چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۰۴:۲۴ برجامنامه-۵| پاشنه آشیل مذاکرات احیای برجام از دیدگاه شورای آتلانتیک/ حصول توافق در آینده نزدیک بعید است
اگر بخواهیم عبارت «تحریمهای ناسازگار با برجام» را تعریف کنیم بدان معناست که در قالب این توافق امکان اعمال آنها وجود داشته اما اجرای آنها باعث میشود که ایران نتواند به صورت مؤثر از بازگشت خود به توافق هستهای منافع مالی کسب کند.
به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد بینالملل خبرگزاری فارس، در مذاکرات وین مشابه مذاکرات برجام، برخی اتاقهای فکر و اندیشکدههای آمریکایی مثل گروه بین المللی بحران و شورای آتلانتیک نقش مهمی ایفا می کنند.
اخیرا برایان اوتوله، کارشناس ارشد مرکز ژئو اقتصادی شورای آتلانتیک و مشاور سابق مدیرکل دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (اوفک) طی یادداشتی که در سایت این اندیشکده منتشر شده است، به بررسی چالش های مذاکرات وین با هدف احیای برجام پرداخته که متن کامل آن در ادامه آمده است:
*پاشنه آشیل مذاکرات برای احیای برجام چیست؟
اخیراً مذاکراتی برای احیای برجام در وین اتریش آغاز شده و در جریان است.
گزارشات حاکی از آن است که آمریکا و ایران روز به روز در حال نزدیک شدن به یک توافق برای بازگشت به توافق هستهای سال 2015 هستند. اصلیترین چالش در این زمینه نحوه لغو تحریمهایی است که در طول 4 سال دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا اعمال شده و با ساختار برجام در تناقض است.
درواقع مشکل اصلی همین تعریف عبارت ناسازگار بودن تحریمها با برجام از سوی دو طرف است؛ چراکه رئیس جمهور قبلی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم تعداد زیادی تحریم علیه ایران اعمال کرده است که بخش قابل توجهی از محدودیتهایی که ایران با آن روبروست از محل اعمال همین تحریمهاست. ترامپ از طرف دیگر با اعمال این تحریمها میخواسته احیای برجام را برای رئیس جمهور بعدی آمریکا تا آنجا که میتواند سختتر کند.
نکته اینجاست که البته دولت ترامپ تحریمهای زیاد دیگری را هم اعمال کرده که با برجام ناسازگار نیستند و ممکن بود حتی اگر هیلاری کلینتون در سال 2016 به جای ترامپ پیروز میشد، باز هم آنها را اعمال میکرد. درواقع این تحریمها هستند که پاشنه آشیل احیای برجام بوده و پرواضح است که اصلیترین موضوع اختلاف در مذاکرات کنونی همین تحریمها هستند. اگر بخواهیم عبارت «تحریمهای ناسازگار با برجام» را تعریف کنیم بدان معناست که در قالب این توافق امکان اعمال آنها وجود داشته اما اجرای آنها باعث میشود که ایران نتواند به صورت مؤثر از بازگشت خود به توافق هستهای منافع مالی کسب کند.
درواقع همین مشوقهای اقتصادی بود که باعث شد در قالب کاهش تحریمها ایران در عوض، فعالیتهای هستهای خود را کاهش دهد. قرار بر این بود که در قالب برجام آمریکا دیگر امکان مداخله در کسب منافع اقتصادی ناشی از کاهش تحریمها را نداشته باشد. مهمترین و مشهودترین نهادهایی که احتمال دارد تحریمهای آنها لغو شود، شامل بانک مرکزی ایران، شرکت ملی نفت و شرکت ملی نفتکش ایران است.
ترامپ به بهانه حمایت از تروریسم تمام این نهادها را و به خصوص نهادهای مرتبط با سپاه پاسداران را تحریم کرده بود. نکته اینجاست که از لحاظ فنی هم برجام هیچ محدودیتی برای اعمال تحریم علیه این نهادها قائل نیست. مانع اصلی در مذاکرات احیای برجام این است که تداوم وجود تحریمهای اعمال شده به بهانه مقابله با تروریسم علیه این نهادها باعث میشود که آنها از روند لغو تحریمها در قالب برجام مستثنی شوند و توجه به این که این شرکتها و نهادها نقشی کلیدی در اقتصاد ایران ایفا میکنند باقی ماندن تحریمها علیه آنها باعث میشود که انتفاع اقتصادی ایران از محل لغو تحریمها به میزان زیادی مختل شده و روی هوا باشد.
به طور کلی بدون حضور این نهادها ایران نمیتواند به صورت آشکار به صادرات نفت خود ادامه داده و یا پول صادرات نفت خود را دریافت کند که این مسأله یکی از مشوقهایی بود که ایران را بر آن داشت تا توافق هستهای را اجرا کند.
تعدادی تحریم وجود دارند که در زمان ترامپ اعمال شده و به احتمال زیاد حتی پس از احیای احتمالی برجام اعمال آنها پابرجا خواهد بود؛ چراکه در صورت ادامه اجرای آنها خللی در اجرای برجام ایجاد نشده و از طرف دیگر در قالب توافق هستهای اعمال آنها منع نشده است. به عنوان مثال؛ میتوان به تحریم دو نفری اشاره کرد که ترامپ به خاطر ادعای دست داشتن در ربودن رابرت لوینسون، مأمور اف بی ای در سال 2007 آنها را تحریم کرده بود . آنتونی بلیکن، وزیر امور خارجه آمریکا مخصوصا در بیانیه خود در ماه مارس و در سالگرد ربوده شدن لوینسون از این تحریمها نام برد که نشان میداد دولت بایدن اصلاً به دنبال لغو چنین تحریمهایی نیست.
نکته جالبتر در مذاکرات بین طرفهای ایرانی و آمریکایی احتمالا تحریم نهادهایی خواهد بود که در شکاف بین تحریمهای سازگار و ناسازگار با برجام قرار میگیرند. به عنوان مثال؛ در سال 2018 دونالد ترامپ بانک سینا را با استفاده از اختیارات خود برای مقابله با تروریسم در سال 2018 تحریم کرد که این یک نمونه از تحریمهایی است که به آن اشاره کردیم. ممکن است بانک سینا بزرگترین بانک ایرانی نباشد، اما به احتمال زیاد طرفهای مذاکرهکننده ایرانی در وین تأکید خواهند کرد که ادامه اعمال تحریم علیه این نهادها با اجرای اصول اصلی توافق هستهای ناسازگار بوده و در تناقض است. تیم مذاکرهکننده آمریکایی باید بررسی کند که آیا تحریمهایی نظیر بانک سینا به بهانه مقابله با تروریسم بخشی از دیوار تحریمی است که ترامپ برای جلوگیری از احیای برجام ایجاد کرده و یا این که اعمال این تحریمها توجیه پذیر بوده و باید ادامه پیدا کنند.
درواقع بخش قابل توجهی از مذاکراتی که هم اکنون در جریان است مربوط به همین مسائل است. طرفهای ایرانی و آمریکایی باید صدها تحریمی را که ترامپ اعمال کرده را مورد بررسی قرار داده و نهایتا فهرستی از تحریمهایی که باید لغو شوند را ارائه دهند. این کار زمانبر بوده، به شدت پیچیده و نیازمند توجه ویژه به جزئیات و پیشینه تک تک تحریمهای اعمال شده از سوی تیم ترامپ است.
البته این مسأله همه ماجرا نیست و یک نقطه بحرانی دیگر نیز وجود دارد. چگونه تأثیر اعمال تحریمها از بین برده خواهد شد؟ منابع ایرانی میگویند که تهران به لغو یا تعلیق ساده تحریمها راضی نخواهد شد و فقط به دنبال از بین رفتن کامل آنهاست. در این مسیر یکی از چالشها از بین بردن تبعات تحریمهای اعمال شده مرتبط با حوزه تروریسم است. آمریکا مدعی است که اسنادی دارد که نشان میدهد که بانک مرکزی ایران با گروههایی که از سوی نهادهای تروریستی خوانده میشود، ارتباط داشته است.
از منظر سیاسی لغو تحریمها علیه بانک مرکزی ایران میتواند برای دولت کنونی آمریکا با توجه به رویکرد کنگره که به دنبال نظارت جدی بر احیای برجام است، چالش بزرگی محسوب میشود. از منظر فنی لغو تحریمها نیازمند صدور مجوز از وزارت خزانهداری و صدور معافیت از سوی وزارت امور خارجه آمریکاست، اما ایران به خوبی آگاه است که هر گونه تداوم اجرای تحریمهای اعمال شده به بهانه تروریسم مانعی جدی برای بازگشت بانکهای بزرگ خارجی و همکاری آنها با بانک مرکزی ایران خواهد بود.
به نظر میرسد مسائل مربوط به موضوعات این چنینی یکی دیگر از موارد مهمی است که در مذاکرات وین به آنها پرداخته خواهد شد و باید جواب مناسبی به سوالات مرتبط با این مسأله داده شود.
با توجه به آنچه گفته شد و علی رغم آنکه برخی رسانهها از حصول توافق نسبی و یا نزدیک بودن به توافق بین دو طرف سخن میگویند و یا حتی گفتهاند که مذاکرات پیشرفت داشته است، اما این فرض که شاهد روند هموار تا به نتیجه رسیدن مذاکرات باشیم و یا این که در برخی موضوعات بسیار اختلافی در آینده نزدیک شاهد توافق بین دو طرف باشیم اشتباه است.
انتهای پیام/
بازار
Error loading HTML
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، خط دفاعی استقلال به عنوان ضعیفترین تیم لیگ برتر…