیز تاکنون عملی نشده و دولت در افکار عمومی و فضای رسانه‌ای به کم‌کاری و دروغگویی متهم شده است.

به عنوان مثال ایشان در اوایل سال ۹۲ در جریان تبلیغات انتخاباتی تأکید کردند؛ «والله العلی العظیم اگر مشکلات این کشور راه ‌حل نداشت من کاندید نمی‌شدم.»

آقای روحانی 7 خرداد سال ۹۲ نیز در برنامه تبلیغات تلویزیونی گفته بود: «در برنامه مدون من علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و برنامه فرهنگی، برنامه کوتاه‌مدت یک‌ماهه و ۱۰۰ روزه وجود دارد، ما می‌توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصاددی در کشور به وجود آوریم.»

روحانی در ادامه این مصاحبه تلویزیونی نیز با بیان اینکه امروز تنها بین ۲۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت تولیدی کشور فعال است گفته بود: «ما می توانیم این ظرفیتهای تولیدی را به ۱۰۰ درصد برسانیم.»

روحانی در اولین روز تشکیل دولت خود و پس از تجدید میثاق با آرمان های امام (ره) دوباره ماجرای تعهد ۱۰۰ روزه خود را یادآوری کرده و گفت: «وعده می‌دهیم که طبق سخنان قبلی، حتماً طی ۱۰۰ روز اول و حتی کوتاه‌تر از‌ آن اقدامات ضروری و فوری را برای رونق بخشی اقتصادی و حل مشکلات انجام دهیم و ماحصل آن نیز به اطلاع مردم خواهد رسید».

در ششم آذر ۱۳۹۲ نیز در ارائه گزارش تلویزیونی در پاسخ به سوال مجری برنامه در مورد برنامه ۱۰۰ روزه به مردم گفت:‌ «من در ایام تبلیغات انتخاباتی، به مردم بزرگ ایران وعده داده بودم که علاوه بر برنامه چهارساله دولت تدبیر و امید، برنامه کوتاهی هم برای یک دوره ۱۰۰ روزه داشته باشم و در پایان ۱۰۰ روز کار دولت، عملکرد دولت را در طول آن ۱۰۰ روز، به ملت عزیز گزارش دهم.»

با این وصف، در حالی که فیلم صحبت‌های گذشته و جدید ایشان در فضای مجازی دست به دست می‌شود، در کمال ناباوری در ۲۱ فروردین سال ۹۶ در یک نشست خبری در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر این‌که «شما وعده حل مشکلات اقتصادی مردم را دادید و گفتید در برنامه‌تان، برنامه مدون ۱۰۰ روزه است، اما ۳۰ اسفند سال گذشته (سال ۹۵) و پس از ۴ سال گفتید ۱۰ دولت بعدی هم نخواهند توانست مشکلات را حل کنند. چه اتفاقی افتاده که نظر شما تغییر کرد و حل مشکلات از ۱۰۰ روز به ۴۰ سال تغییر کرد، گفت؛ «سوال خوبی بود، چون یک دروغ بزرگی در روزنامه و سایت‌ها در این زمینه پخش می‌شود. چه زمانی گفتم ۱۰۰ روزه حل می‌کنم؟ گفتم در پایان ۱۰۰ روز کارهایی که موفق به حل کردن شدم، را اعلام می‌کنم.»

وی خطاب به این خبرنگار گفت: «نکته اول شما خیلی مهم است؛ چون من ۴ سال منتظر این سوال بودم و اینکه این دروغ را که می‌گویند، بگویم، گفتم در پایان ۱۰۰ روز اعلام می‌کنم چه کار کرده‌ام، آدمی که عقل نداشته باشد این را می‌گوید، مگر می‌شود در ۱۰۰ روز مشکلات را حل کرد. مشکلات قدم به قدم باید حل شود. به نظر من کار دولت درست بوده طبق برنامه پیش رفتیم و من از سوال شما ممنونم.»

وی در ادامه ضمن جلوگیری از بیان توضیحات تکمیلی خبرنگار مذکور گفت؛ «من یادم هست چه گفتم» و مجدداً تاکید کرد:‌ «مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید ۱۰۰ روزه مشکلات را حل می‌کنم. این دروغ بزرگی است که برخی آدم‌های مخرب آن را تکرار می‌کنند.»

اما ظاهراً ایشان دوباره اظهارات قبلی خودش را فراموش می‌کند و در تاریخ ۵ اردیبهشت سال ۹۶ به هنگام مراجعه برای ضبط برنامه تبلیغاتی در رسانه ملی، مجددا می گوید: «درباره رونق اقتصادی، یک برنامه صد روزه هم خواهم داشت که اعلام می‌کنم.» وی در ادامه افزود: «یک اقداماتی در طول این سه سال و نیم انجام گرفته است که آن اقدامات باید ادامه پیدا کند یک اقدامات جدیدی هم هست که در برنامه صد روزه و همچنین در برنامه چهار سال انجام خواهد شد.»

آقای روحانی علاوه بر وعده حل مشکلات در برنامه‌های صدروزه، گفته بود؛ «دولت تدبیر و امید دنبال این است که مردم آنقدر درآمد سرشار داشته باشند که نیازی به این یارانه ۴۵ هزار نیاز نداشته باشند. صدقه گرفتن افتخار نیست، صدقه دادن افتخار است. من کاری می کنم که دولت دستش را به مردم دراز خواهد کرد.» اما چرا تاکنون دقیقاً خلاف وعده ایشان عمل شده است؟

البته نمی‌خواهیم بگوییم دولت دهم و یازدهم مطلقاً هیچ کار مثبتی انجام نداده است، چرا که در کارنامه دولت این دو دولت هم چند اقدام مهم مثل؛ تکمیل فازهای باقیمانده در عسلویه، آغاز ساخت بندرگاه در مکران و نیز آغاز احداث خط انتقال نفت مناطق جنوبی کشور به سواحل مکران ثبت شده است.

اما همان‌گونه که در ابتدا اشاره شد، بیشتر وقت دولت یازدهم و دوازدهم به انتظار معجزه از سوی آمریکا و اروپا سپری شد و لذا بخش عمده اقدامات دولت به جای پرداختن به اقداماتی مانند؛ طرح نهضت علمی یا طرح راهبردی اقتصاد مقاومتی، به انجام امور جاری و حفظ وضع موجود گذشت و به همین دلیل با جرأت می‌توان گفت که دولت یازدهم و دوازدهم بیشترین عملکرد منفی در حد فاجعه ملی را داشته است.

به عنوان مثال ناهنجاری‌های اداری اجتماعی مثل؛ اختلاس، رانتخواری، کم‌کاری و خیانت، نفوذ بیگانگان و سایر مشکلات فرهنگی نظیر بدحجابی و اجتماعی مثل؛ بیکاری و مصرف‌گرایی، سیاسی از جمله ارزش پاسپورت و اقتصادی مانند؛ تورم و گرانی به شدت افزایش یافته است.

در بخش سیاست خارجی نیز در حالی است که اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی بسیاری از حکومت‌ها از جمله؛ آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و عربستان (در موارد مختلف)، همواره مورد اغماض نظام سلطه قرار می‌گیرد و زیر بار بسیاری از معاهدات جهانی نمی‌روند، شما بدون هماهنگی مجلس و سایر مسئولین نظام و یا با دور زدن قانون و عبور از خطوط قرمز تعیین شده از سوی رهبری، اسنادی مانند؛ سند ۲۰۳۰ و توافقنامه پاریس (برای کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی) و مهمتر از همه برجام را پذیرفتید.

نکته مهم در مورد برجام این است که بدون آنکه مرتکب خلافی شده باشیم، به بهانه جلوگیری از بروز جنگ، حقیرانه پذیرفتید در مقابل شرورترین کشورهای جهان در جایگاه متهم بنشینید و ناشیانه تعهداتی را بپذیرید که کاملاً ظالمانه و بدون هیچ دلیل منطقی به کشور ما تحمیل شد و دستاوردها و محصولات تولیدی صنعت هسته‌ای کشور را به باد فنا داد، بدون آنکه آنها حتی به یکی از تعهداتشان عمل کرده باشند.

در این رابطه شما بهتر از همه می‌دانید که مفاد برجام و به‌خصوص «مکانیزم ماشه» که ماهرانه توسط غربی‌ها در متن آن گنجانده شده، یعنی توقف و حداقل کند شدن فعالیت‌های اصلی هسته‌ای و همچنین پذیرش رسمی خواسته ظالمانه نظام سلطه و تحمل چندین سال تهدید و نگرانی از تصمیماتی که ممکن است توسط اعضای برجام برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران اسلامی اتخاذ شود.

حال این سوال مطرح است که توهم تهدید جنگ خطرناکتر بود یا تزریق نگرانی و ناامیدی ناشی از پذیرش «مکانیزم ماشه» که همچنان با تحریم‌های ظالمانه همراه است و امکان ایجاد ثبات اقتصادی در کشور را با مشکل مواجه ساخته است.

در دولت شما، از همان ابتدا فتیله اجرای برنامه‌های بنیادین و زیرساختی و فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی پایین کشیده شد و اسناد بالادستی که به تصویب رهبر معظم انقلاب اسلامی هم رسیده و جهت اجرا ابلاغ شده بود، از جمله؛ سند چشم‌انداز ۲۰ ساله و یا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شد.

نرخ تورم که قرار بود تک‌رقمی شود، با بالاترین حد خود در طول انقلاب رسید، ذخیره ارزی کشور نیز با سوءتدبیر دولتمردان به جیب دلالان و واسطه‌های غیرقانونی واریز شد، چندین تن طلای کشور که پشتوانه پول ملی بود هم با سوءتدبیر از خزانه دولت خارج و به تاراج رفت و ارزش پول ملی نیز به کمترین مقدار خود رسید.

موضوع خصوصی‌سازی به بدترین شکل ممکن اجرا شد و به همین دلیل بسیاری از مراکز تولیدی بسیار مهم، بزرگ و با سابقه کشور در ورطه ورشکستگی و تعطیلی قرار گرفتند و به این ترتیب حتی داشته‌های قبلی خودمان را نیز با واگذاری غیراصولی و بعضاً رابطه‌ای بنگاه‌های دولتی به افراد نااهل و غیرمتخصص، از دست دادیم.

صنعت خودروسازی نیز به‌رغم حمایت‌های مادی و غیرمادی دولتی و افزایش چندین برابری قیمت محصولاتش، به علت سوءمدیریت‌ها در مسیر ورشکستگی و سقوط قرار گرفته است.

دولت شما در بخش نفت و گاز نیز با اقداماتی مانند؛ تداوم خام‌فروشی، حذف کارت سوخت، قرارداد توتال و ماجرای کرسنت، زیان‌های فراوانی را به کشور تحمیل نمود.

مسکن نیز شرایط بهتری ندارد، چرا که امروز حتی امکان خرید مسکن در روستاها هم از جوانان سلب شده است، چون مسکن مهر را مزخرف و ادامه ساخت آن را متوقف کردید، طرح‌های جایگزین مطرح کردید، اما مانند سایر موارد، حتی یک آجر هم بر روی آجر نگذاشتید، طرح مالیات بر منازل خالی را مسکوت گذاشتید، حق‌الزحمه مشاورین مسکن را درصدی از مورد معامله اعلام نمودید و محدودیتی برای آن قائل نشدید و باعث شدید تا برخی از بنگاه‌داران برای کسب منفعت بیشتر، هر روز قیمت‌ها را افزایش دهند.

به جای پاسخگویی به مردم، دائماً دیگران (دولت قبل، مسئولین نظام، گاهی دشمنان داخلی و خارجی و سایر عوامل موهوم) را متهم کرده و می‌کنید و یا می‌گویید دولت اختیار ندارد یا می‌گویید اجازه نمی‌دهند، در حالی‌که؛ اولاً تمام وزارتخانه‌ها و سازمان‌های اجرایی کشور کاملاً در اختیار شماست. ثانیاً طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، هم‌اکنون ۳۸ اصل از اصول قانون اساسی به اختیارات رئیس قوه مجریه، ۳۷ اصل به اختیارات رئیس قوه مقننه، ۱۸ اصل به اختیارات رئیس قوه قضائیه و تنها ۵ اصل به اختیارات رهبری اختصاص دارد، البته اصول دیگری مانند؛ اصل ۱۲۶، اصل ۱۳۶، اصل ۱۳۸ و اصل ۱۳۹ نیز به اختیارات رئیس جمهور اشاره دارند.

حال مجدداً این سوال مطرح است که واقعاً چه کسی نمی‌گذارد؟ آیا رهبری که همواره بر تکیه به نیروهای درونزا تأکید داشته‌اند مانع از استفاده دولت از نیروها، امکانات و ظرفیت‌های فراوان موجود در داخل کشور شده‌اند؟ آیا رهبری که سیاست‌های کلان اقتصاد مقاومتی را ابلاغ و پیوسته بر اجرای این طرح راهبردی تأکید داشته و دارند، اجازه ندادند دولت با جدیت و قدرت در این زمینه گام بردارد؟

آیا رهبری که خود اسناد بالادستی مثل سند چشم‌انداز یا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را ابلاغ کرده‌اند و بر موضوعاتی مانند؛ ضرورت راه‌اندازی اینترنت ملی و ساماندهی فضای مجازی، جلوگیری از واردات بی‌رویه، ساماندهی نظام بانکی و امثال آن اصرار دارند، مانع از انجام اقدامات عملی و اصلاحی از سوی دولت در این امور شده‌اند؟

شما که به‌رغم تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و ضرورت رعایت جوانب احتیاط در تعامل با غرب، خطوط قرمز ابلاغی ایشان را ندیده گرفتید و برجام و پروتکل الحاقی آن را پذیرفتید، بدون هماهنگی مراجع ذیربط و خارج از چارچوب قوانین کشور، معاهدات بین‌المللی را پذیرفته و بعضاً به آنها عمل کرده‌اید، بدون توجه به پیامدهای کنوانسیون CFT و پالرمو بر اجرای آن اصرار دارید و بر خلاف نظر مجلسی که کاملاً با شما هماهنگ بود، بنزین را گران کردید، چگونه چنین ادعایی دارید.

چرا به غرب اعتماد کردید و حالا می‌گویید قابل اعتماد نیستند؟ مهمتر این‌که چرا به رغم آگاهی از جنایت‌ها، خباثت‌ها و نیز بدعهدی‌ها و پیمان‌شکنی‌های مکرر غرب و به خصوص آمریکا در تعامل با ایران و سایر کشورهای جهان، هنوز به طور کامل و به شکل واقعی از غربی‌ها قطع امید نکرده‌ید و هنوز برای حل مشکلات آدرس کاخ سفید را می‌دهید و هرازگاهی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم برای مذاکره مجدد با آمریکایی‌ها پیام می‌دهید؟
با فرض بر این‌که؛ رشد و پیشرفت کشورهایی مثل؛ ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، مالزی، هند و دیگران حاصل ارتباط خوب آنها با آمریکاست، اما سوال این است که خود آمریکایی‌ها چگونه به این موقعیت دست یافتند، به قول جنابعالی، علم و دانش که از آسمان بر آنها نازل نشد.

برخلاف توصیه‌های مکرر دلسوزان انقلاب هنوز بر درآمد حاصل از خام فروشی نفت امید دارید، لذا بار دیگر این سوال مطرح است که کشورهای مذکور که نفت نداشتند، چگونه به این موقعیت دست یافتند و چرا فکر می‌کنید ما که علاوه بر نفت، مزیت‌های برتری‌ساز متعددی داریم، نمی‌توانیم، به چنین موقعیتی برسیم.

مشکل راهکارهای دولت محترم این است که نقش خدا در آن کمرنگ شده و لذا نمی‌تواند به جوانان و نیروهای درونزا اعتماد کند، لذا همه تدابیر و طرح‌هایش خواسته و ناخواسته از مسیر غرب می‌گذرد و حتی آب و نان مردم را در گرو ارتباط با غرب دانسته و همچنان ریشه مشکلات را در تعامل با آمریکا و اروپا جستجو می‌کند.

یادمان نرود که ما انقلاب کردیم که زیرسلطه دیگران نباشیم و لذا قطعاً اگر چنین نکته‌ای را فراموش کنیم، در بلندمدت دود انتظار گشایش اقتصادی با کمک غرب، بیش از هر کس به چشم ملت می‌رود.

کلام آخر این‌که؛ به هیچ‌وجه نمی‌گوییم استعفا بدهید که در این شرایط نه به نفع شماست و نه به نفع ملت و مملکت، بلکه از شما درخواست می‌کنیم که بمانید و در فرصت باقیمانده به‌گونه‌ای عمل کنید که در نهایت، اعتماد عمومی به مسئولین نظام مجدداً احیا و مردم و آیندگان به نیکی از شما یاد کنند.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

پر بازدید ها

پر بحث ترین ها

بیشترین اشتراک

بازار globe

اخبار کسب و کار globe لاستیک بارز ایران فان بیمه البرز هتل تارا

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × 1 =

دکمه بازگشت به بالا