اهمیت، ملاحظات و چارچوبهایی برای آموزش در دوران کرونا
دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ – ۱۱:۱۳ اهمیت، ملاحظات و چارچوبهایی برای آموزش در دوران کرونا
یافتهها نشان میدهند که نباید تعطیلی مدارس را امری سهل و کم پیامد تلقی نمود و در موارد ممکن نه فقط در روستاها و نقاط کمجمعیت، بلکه حتی در شهرها هم باید متناسب با شرایط و حصول ملاکها و شرایط لازم، اقدام به بازگشایی مدارس صورت گیرد.
خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: دکتر بهنام بهراد عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و مدیر گروه پژوهشی اختلالات رفتاری و ناتوانیهای یادگیری در یادداشتی نوشت: شاید در زمان ورود ویروس کرونا به کشورها، تعطیلی فیزیکی مدارس تصمیمی به غایت خردمندانه بود. اما به همین قیاس همانطور که جلوتر میرویم و با زمزمههایی در مورد ماندگاری این ویروس و لزوم سازگاری با آن و همینطور سخنان مسؤولان بلند پایۀ جهانی مانند رئیس سازمان بهداشت جهانی مبنیبر امکان عدم یافتن واکسنی برای این ویروس روبرو میشویم، بحث بازگشایی و مواجهۀ دینامیک با این ویروس بیشازپیش اهمیت پیدا میکند.
آموزش و پرورش در سراسر جهان از این بحران به شدت آسیبدیده است و ادامۀ این روند میتواند آسیبهای جبرانناپذیری بر نظامهای آموزشی و سرمایۀ انسانی کشورها وارد نماید. در گیرودار تصمیمگیری و مناقشات در مورد بازگشایی یا عدم بازگشایی مدارس، توجه به طیفی از مزایا و خطرات یادگیری حضوری و مجازی از اهمیتی ویژه برخوردار است.
در دورۀ کرونا ترس والدین از سلامتی و امنیت کودکانشان در مدارس، کاملاً قابل درک است اما شواهد بسیار خوبی نشان میدهند که نرخ مرگومیر در بین کودکان سنین مدرسه بسیار پایینتر از بزرگسالان است. درعینحال زیانهای ناشی از تعطیلی یا بسته بودن مدارس بر سلامت اجتماعی، عاطفی، و رفتاری و پیشرفت تحصیلی کودکان در کوتاهمدت و درازمدت کاملاً روشن و چشمگیر است. باتوجهبه این موضوع لازم است به ابعاد کودکان و ویروس کرونا، جنبههای آموزشی، رشد عاطفی و اجتماعی، محیط یادگیری امن، ملاحظات تغذیهای و فعالیت جسمی توجه داشته باشیم.
COVID-19 و کودکان
شواهد روشنی نشان میدهند که COVID-19 خطر نسبتاً پایینی برای کودکان سنین مدرسه دارد. کودکان در مقایسه با بزرگسالان خطر پایینتری را برای ابتلا به COVID-19 دارند. مطابق گزارش CDC در 17 جولای 2020 تنها 7 درصد موارد COVID-19 از میان افراد زیر 18 سال بوده است و میزان مرگومیر این دسته از کودکان کمتر از یکدهم درصد (0.1%) موارد مرگومیر بوده است. درحالیکه نرخ مرگومیر کودکان براثر ابتلا به ویروس H1N1 از 2004 تا 2019 بر اساس گزارش CDC بالاتر از کرونا بوده است. مطالعات علمی نشان میدهند که احتمال انتشار و انتقال COVID-19 در کودکان مدرسهای بسیار پایین است و کودکان دارای سایر بیماریهای جسمی ممکن است در معرض علائم شدیدتری از COVID-19 قرار گیرند. مطالعات بینالمللی ارزیابی کردهاند که اگر نرخ انتشار اجتماعی (Community Transmission) پایین باشد، احتمال انتشار در مدارس بسیار پایین است. اطلاعات و دادهها نشان میدهند که اگر ملاحظات و احتیاطهای لازم صورت گیرند، نرخ ابتلا در میان کودکان خردسال و انتقال از دانشآموزان به معلم نیز بسیار پایین است.
پژوهشها حتی نشان میدهند مواردی که در آنها عامل اولیۀ انتشار کودکان باشند بسیار کم هستند که این موضوع با دادههای بهدستآمده از آزمایشهای ویروسی و آنتیبادی همخوانی دارند و این موضوع نشان میدهد که کودکان عامل اولیۀ انتشار نیستند و غربالگریهای روزانه و ردیابی دقیق موارد احتمالی میتواند انتقال اجتماعی در مدارس را مهار نماید. در هرحال شواهد نشان میدهند که آموزش حضوری به عنوان یک روش باتوجهبه ملاحظات لازم و همینطور دستهبندی مناطق و مدارس میتواند در دستور کار قرار گیرد. البته باید در نظر داشت که ما با یک پدیدۀ پویا و در حال تغییر روبهرو هستیم و باید خود را برای آن آماده سازیم.
COVID-19 و آموزش
تعطیلی درازمدت مدارس برای کودکان بسیار زیانبار است. این امر میتواند به آسیب شدید به یادگیری کودکان بینجامد و نیاز به آموزش حضوری برای دانشآموزان دارای ملاحظات رفتاری زیاد بسیار مهم است. به دنبال موج بسته شدن مدارس ناشی از بحران کرونا، یادگیری تحصیلی برای اغلب کودکان کاهش پیدا کرد و برای بسیاری هم به کلی متوقف شده است. مطالعهای بر روی 477 مدرسه به وسیلۀ دانشگاه واشنگتن نشان داد که «مدارس بسیار زیادی یادگیری را به شانس و تصادف وانهادهاند». تنها یکی از هر سه مدرسه از معلمان انتظار ارائه آموزش، پیگیری مشارکت دانشآموز، یا پایش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را داشته است و این تفاوت در مناطق برخوردار (ثروتمندنشین) و مناطق غیر برخوردار (فقیرنشین) دوبرابر بوده است.
اثرات افت تحصیلی تابستانی ناشی از تعطیلات در ادبیات علمی به «افت تابستانی» یا «Summer Slide» معروف است. بنا به نظر مراکز ارزشیابی تحصیلی، دانشآموزان در تابستان پس از پایۀ سوم در خواندن تقریباً 20 درصد و در ریاضیات حدود 27 درصد آموختههای سال تحصیلی پیشین را از دست میدهند. این افت و از دست رفت آموختهها در تابستان پس از پایۀ هفتم برای خواندن و ریاضیات به طور متوسط به ترتیب به 39 تا 50 درصد افزایش پیدا میکنند. این یافتهها نشان میدهند که مقدار افت یا از دست رفت یادگیری بسیار بالا است و اگر این تعطیلی به سال تحصیلی کشیده شود، بسیار شدید خواهد بود، امری که در سال تحصیلی گذشته تجربه شد و در سال جاری میتواند بسیار خسارتبار باشد.
نابرابریها در پیامدهای آموزشی ناشی از تعطیلی مدارس برای دانشآموزان طبقات پایین اقتصادی و اجتماعی و همینطور دانشآموزان با نیازهای ویژه بسیار قابلتوجه هستند. بسیاری از خانوادههای کمدرآمد توانایی ملزومات یادگیری از راه دور (مانند کامپیوتر یا اینترنت) را ندارند و برای آموزش و حمایت از پیشرفت تحصیلی فرزندشان مجبور به استفاده از خدمات مدرسهای هستند. یک مطالعه به وسیلۀ پژوهشگران دانشگاههای براوان و هاروارد بر روی 800.000 دانشآموزی که در بحران تعطیلی مدارس از برنامۀ برخط Zearn برای یادگیری ریاضیات استفاده میکردهاند، نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانشآموزان 50 درصد کاهش داشته است و این تأثیر منفی بر خانوادههای کمدرآمد بسیار چشمگیر بوده است و شکافها و نابرابریهای پیشین در این بحران به شدت تشدید شدهاند.
این یافتهها و مطالعات به ما نشان میدهند که افزایش تعطیلی مدارس در کشورهایی مانند ما که از حداقل امکانات آموزش مجازی محروم هستند تا چه حد میتوانند خسارتبار و زیانبار باشند. این یافتهها نشان میدهند که نباید تعطیلی مدارس را امری سهل و کم پیامد تلقی نمود و در موارد ممکن نه فقط در روستاها و نقاط کمجمعیت، بلکه حتی در شهرها هم باید متناسب با شرایط و حصول ملاکها و شرایط لازم، اقدام به بازگشایی مدارس صورت گیرد.
راهنمای بهداشتی بازگشاییها
یکی از نکات مهم بازگشایی مدارس رعایت پروتکلهای بهداشتی و یا به عبارت بهتر راهنمای بهداشتی بازگشایی مدارس هستند. باید دید آیا این پروتکلها به اندازۀ کافی دقیق هستند یا خیر. مهمترین مسأله در بازگشایی سلامت دانشآموزان و کارکنان است و دستورالعمل یا راهنما باید این موضوع را به دقت مدنظر قرار دهد و دستکم به اهم این موارد مانند رعایت فاصلۀ فیزیکی 2 متر، پوشش اجباری ماسک، شستشوی مداوم دستها با آب و صابون یا الکل 70 درصد استاندارد، تمیزکردن مکرر سطوح، ورود دانشآموزان بهصورت غیرهمزمان به مدرسه، عدم اجازۀ ورود اولیاء و یا تجمع آنان در درب مدارس، امکان شناسایی دانشآموزان مشکوک با تب سنج (دو بار در روز)، امکان ارجاع برای آزمایش و همینطور سیاست موضوع ایزوله و قرنطینه کردن نیروها و دانشآموزان و در موارد ابتلای فردی در کلاس، تعطیلی آن کلاس و یا کلاسهای محل رفتوآمد وی به مدت 14 روز هستند. به همین قیاس فاصلهگذاریهای دانشآموزان در سرویس مدارس، تفاوت زمانی و گروهی استفاده از زنگهای تفریح به وسیلۀ دانشآموزان و ساعات تغذیه و چگونگی ارائه خدمات تغذیهای باید مدنظر قرار گیرند.
برخی ملاحظات
در استلزامات و رویکردهای مشترک در فرضهای سهگانه اختیارات باید به اداره کل آموزشوپرورش استان و مناطق آموزشوپرورش و مدارس بهصورت مشترک داده شوند. زیرا سیاست جهانی به سبب اهمیت بازگشایی مدارس و خسارت و زیان چشمگیری که مستند به منابع علمی به سبب بسته بودن مدارس متوجه نظامهای آموزشی در سراسر جهان میشود، این است که مدارس تا حد ممکن بازگشایی شوند. از طرف دیگر فقدان سازوکارهای قدرتمند آموزش مجازی مانند پلتفرمها و کارافزارهای استاندارد و آزمون شدۀ از پیش آماده ما را ناگزیر میسازد تا گزینۀ بازگشایی ترکیبی تا کامل مدارس را در اولویت قرار دهیم. این ممکن نخواهد بود مگر اینکه از اعمال مقررات کلی به سمت مقررات محلی تغییر رویکرد دهیم. هر استان ممکن است شهرستانهای پر شماری داشته باشد با مناطق آموزشوپرورش مختلف که اقتضائات خاص خود را میطلبند؛ بنابراین باید قواعد و مقررات بهداشتی دقیقی وضع کرد و ملاکهای مناسبی برای بازگشایی تعریف شوند تا مناطق بر اساس این مقررات و ملاکها، مدارس خود را بررسی و نسبت به اعمال سناریوهای مختلف مورد اشاره بهصورت موردی اقدام نمایند. بهعنوانمثال یک مدرسه با 20 دانشآموز در هر کلاس و امکانات بهداشتی خوب و انتشار کم در یک منطقه میتواند بهصورت کامل یا شیفتی و ترکیبی به فعالیت بپردازد اما در همین منطقه ممکن است مدرسهای با 35 تا 40 دانشآموز در هر کلاس را داشته باشیم که از امکانات بهداشتی لازم برخوردار نیست و رویۀ متفاوتی را میطلبد. فقدان چنین ملاکها و معیارهای ارزیابی برای بازگشایی مدارس و وانهادن صرف آنها به شوراهای مدارس میتواند بسیار خطرساز باشد؛ بنابراین مقررات استانی کلی برای بازگشایی و یا تعطیلی مدارس نمیتوانند چندان مناسب باشند. از سوی دیگر واگذاری این تصمیم به مدارس هم بدون هیچ چکلیست و یا ابزار ارزیابی و نظارت لازم از طریق منطقه، از خردمندی به دور است.
ضرورت ارتقای جامع و بهروزرسانی نرمافزار شاد که هنوز ویژگیهای یک پلتفرم آموزشی قابل و توانا را از خود بروز نداده است نباید از نگاه مسئولان امر پوشیده بماند.
بنابراین بهتر است در کنار سامانۀ شاد از امکان استفاده از پلتفرمهای موازی دیگر فراهم شود و تاحدی آزادی عمل به مناطق آموزشوپرورش و مدارس داده شود و حتی استفاده از پلتفرمهای موازی کارآمد تشویق شوند. این سیاست پلتفرمهای موازی، امکان رشد و توسعۀ پلتفرمهای مشابه و کارآمدتر را فراهم میآورد.
به سبب اهمیت ارزشیابی و ابعاد مختلف آن، بهتر است راهنمایی تکمیلی در این زمینه نوشته شود. ارزشیابی نشانگر کیفیت آموزش و یادگیری است و به سبب شرایط جدید که برای معلمان ما کاملاً نا آشناست، تدوین چنین راهنمایی میتواند بسیار مفید باشد که در متن دستورالعمل باید به آن ارجاع داده شود.
موضوع دیگر مسئلۀ اختیارات والدین است. اگر اولیاء دانشآموزانی در شرایط زرد مایل به خطر کردن و اعزام دانشآموز خود به مدرسه نباشند که حق آنان است، تکلیف چیست؟ اگر نظام آموزشی از گزینههای موظف کردن و اجباری کردن حضور ترکیبی در مدارس استفاده نماید و این امر منجر به آلودگی دانشآموزی شوند که مایل به آموزش حضوری نبوده، مسئولیت با کیست؟ شماری از کشورها این حق را به اولیاء دادهاند که در موارد زرد، به طور کامل از آموزش مجازی استفاده نمایند. این موضوع نیز باید مدنظر قرار گیرد؛ بنابراین تعدیل و انعطافپذیری در مقررات حضور در مدرسه در وضعیت زرد باید مدنظر قرار گیرند. این انعطافپذیری حتی در موارد مشکوک به خانوادهها اجازه میدهد تا دانشآموز مشکوک را به مدرسه نفرستند.
در این دستورالعمل به شرایط حضور و فعالیت و همینطور استلزامات بهداشتی و فاصلهگذاری کارکنان و معلمان اشارهای نشده است، درحالیکه این موضوع بسیار مهمی است.
لازم است بینشی در زمینۀ مدلهای مختلف آموزشی به مدارس داده شود و به آنها اختیار داده شود تا متناسب با شرایط از میان آنها دست به انتخاب بزنند و حتی مدل مناسب خود را پیدا کنند. از جملۀ این مدلها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مدل 1 دانشآموزان 2 روز در هفته در مدرسه حضور مییابند و باقی روزها از برنامههای مختلف آموزشی بهصورت برخط یا حضوری استفاده میکنند. مثلاً آمادگی تا پایۀ سوم دو روز، پایۀ چهارم تا ششم هم دو روز. دو روز باقی هم میتواند بین دانشآموزان برای دروس و موضوعات خاصی بهصورت انتخابی و یا متناسب با شرایط دانشآموز تقسیم گردد و یا به آموزش از راه دور و آموزش معلمان اختصاص یابد.
مدل 2 دانشآموزان به 2 دسته تقسیم میشوند. یک گروه 4 روز در هفته آموزش حضوری میبینید و گروه دیگر مجازی و هفتۀ دیگر برعکس. دو روز باقیمانده هم میتواند بهصورت یک روز آموزش مجازی و یک روز آموزش معلمان مورداستفاده قرار گیرد.
مدل 3 شیفت هفتگی: دانشآموزان به دو گروه تقسیم میشوند و یک گروه به مدت یک هفته حضوری و گروه دیگر غیرحضوری و در هفتۀ دیگر وضعیت جابهجا میشود.
مدل 4 گردش حضور در مدرسه بین دودسته دانشآموز در صبح و عصر که هر هفته میتواند جابهجا شود.
با تمامی این اوصاف، بازگشایی مدارس به لحاظ بهداشتی نیازمند چهارچوبی پویا و متغیر و الگویی برای این نوع تصمیمگیری متغیر است. شکل 1 چهارچوبی را برای تصمیمگیری در مورد بازگشایی مدرسه ارائه میکند. همانطور که در این شکل میبینید، این شکل از دو محور تشکیل شده است. محور انتشار ویروس و محور آمادگی مدرسه که در طیفی از کم تا زیاد قابلمشاهده است. با کموزیاد شدن انتشار ویروس و یا آمادگی مدرسه، تصمیم به بازگشایی متفاوت میشود. انتشار کم ویروس عبارت است از عدم افزایش شمار افراد مبتلا در طول 14 روز و انتشار زیاد ویروس عبارتاند از افزایش میزان انتقال یا انتشار اجتماعی از جمله طغیان انتشار یا افزایش موارد ابتلا؛ بنابراین تصمیمگیری در مورد بازگشایی مدرسه باید با مشورت و ارتباط پیوسته با مسئولان بهداشتی محلی گرفته شود. همانطور که در این شکل میبینید، چهار عدد مشخص شدهاند که حرکت از تعطیلی کامل به سمت بازگشایی کامل را نشان میدهند. حرکت از وضعیت 1 به وضعیت 2 مستلزم توجه به ظرفیت منطقه و مدرسه برای شناسایی و پوشش ملاحظات و نگرانیهای بهداشتی بالقوه و همینطور برنامۀ روشنی برای حفظ استانداردهای بالای بهداشتی و ایمنی در مدرسه است. باید در نظر داشت که با انتشار کم ویروس، مدارس از پیش برای پیشگیری، شناسایی و کاهش انتشار COVID-19 آمادگی بالایی را داشته باشند. در وضعیت 2 اگر مدارس بهصورت فیزیکی باز هستند، این سیاستها و روشها باید استقرار پیدا کرده و به دقت اجرا و مورد تأکید قرار گیرند.
حرکت از وضعیت 2 به 3 نیز شامل کاهش نرخ شناسایی و انتشار در جامعه است. راهنماهای بهداشتی و ایمنی باید به دقت اجرا شوند، اما باید مبتنی بر سیاستها و توصیههای بهداشتی محلی، انعطافپذیریهایی وجود داشته باشند.
حرکت از وضعیت 3 به 4 نشانگر کاهش مشهود موارد و همینطور ظرفیت قابلتوجه برای کنترل ویروس در سطح جامعه است. این وضعیت مستلزم پشتیبانی قدرتمند جامعه برای حضور فیزیکی در مدرسه و درک موقعیت موجود است. مدارس باید سیاستها و روشهایی را برای گروههای آسیبپذیر داشته باشند و برای هر موج جدیدی آماده باشند.
وضعیت 4 نشانگر کاهش دائمی موارد برای دو تا چهار هفته میباشد که مدرسه باید آمادگی قابلتوجهی را برای کنترل هر موج جدیدی داشته باشد و پشتیبانیهای لازم را از مسئولان بهداشتی محلی دریافت نماید.
درهرحال دستورالعمل اولیهای برای بازگشایی مدارس از طرف وزارت آموزشوپرورش تهیه شده است. این دستورالعمل در وهلۀ اول اقدامی خوب است اما باید از طریق ویرایشهای مختلف و نسخههای متعاقب و با فاصلۀ کوتاه بعدی به طور مفصلتر اصلاح و تکمیل شوند.
انتهای پیام/
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
بازار
اخبار کسب و کار