فرهنگ و هنر

امیدوارم رهبری هم خاطراتشان را بگویند

سخنان منتشرنشده رهبر در کتابی که ۱۰ سال زمان برد

پژوهشگر کتاب «مسجد رهبر» با محوریت فعالیتهای مسجد کرامت، معتقد است تهیه این‌کتاب، تازه شروع مسجدپژوهشی تاریخ انقلاب است و امیدوار رهبر انقلاب نیز روزی خاطرات خود را در این‌باره بیان کنند.

به گزارش مشرق، کتاب «مسجد رهبر» به‌تازگی توسط انتشارات «راه یار» منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب درباره یکی از اثرگذارترین مساجد کشور در دوران مبارزات انقلاب اسلامی است.

مسجد کرامت، یکی از مساجد معروف شهر مشهد است که در مرکز این و نزدیکی حرم مطهر امام رضا (ع) واقع شده است. این مسجد در دوران انقلاب، مرکز سازماندهی و هماهنگی راهپیمایی‌های مردم مشهد بوده و بزرگانی چون آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله واعظ طبسی، شهید هاشمی‏‌نژاد، اندرزگو و… نیز در مسیر مبارزات انقلابی خود، این مسجد را به عنوان پایگاه و مرکز خود انتخاب کرده بودند. این مسجد که در واقع خانه‌ای قدیمی بوده، در سال ۱۳۵۱ با عنوان مسجد کرامت در نزدیکی حرم رضوی، فعالیت خود را شروع می‌کند و یکی دو سال بعد، با حضور آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان امام جماعت مسجد، به پایگاه اصلی نیروهای انقلابی در مشهد تبدیل می‌شود.

کتاب «مسجد رهبر» که تدوین و نگارش آن را مرتضی انصاری‌زاده و تحقیق آن را احمد عسگری، حسن سلطانی و سید محمدامیر طباطبایی برعهده داشته‌اند، سرگذشت مسجد کرامت را در ۵۴۴ صفحه، از شکل‌گیری و تأثیرات آن در جریان انقلاب اسلامی را از زبان راویان مختلف روایت کرده است. عسگری می‌گوید از الان آمادگی داریم ویرایش بعدی کتاب «مسجد رهبر» را دقیق‌تر و کامل‌تر از نمونه کنونی تحویل دهیم. او می‌گوید این‌کتاب، منبع خوبی برای نویسنده‌هایی است که ذوق داستانی دارند؛ همین‌طور برای کسانی که می‌خواهند فیلمنامه‌ای در حوزه انقلاب اسلامی بنویسند.

به بهانه چاپ این‌کتاب با احمد عسگری مسئول تحقیق و پژوهش این‌کتاب گفتگو کردیم که مشروح آن در ادامه می‌آید:

* آقای عسگری، پیش از آن‌که راجع به کتاب صحبت کنیم، کمی از خودتان بگویید؟

کارشناسی ارشد رشته تاریخ دارم و از سال ۹۲ کار در حوزه تاریخ شفاهی را شروع کردم. پیش از آن، زمینه فعالیتم بیشتر، تاریخ تمدن اسلامی بود، بعد از آشنایی و ارتباط با دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مشهد از طریق آقای سعید خورشیدی، مسئول مجموعه قرار شد مدتی به‌صورت آزمایشی کار کنم. کارم را از بازشنوایی مصاحبه‌ها و فیش‌برداری از آنها شروع کردم. بعد از آن‌که به کار تاریخ شفاهی علاقمند شدم، آقای خورشیدی پیشنهاد تحقیق پروژه مسجد کرامت را دادند که محل حضور رهبر معظم انقلاب هم بوده اما مصاحبه و تحقیق چندانی درباره آن نشده بود. تا آن مقطع، حدود ۸ مصاحبه داشتیم. بعد با کمک آقای سید محمدامیر طباطبایی، تحقیقات تاریخ شفاهی مسجد کرامت را شروع کردیم.

* پس کار تحقیق کتاب «مسجد رهبر» از شش-هفت سال پیش شروع شد؟

بله تحقیقات جدی از سال ۹۲ شروع شد. اولین کار ما، پیدا کردن کسانی بود که بتوانیم با آنها مصاحبه بگیریم که بخشی از این کار با آقای طباطبایی بود. ابتدای کار، ۳۳ نفر را برای مصاحبه پیدا کردیم. مصاحبه‌ها، بازخوانی و پیدا کردن اسامی از اسناد و مصاحبه‌های دیگر برعهده من و فیش‌برداری و پیداکردن منابع از آرشیو مرکز اسناد آستان قدس و مرکز اسناد انقلاب با آقای طباطبایی بود. به همین‌صورت، تعداد افرادی که می‌توانستیم به آنها مراجعه کنیم، حدود ۱۴۰ نفر شد.

این روند، حدود دو سال طول کشید تا به این‌نتیجه رسیدیم که افراد شاخص و اصلی را یافته‌ایم اما چون مسجد کرامت، مسجد مرکزی شهر بوده، ممکن است دیگرانی هم باشند که هرچند نقش اصلی در مسجد نداشته‌اند اما خاطره خوبی داشته باشند، به همین دلیل، با ارسال پیامک و فراخوان مجازی از افراد خواستیم اگر خاطره‌ای دارند، اطلاع دهند. خودم هم به‌صورت حضوری با تعدادی از مغازه‌داران حومه مسجد ارتباط می‌گرفتم و کارت می‌دادم. آقای لدنی، از راویان کتاب را با همین روش‌ها پیدا کردیم یا با آقای سقای‌آستانه در مغازه‌اش آشنا شدیم.

البته بعضی افراد هم حاضر به مصاحبه نشدند، برخی هم حرف‌هایی زدند که ربط مستقیمی به مسجد نداشت، ولی خاطرات جذابی برای انتشار در رسانه‌ها هستند. برای مثال، یک فروشنده عطاری، خاطره‌ای از آیت‌الله خامنه‌ای داشت که ایشان در آن دوران، بعضی از کتاب‌هایی را که مغازه‌داران برای بسته‌بندی استفاده می‌کردند، به قیمت بالاتر می‌خریدند. در مجموع، با بیش از ۲۰۰ نفر مصاحبه تاریخ شفاهی داشتیم ولی راویان اصلی ما حدود ۱۰۰ نفر بودند.

* از ابتدا تا وقتی که کتاب چاپ شود، در روند تحقیقات، با مسائل مختلفی هم مواجه شدید! درست است؟

مسیر تحقیق کتاب «مسجد رهبر» به گونه‌ای بود که گاهی احساس ناامیدی به ما دست می‌داد. پیش می‌آمد با ۱۰ نفر مصاحبه می‌گرفتیم اما اینها تنها دو خط حرف جدید درباره مسجد داشتند اما گاهی هم بعد از هفت یا هشت جلسه مصاحبه بدون نتیجه، به سوژه‌ای برمی‌خوردیم که کلی موضوع و حرف جدید داشت. زمانی هم که فراخوان پیامکی داده بودیم، افراد زیادی اعلام کرده بودند که اطلاعاتی درباره مسجد کرامت دارند اما در واقع حرف جدیدی درباره مسجد نداشتند و این مسائل باعث ناامیدی می‌شد، اما با یادآوری اینکه ممکن است نفر بعدی مطلب جدید یا خاطره جذابی داشته باشد، به کار ادامه می‌دادیم.

به همین‌صورت هم بود که با شخصی به نام سیدرضا شریعت‌مُغانی آشنا شدیم که نوارهای سخنرانی سال ۵۲ رهبری در مسجد کرامت را که خودش ضبط کرده بود، داشت، از این موضوع خیلی غافلگیر شدیم. گاهی شیرینی دسترسی به یک راوی و خاطرات او، کل تلخی‌ها را برای ما از بین می‌برد.

* از چه‌منابعی استفاده کردید؟

بله هم‌زمان با کار تحقیق، پیشینه تحقیق را هم مرور می‌کردیم که ببینیم در کتاب‌های دیگر چه مطالبی دراین‌باره هست. همه‌کتاب‌هایی را که درباره تاریخ مشهد نوشته شده بودند، مرور کردیم، اسناد و مصاحبه‌های مرکز اسناد انقلاب و آستان قدس را هم مرور کردیم تا ببینیم درباره مسجد کرامت مطلبی دارند یا نه. به منابع انگلیسی مرتبط با انقلاب اسلامی در مشهد هم مراجعه کردیم که فقط در کتاب اسناد لانه جاسوسی که نوشته یک فرد خارجی بود، به مطلبی برخوردیم. البته مطلب قابل‌توجهی هم نبود اما برای اطمینان از پیدا کردن همه مطالب مرتبط، این جستجو را انجام دادیم. غیر از این در مقالات و مراجع اصلی پژوهشی مانند نورمگز و… هم جستجو کردیم که اگر مورد مرتبطی با مسجد کرامت وجود دارد، استفاده کنیم.

* به خود مسجد کرامت و اهمیت‌اش بپردازیم!

همان‌طور که گفتم حدود دوسال روی این موضوع کار شده بود اما کارها منقطع و کم بودند. پس از مطالعه همین‌مطالب موجود و با توجه به آن‌چه درباره مسجد کرامت شنیده بودیم، به این‌نتیجه رسیدیم که کار را شروع کنیم. از طرف دیگر اگر انقلاب اسلامی در مشهد، چندکلیدواژه مهم در زبان راویان داشته باشد، یکی از آنها حتماً مسجد کرامت است. با این وضعیت، تعداد روایت‌های ما کم بود بنابراین تصمیم گرفتیم تعدادی مصاحبه بگیریم و هر قدر مصاحبه می‌گرفتیم، بیشتر با ابعاد مختلف فعالیت‌های مسجد کرامت آشنا می‌شدیم و اهمیت آن، فراتر از یک مکان، برای ما آشکار می‌شد.

اگر انقلاب اسلامی در مشهد، چندکلیدواژه مهم در زبان راویان داشته باشد، یکی از آنها حتماً مسجد کرامت است. با این وضعیت، تعداد روایت‌های ما کم بود بنابراین تصمیم گرفتیم تعدادی مصاحبه بگیریم و هر قدر مصاحبه می‌گرفتیم، بیشتر با ابعاد مختلف فعالیت‌های مسجد کرامت آشنا می‌شدیم و اهمیت آن، فراتر از یک مکان، برای ما آشکار می‌شداز درون همین تحقیقات، بسیاری از سوژه‌های دیگر هم پیدا شد که هر یک می‌تواند سوژه یک کتاب دیگر باشد مانند درمانگاه آیت‌الله بروجردی یا دبیرستان علوی که هرکدام موضوعی مستقل هستند، اما به‌اندازه‌ای که به مسجد کرامت مربوط می‌شدند، در «مسجد رهبر» به آنها پرداختیم.

* عنوان کتاب، تداعی‌گر این‌معنی است که مخاطب بناست کتابی درباره رهبر انقلاب بخواند. اما تنها بخشی از کتاب، درباره حضور ایشان در مسجد کرامت است. نظر خودتان درباره عنوان کتاب چیست؟ به‌نظرتان کمی مبهم و سوال‌برانگیز نیست؟

بنای مسجد کرامت پیش از آن‌که مسجد شود، فعالیت‌های مسجدگونه داشته است. در واقع، خانه‌ای بوده که چون همواره محل اجتماع و فعالیت‌های مذهبی و انقلابی بود، دیگر معنای خانه به آن اطلاق نمی‌شد و مشهدی‌ها به آن می‌گفتند بنای کرامت. این‌بنا در ابتدا ساختمانی بود که حاجی کرامت آن را ساخته بود و همه، آن را می‌شناختند. برای کسانی هم که نمی‌شناختند، به تابلویی با عنوان «یا صاحب الزمان جهان در انتظار توست» که بالای این خانه نصب بود، شناسانده می‌شد.

در این بنا قبل از اینکه نام مسجد به خود بگیرد، فعالیت‌هایی مانند برگزاری سخنرانی بزرگانی چون علامه جعفری در سال‌های ۴۵ و ۴۶ که اوایل ساخت خانه بود، برگزاری دعای ندبه و جشن‌های نیمه شعبان انجام می‌شد و قبل از حضور مقام معظم رهبری در مسجد کرامت به عنوان امام جماعت، فعالیت‌های مسجدی انجام می‌شد و فعالان انقلابی در آنجا جلسه می‌گرفتند. در واقع، این جمع‌ها، فعالیت‌ها و حضور افرادی مانند حاج حیدر رحیم‌پور، محمدتقی شریعتی، آقای سررشته‌دار و…، این‌خانه را ارزشمند کرده بود وگرنه این مکان به خودی خود، جایگاهی نداشت و روایت ما هم بیشتر، روایت یک جریان انقلابی است که این جریان به مسجد کرامت ختم می‌شود.

درباره اسم کتاب، مسجد کرامت با همه فعالیت‌هایش، یک مسجد نخبگانی بود اما زمانی که مقام معظم رهبری، پیش نماز و امام جماعت آنجا می‌شوند، جنبه عمومی و فراگیر پیدا می‌کند و آن خانه، تبدیل به مسجد کرامت و مشهور به مسجد آقای خامنه‌ای می‌شود. چون اکنون، ایشان رهبری نظام را برعهده دارند و مسجد کرامت هم، به نوعی رهبری جریان انقلاب در مشهد را داشت، این اسم را برای کتاب انتخاب کردیم.

* یک‌سوال؛ درباره خاطرات و روایت‎‌هایی که درباره آیت‌الله خامنه‌ای هستند، صحبت این نشد که به خود ایشان مراجعه کنید؟ به‌ویژه که ممکن است رهبری ایشان، شاید در نوع روایت راویان حاضر در کتاب تاثیری گذاشته باشد!

به لطف خدا پیش‌تر، چندخاطره از مقام معظم رهبری دراین‌باره منتشر شده بود که از آنها استفاده کردیم. از اسناد موجود هم کمک گرفتیم، اما راوی اصلی بسیاری مسائل، خود ایشان هستند. شاید و امیدوارم؛ پس از انتشار کتاب، اتفاق خیری بیفتد و ایشان بخشی از جزئیاتی را که به این کتاب و مسجد کرامت مربوط است، خودشان بیان کنند.

* به روند تحقیق و پژوهش کتاب برگردیم. با توجه به طولانی‌شدن تحقیقات و روند تهیه مطالب کتاب، چه زمانی به این‌نتیجه رسیدید که نقطه پایان را بگذارید و مطالب را برای انتشارکتاب، جمع‌بندی کنید؟

اواخر سال ۹۴ بود که دیدیم با بیش از ۱۰۰ نفر مصاحبه داریم و اگر بخواهیم ادامه دهیم، هنوز روایت‌های ناگفته و راویان دیگری هم هستند اما به این رسیدیم که یک‌جا کار را متوقف کنیم و به فکر خروجی باشیم. البته چون مسجد کرامت، به اندازه‌ای ابعاد، موضوعات و راویان متعدد دارد که هرچه جستجو کنیم، به راویان بیشتری می‌رسیم، باز هم حین جمع‌بندی و اوایل سال ۹۵، گاهی مصاحبه‌هایی انجام می‌شد اما حجم زیادی نداشتند و دیگر از سال ۹۵ هدف ما تمرکز برای انتشار کتاب بود. اما این‌کار به این معنا نیست کتاب «مسجد رهبر» تغییری نمی‌کند، دغدغه ما این است که این کتاب، بهانه و فتح بابی باشد برای کسانی که خاطرات ناگفته‌ای دارند و ممکن است با انتشار این کتاب، کسانی که به هر دلیلی حاضر به گفتن خاطرات خود نبودند، کار ناقص ما را کامل کنند و کار، دقیق‌تر و همراه با جزئیات بیشتری شود. همچنین راویانی که نتوانستیم آنها را پیدا کنیم، امیدواریم از طریق این کتاب، پل ارتباطی بین ما و آنها به وجود بیاید.

* پس در چاپ‌های بعدی، احتمالاً کتاب با ویرایش‌های جدید عرضه می‌شود؟

بله، هنوز هم وقتی با فعالان انقلابی مشهد مصاحبه تاریخ شفاهی می‌گیریم، یکی از سؤالات ما درباره مسجد کرامت است. از الان آمادگی داریم که ویرایش بعدی کتاب «مسجد رهبر» را دقیق‌تر و کامل‌تر از نمونه کنونی تحویل دهیم. چاپ کتاب، به معنی توقف کار نیست، پژوهش ما در آغاز راه است و از طرفی، این کتاب، منبع خوبی است برای نویسنده‌هایی که ذوق داستانی دارند و هم برای کسانی که می‌خواهند فیلمنامه‌ای در حوزه انقلاب اسلامی بنویسند. این کار پژوهشی و مستند بسیار می‌تواند به آنها کمک کند.

متأسفانه در حوزه انقلاب اسلامی به مسجدنگاری توجه زیادی نشده است؛ در حالی‌که پایگاه جریان انقلاب اسلامی و حتی پایگاه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه، مساجد بودند و نه فقط درباره مسجد کرامت بلکه به صورت کلی در حوزه مساجد، کار پژوهشی عمیقی انجام نشده بود. آن‌چه هم تاکنون انجام شده، مردم‌نگاری و تاریخ شفاهی نبوده است* حین انجام کارها، تعامل‌تان با مرتضی انصاری‌زاده تدوین‌گر کتاب، چه‌طور بود؟

حین تحقیق، سیر کلی مطالب، مشخص و متن اولیه را خودمان تهیه کرده بودیم و ایشان هم براساس این متن، با ما همکاری کردند. البته جلسات تلفنی و حضوری مختلفی برای رفع ابهامات و نواقص کار داشتیم.

* شاید این‌سوال را باید اول گفتگو می‌پرسیدم اما به‌نظرم با بحثی که داشتیم، الان زمان مناسبش باشد که بپرسم ضرورت پرداختن به موضوع «مسجد رهبر» را در چه دیدید؟ با توجه به این‌که پس از انقلاب و پیش از کتاب «مسجد رهبر» کار جدی درباره تاریخ مساجد انجام نشده بود.

متأسفانه در حوزه انقلاب اسلامی به مسجدنگاری توجه زیادی نشده است؛ در حالی‌که پایگاه جریان انقلاب اسلامی و حتی پایگاه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه، مساجد بودند و نه فقط درباره مسجد کرامت بلکه به صورت کلی در حوزه مساجد، کار پژوهشی عمیقی انجام نشده بود. آن‌چه هم تاکنون انجام شده، مردم‌نگاری و تاریخ شفاهی نبوده است.

تجربه‌نگاری چنین مساجدی می‌تواند برای مساجد امروز، الگوهایی ارائه دهد و فایده کاربردی دارد. در حوزه تجربه‌نگاری، یکی از مهمترین کارها تجربه‌نگاری مساجد است که به نظرم فایده‌های اجتماعی دارد. برای مثال در شیوع بیماری کرونا، بعضی مساجد نمی‌دانند چه کاری انجام دهند، درحالی‌که تجربه حوادث طبیعی شهرهای مختلف نشان می‌دهد مساجد در این مواقع کارهای مؤثری انجام داده و هر یک به گونه‌ای جامعه را رهبری کرده‌اند.

مرور این‌تجربه‌ها می‌تواند بسیار مفید باشد که آن‌چه را آزموده شده، دوباره نیازماییم. از طرف دیگر این‌تاریخ، بخشی از هویت مساجد نیز هست و امروزه می‌بینیم متأسفانه بعضی مساجد و به‌خصوص مساجد سنتی و قدیمی تخریب می‌شوند و در همین شهر مشهد تعدادی از این مساجد قدیمی که پیرامون حرم مطهر بودند، به‌راحتی تخریب شدند و در جای دیگر ساخته شدند. این‌مساجد، تاریخ و هویتی داشتند که اگر ثبت و ضبط می‌شدند به‌نظرم به این‌راحتی نمی‌توانستند ساختمان آن‌ها را از بین ببرند. اما چون برای این‌هویت و تاریخ، کاری نشده بود، به راحتی با عنوان توسعه حرم، آنها را تخریب کردند در حالی‌که مساجدی سرشار از تاریخ و هویت بودند. وقتی هویت مساجد، ثبت و تدوین نشود، ساختمان مسجد هم به سادگی در معرض از بین رفتن است.

منبع: مهر

  • شهر خبر

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − 14 =

دکمه بازگشت به بالا