پنجشنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۰ – ۱۷:۵۴ به جای مناظرههای سیاسی نامزدها، برنامههایشان را نقد کارشناسی کنیم/ وجود 76 گلوگاه اصلی انحصاری در ایران
کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه به جای مناظرههای سیاسی نامزدها، برنامههایشان را نقد کارشناسی کنیم و مردم باید به تیم همراه نامزدهای انتخابات توجه کنند گفت: وجود 76 گلوگاه اصلی انحصاری در ایران فسادهای زیادی ایجاد کرده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، محمد علی الفت پور کارشناس مسائل سیاسی با حضور در نشست تصویری پاتوق انقلاب به سوالات مختلف در حوزههای سیاسی کشور، انتخابات 1400، نوع مواجه مردم با نامزدهای ریاست جمهوری، چگونگی مطالبه گری مردم از کاندیداهای پست ریاست قوه مجریه و وظایف رئیس جمهوری بعدی و تیم همراه او برای رفع مشکلات کشور پاسخ داد.
متن کامل سوالات و پاسخها این نشست در متن ذیل آمده است:
انتخابات آتی و نامزد پذیرش پست ریاست جمهوری بسیار سخت و پیچیده است؛ تحلیلتان از شرایط آتی چیست؟
الفت پور: در خیلی از حوزهها و موضوعات در کشور رودربایستی داریم و متأسفانه این رودربایستیها چالش اساسی درباره کشور و آینده انقلاب و نظام قرار داده است، لذا حتما باید این رودربایستیها را کنار بگذاریم.
وضعیت اقتصادی کشور به هیچ وجه نیاز به توضیح ندارد و مردم و مسئولین و کارشناسان مختلف به خوبی متوجه میشوند که چه اتفاقی در مورد معیشت مردم رخ داده است؛ یکی از تحلیلگران اعلام میکرد که بهتر است به هرکدام از کاندیداهای ریاست جمهوری بگوییم که ما در بهترین دوران فروش نفت که ما میتوانیم 800 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کنیم و بایستی 600 هزار میلیارد تومان آن را خرج مسائل جاری کشور و روزانه دولت اعم از حقوق کارمندان کنیم و 100 هزار میلیارد تومان هم دولت فعلی چک کشیده است برای دولت بعدی و دولت آتی هنوز در مسند کار نیامده بایستی این 100 هزار میلیارد تومان را پرداخت کند و عملا فقط 100 هزار میلیارد تومان باقی میماند که بین 35 تا 40 هزار میلیارد تومان آن هزینههای عمرانی غیرقابل اجتناب است و حتما باید پرداخت شود و فقط حدود 60 هزار میلیارد تومان از این پول باقی میماند و بایستی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری توضیح دهند که اگر فکر میکنند کشورمان از نظر مالی در زمره کشورهای غنی محسوب میشود بهتر است بدانند به هیچوجه اینگونه نیست.
هر کسی در کشورمان مدیر پول است و میتواند فقط با پول آن را مدیریت کند، بهتر است کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نیامده شکست خواهد خورد.
** یارانهها یکی از مسائل اساسی کشور و چالش نامزدهای انتخابات
ناچاراً ما به تنگنای خاصی برده شدهایم چرا که مشکلات مزمن اقتصادی باعث شده مشکلاتی را برای کشورمان به وجود آید و بهتر است به سمت حل مسائل اساسی کشور که سالیان درازی است با آن دست و پنجه نرم میکنیم برویم این در حالی است که ما بعد از انقلاب با خیلی از این مشکلات مواجه بودهایم و چون آنها را حل نکردهایم درگیر آن شدهایم و هماکنون بهترین فرصت برای حل و فصل آنان است و تا زمانی که این مشکلات و معضلات حل نشود به نظر میرسد که به سمت هدف غائی که رهبر معظم رهبری فرمودهاند حرکت کنیم.
کسی فقط میتواند بگوید من میتوانم و درک رفع مشکلات را با ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری برای خود به وجود آورد که اشراف لازم را نسبت به مسائل جاری کشور داشته باشد و وقتی از او سئوال کنیم که پنج مسئله اساسی کشور را بگوید بتواند آن را بیان کرده و راهحل برای آن بگوید. البته نبایستی برای مثال فقط مسئله معیشت را بگوید چرا که وضعیت کشور معلول است و علت چیز دیگری است و عملا علتها روی یکدیگر جمع شدهاند و در کنار آنها معضلات زیادی را به وجود آوردهاند.
در ماههای آینده حتما مسئله یارانهها و حمایتهای نقدی از مردم مطرح است که این موضوع از مشکلات اساسی است و بایستی به آن بپردازیم چرا که همین موضوع منجر به بروز برخی مشکلات و حوادث در سال 88، 92 و 96 شد چرا که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری به مردم میگویند که بنای افزایش یارانه نقدی مردم را دارند. این در الی است که یکی از ریاست جمهوری سابق هم که ادعای کاندیداتوری دارد اعلام میکند که این یارانه بایستی به دلار پرداخت شود و معتقد است که یارانه با دلار 1000 تومانی داده میشده و 40 دلار بوده است و هماکنون هم باید همان 40 دلار را بدهیم. البته به نظر میرسد چنین خواستهای در جامعه وجود دارد که او چنین حرفی را میزند و به نظر میرسد که اساس و دلیل بیان این حرف خواسته نقدی مردم است و مردم میگویند نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چه چیزی نقدی را به مردم میدهند تا رأیشان را بگیرند و متأسفانه یک خواست عمومی هم پشت سر این قضیه وجود دارد.
مردم نمیدانند کسی که قرار است رئیسجمهور آینده شود اگر 40 دلار را به عنوان یارانه نقدی به مردم بدهد در پایان دولتش بایستی 800 هزار تومان فعلی را پس از پایان ریاست جمهوریاش به 8 میلیارد تومان برسد و مشکلات اساسی کشور حل نشده و چارهای برای آنها نمیاندیشد و عملا فضا روز به روز بدتر شده و عملا خیلی از هزینهها از جیب مردم میرود.
اگر یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری به جای آنکه علتها و معضلات را بگوید به سمت بیان یک سری مسائل دم دستی بیاید مانند معیشت و یارانه به نظر میرسد اولویت حل مسائل کشور به فراموشی سپرده میشود.
الفتپور: نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بایستی علتهای به وجود آمدن مشکلات و معضلات را بیان کرده و برای آن راه چاره بیابند. نامزد انتخابات ریاست جمهوری باید نحوه دیدن مشکلات و معضلات کشور از نگاه خود را بگویند و فهم خود را بیان کنند ضمن اینکه برای جزء به جزء این مشکلات راهکارها و راهبردهایی هم بیان کنند. کلی گویی مردم را خسته کرده است هر چند که این حرفهای کلی قشنگ است و عملاً همه نامزدها موضوع نظارت مردم بر دولت، شفافیت، انحصارزدایی و… بیان میکنند ولی آنها بایستی به سمت راهبردهای عملیاتی برای برون رفت از مشکلات بروند. وقتی یک نامزد انتخابات میگوید من در صد روز مشکلات کشور را حل میکنم مردم باید از او سوال کنند چگونه این کار را انجام میدهد پولی برای رفع این مشکلات وجود ندارد و اگر ایده، طرح و نوآوری وجود دارد بهتر است آنها را بیان کند این در حالی است که چنین طرحها نوآوریهایی وجود دارد.
** با پیرزدایی مخالفم
کشورمان ظرفیتهای ویژه و نیروی انسانی توانمند و خوشفکر و تحصیلکرده و اندیشکدههای مختلف دارد که برای رفع مشکلات و معضلات طرح و ایده دارند. این در حالی است که دولت فعلی انگشتانش را در گوشش کرده بود که این طرحها و ایدهها را نشنود. این در حالی است که راهبرد برای مشکلات وجود دارد ولی حرفهای آنها شنیده نمیشد.
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید پای حرفهای جوانان بنشینند. این در حالی است که وقتی این جوانان وارد حوزهای مختلف شدند معتقدند خیلی از مشکلات قابل حل است و این جوانان هر وقت وارد هر عرصه و میدان واقعی شدهاند مشکلات حل شده است. البته بحث میدانهای نمایشی فرق میکند و عملا آنها شاهکارهای مختلف از خود نشان دادهاند.
من معتقدم باید حتما از تجارب نسل اول و دوم انقلاب در حوزه سیاستگذاری استفاده کرد و من با پیرزدایی مخالفم ولی جوانان هم نیرو و ظرفیت و پتانسیل بالایی برای رفع مشکلات با طرحها و ایدههای مختلف و متعدد دارند. چرا که آنها در حوزههای مختلفی راه حل و راهبرد دارند.
مردم چگونه باید متوجه شوند که کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری برای رفع مشکلات کشور برنامه دارد؟ در انتخابات گذشته همایشهایی برگزار میشد و نامزدها یک برنامه 200 تا 300 صفحهای برای دولت خود ارائه میکردند و حتی برخی نامزدها برنامههای خود را در سایتهای شخصیشان بارگزاری میکردند. اما این سؤال وجود دارد که آیا این برنامهها عملیاتی میشود یا اینکه فقط در حد حرف است و به نظر میرسد این برنامهها خیلی واقعی نیست.
الفتپور: متأسفانه خیلی از این برنامههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ماکت بوده و مردم را به منشورهایی که وجود خارجی نداشته است ارجاع میداده است و بهتر است نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از هماکنون برنامههای خود را منتشر کنند. این در حالی است که برنامههای متعدد اینترنت چالشی وجود دارد که میتواند این برنامهها توسط کارشناسان مختلف مورد کنکاش قرار گرفته و رک و بدون رودربایستی آنها را بررسی کنند.
** بجای مناظرههای سیاسی نامزدها، برنامههایشان را نقد کارشناسی کنیم
یکی از دلایل جاذبههای مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری رک بودن نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است و بهتر است چنین اتفاقی در مورد کنکاش در مورد برنامههای انتخابات ریاست جمهوری هم به وجود آید. البته این کار نبایستی در فضای سیاسی باشد بلکه باید در فضای کارشناسی صورت گیرد و بهتر است نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ادراک خود را از مسائل و مشکلات کشور به صورت صریح و شفاف بیان کنند.
مناظرات انتخابات ریاست جمهوری در تلویزیون کاملا سیاسی است و مناظرههای حل مسئله محسوب نمیشود. ولی معتقد به حذف این مناظرات سیاسی نیستم و معتقدم چند برابر مناظرات سیاسی بایستی مناظرههای کارشناسی و بررسی برنامههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده و نظرات و ایدهها و طرح و برنامه و منشورات آنها در منظر عمومی قرار گیرد و به صورت چالشی مورد بررسی قرار گیرد.
اگر بگوییم 5 تا 10 مسئله اساسی برای دولت آینده چه موضوعاتی است و جوانان باید نظرات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را مورد بحث و بررسی قرار دهند چه چیزهایی است، شما این کلان مسائل را چگونه میبینید و موضوعات راهبردی کشور در طول سالهای اخیر با نگاه به آینده چه موضوعاتی است؟ چرا که جوان به دنبال پیدا کرده راهبرد نامزدها در 200 یا 300 صفحه کاغذ نیستند و مستقیماً به دنبال پیدا کردن راهحل برای رفع مشکل هستند.
الفتپور: مردم باید با آگاهی رأی دهند. هر چند که بخش قابل توجهی از آنان تحصیلات عالیه دارند و بخشی از مردم بایستی به منابع اصلی حل مسائلی که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اعلام میکنند مراجعه داشته باشند، ولی بخشی از مردم نمیتوانند و بایستی برای آنها موضوع را تشریح کرد.
متأسفانه ما برای نخبگان و خبرگان کشور هم حل مسائلی که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بیان کردهاند را سادهسازی کردهایم.
**هماکنون موج من کاندیدا نیستم وجود دارد
اگر قرار باشد که انتخاب آگاهانهای در خرداد 1400 رخ دهد، باید برنامههای نامزدها برای همه قشرهای مردم طبق ادراکات آنها تشریح شود؛ الان با انتخابات عجیب و غریبی مواجه هستیم و پیش از این شش ماه قبل از هر انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری مشخص بودند و حتی کمپینهای آنها هم فعالیت میکردند اما هماکنون موج من کاندید نیستم وجود دارد. هر چند که خیلی از این افراد زبانی میگویند کاندید ریاست جمهوری نیستند.
خبرگان و کارشناسان و متخصصان بایستی برنامههای نامزدهای ریاست جمهوری را مشاهده کرده و آن را به چالش بکشند، ضمن اینکه برنامههای رادیویی وتلویزیونی هم بایستی در انتخاب آگاهانه مردم تأثیرگذار باشند. متأسفانه فضای رسانهای کشور منتهی به انتخابات به جای آنکه به مباحث اصلی بپردازند، به مباحث سیاسی نامزدها پرداخته و از مباحث اصلی دور میشوند این در حالی است که بحثهای سیاسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد ولی کسی به مسائل اساسی مانند برنامههای کلان نامزدها برای اداره کشور نمیپردازد و کنکاش نمیکنند که آنها برای ریاست جمهوری چه برنامههای اساسی داشته و چه راهبرد و راهکاریی را برای حل مشکلات کشور دارند در حالی که بایستی نظام حل مسائل کشور را از نامزدها جویا شویم و بپرسیم که آیا این چالشها را شناسایی کردهاند و چه تیمی قرار است آنها را دنبال کند و به همین دلیل میگویم مردم باید این موضوع را از نامزدهای ریاست جمهوری مطالبه کنند.
باید از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بپرسیم که مدل اداره کشور از سوی آنها چیست؟
معتقدم که گفتمان انتخابات خرداد 1400 حول دو موضوع است که عدالت و کارآمدی این موضوعات اساسی است و اگر ما هرکدام از این موضوعات را به تنهایی درنظر بگیریم دچار خطای اساسی شدهایم، چرا که هر دو موضوع در کنار یکدیگر بوده و مکمل همدیگر هستند، لذا کارآمدی عدالتمحور بهترین رویکرد است.
** عدالتخواهی فانتزی جایگزین عدالت طلبی واقعی شده
متأسفانه ما در کشور عدالتخواهی فانتزی هم داریم، چرا که این عدالتخواهی در برابر اتفاق بزرگ عدالتطلبی اصلی کشور موضوع جزئی محسوب میشود و عدالتطلبی اصلی کشور موضوع اساسی است، هر چند که معتقدم هر جا فسادی رخ داد بایستی جلوی آن ایستاد و دست مفسدین را قطع کرد و بدون هیچ شائبه با آنها برخورد قاطع انجام شود که الحمدلله هماکنون در قوه قضائیه اینگونه است.
وقتی عدالتطلبی اصلی کشور به عنوان یک فرایند عملیاتی نمیشود، عدالتخواهی فانتزی جایگزین آن میشود، عدهای به دنبال آن معلول میگردند در حالی که علت اصلی آن مهم است در حالی است که ساختار و سازمان باید اصلاح کنیم، و وقتی سلامت در سازمانی وجود نداشته باشد هر کسی در رأس آن قرار بگیرد نتیجهای حاصل نمیشود.
عملیاتی کردن آن فرایند کار سختی است زیرا کار علمی و پیچیدهای محسوب میشود و چون عدالتطلبی اصلی دنبال نمیشود، عدهای آن علت را رها کرده و بر معلول متمرکز میشوند و عدالتخواهی فانتزی را پیگیری میکنند.
عدالتخواهی که هماکنون در فضای اجتماعی کشور دنبال میشود نسبت به اتفاق اصلی که بایستی عملیاتی شود فانتزی است؛ انتخابات سال 92 یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری اعلام کرد که ما در کشورمان هم حیف داریم و هم میل و متأسفانه جریانی و افرادی در کشور وجود دارند که فقط میلها را بیان میکنند و به حیفها نمیپردازند.
شنیدهام که در کلانشهر تهران از یک نسل آسفالت درجه 3 استفاده میکنند که ما میتوانیم از نسل آسفالت درجه یک استفاده کنیم و این ارتقاء هم هزینه کمی دارد ولی چون این کار را انجام نمیدهیم، سالانه بیش از 3 هزار میلیارد به بودجه شهر تهران خسارت وارد میشود و بایستی افراد به این موضوع هم بپردازند و چرا مردم این موضوع را مطالبه نمیکنند؟
بارها ارقام 3 هزار میلیارد تومان و 5 هزار میلیارد تومان به عنوان فساد نقطهای شنیدهایم ولی این فساد تصمیمگیری و ساختاری و رویهای را نمیپردازیم و خبری از آن نداریم.
جنس عدالتخواهی ساختاری کارآمدی نیست؛ اگر مجموعهای کارآمد باشد منجر به عدالت میشود.
الفتپور: دقیقا همین است چرا که اگر کارکردهای یک سازمان و مدیر و ساختار آن صحیح باشد منجر به عدالتی میشود که همگان آن را حس میکنند و مردم با گوشت، پوست و استخوانشان به خوبی آن را حس میکنند و میگویند حتماً اتفاقی رخ داده است که به چنین فرایندی منتج شده است، ولی ما هماکنون 50 یا 100 نفر مفسد را میگیریم بازداشت میکنیم که البته دستگیری این افراد کار درستی است و نبایستی آن را رها کنیم اما آن عدالت ساختاری محقق نمیشود؛ حتی اگر عدالت ساختاری هم محقق شود، باید دستگاههای نظارتی به کارهای خود رسیدگی کرده و مفسدین را بازداشت کنند، اما متأسفانه کسی آن کار سختتر یعنی عدالت ساختاری و واقعی را پیگیری نمیکنند و از مسئولین آن را مطالبه نمیکنند و متأسفانه عموم مردم هم آن را مطالبه نمیکنند.
** نسبت درآمد ناخالص به فساد در 40 سال اخیر 140 هزار به یک
یک تصمیمی گرفته شد که 250 میلیارد تومان در قالب ارز جهانگیری (4200 تومانی) خرج موضوعاتی شد که همه این عدد به باد رفت و خروجی این کار در کشور استمرار همان تورم و افزایش نقدینگی در جامعه و قیمتهای سرسامآور در کشور است و متأسفانه این آقایان هم به هیچکس جوابگو نبودند هر چند تصمیم آنها قانونی بوده است و عملاً فساد کلانی را در این زمینه شاهد نبودهایم ولی ناکارآمدی به وجود آمده منجر به وجود ابرفساد شد.
یکی از سخنرانان مشهور اعلام میکرد که کل درآمد ناخالص ملی کشور را در طول چهل سال اخیر جمع زدیم و آن را نسبت به کل فسادی که تاکنون کشف شده است را که ضربدر 2 کردیم و بخشی از آن فسادها را نتوانستیم کشف کنیم را با یکدیگر مقایسه کردیم و متأسفانه عدد آن یک به 140 هزار رسیدیم اما مردم هماکنون مرتب اعلام میکنند که فساد در کشور وجود دارد اما این موضوع برای مردم به عنوان یک ادراک به وجود آمده است که فساد زیادی در کشور وجود دارد در حالی که این رقم یک به 140 هزار است.
من معتقدم که اصلا نبایستی به آن یک کاری داشت بلکه باید به آن 140 هزار و عدد بزرگ پرداخت چرا که این عدد را کسی نمیبیند ولی مردم عدد یک را میبینند؛ متأسفانه آن عدد بزرگ (140 هزار) در فرایند تصمیمگیری کشور هزینه شده است و چرا کسی آن را نمیبیند، این در حالی است که این کار، کاری فنی و علمی محسوب شده و کار تخصصی محسوب میشود، این در حالی است که کسی نمیتواند با این عدد به دنبال رأیآوری باشد، این در حالی است که پیگیری این موضوع هزینههای فهمی زیادی برای درک آن و کشف آن میبرد، این در حالی است که عدهای کار راحت را انتخاب میکنند و مرتب واژه دزد دزد را به کار میبرند و ممکن است در این مسیر عدهای هم همراه شوند ولی منجر به عدالتطلبی واقعی و کشف مسئله اصلی نخواهد شد.
کارآمدی عدالتمحور مسئله اساسی در کشور محسوب میشود که بایستی حتما به آن توجه ویژه از سوی مسئولین صورت گیرد.
اگر مجموعهای که در حال نظارت است و جلوی خیلی از فسادها را میگیرد و با آن برخورد میکند به سمت کارآمدی برود میتو اند در این مسیر تأثیرگذار باشد؟ یا کارآمدی مجموعه بالا برود به همه ساختارها و فسادستیزی ورود کند و تمام این ماجراها را حل و فصل کند؟
الفتپور: کاندیداها باید نسبت خود را با مسائل کشور مشخص کنند. اشتغال، مسکن، تورم و پایه پولی مسائل اصلی کشور محسوب میشوند و هیچکس در این باره شکی ندارد و بایستی کاندیداهای ریاست جمهوری طرح و برنامههای عملیاتی برای آنها ارائه کنند.
اخیراً مشاهده کردم یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری که خیلی هم دوست دارد خود را به عنوان نامزد نشان دهد گفته بود من اگر رئیس جمهور شوم یک فرد بیکار در جامعه نخواهیم داشت در حالی که این حرف یک ادعا محسوب شده و ممکن است مبتنی بر طرح و برنامه عملیاتی هم نباشد. مردم هم این ایده را میبینند و می گویند چه حرف خوب و قشنگی است و بایستی پشت این حرف و ایده را بررسی کنیم.
** 36 سیاست نافذ بین 52 سیاست ابلاغ رهبری وجود دارد
پشت این اظهارنظر یک کاندیدا که میگوید میخواهم 800 هزار تومان یارانه در هر ماه پرداخت کنم چیست و آیا اصلاً این عدد شدنی است؟ و اگر این حجم پول وارد فضای اقتصادی کشور شود چه فاجعهای میتواند بیافریند و آیا مردم اصلا این موضوع را از کاندیداها مطالبه میکنند.
ما اگر سیاستهای کلی مقام معظم رهبری را در طول سی سال اخیر بررسی کنیم، متوجه خیلی از مسائل خواهیم شد؛ 52 سیاست وجود دارد که 36 تای آنها نافذ است و 800 حکم برنامه است که از بین آنها 80 تا 100 مسئله درآمده است؛ که این مسائل همگی در زمره اولویتهای کشور محسوب میشود. رهبر معظم انقلاب این موضوعات را شناسایی کرده و برای حل کلان آنها سیاست کلان نوشتهاند و این سیاستها را هم ابلاغ کردهاند.
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید نسبت خود را با این سیاستهای ابلاغی کلان که رهبر انقلاب اعلام کردهاند را مشخص کنند که به نظرم تمامی موضوعات نظام مسائل کشور محسوب میشود. این در حالی است که برخی افراد و اندیشکدهها در مورد این سیاستها اولویتبندی قائل شده بودند.
این 80 یا 100 مسئله و این مسئله اصلی کشور میتواند نقشه راه باشد که بایستی دانشگاهیان و نخبگان آن را مطالعه کرده و مطالبه کنند و به خواست عمومی تبدیل کنند؛ کشور ما یک رهبری دارد و قانون به ایشان اجازه داده است که سیاستگذار اصلی کشور باشد. قوه مجریه هم قوه اجراکننده این سیاستهاست، این در حالی است که نامزدهایی که هماکنون وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شدهاند هرکدامشان یک برنامه میدهند، در حالی که همگی آنها مجری سیاستهای کلان نظام هستند.
** نسبت نامزد ریاست جمهوری با چشم اندازها مشخص نیست
سند چشمانداز 1404 در دولت است و بایستی دولت بعدی در این باره توضیح دهد، لذا نسبت این دولت با سند چشمانداز آتی باید مشخص شود، ضمن اینکه باید مشخص شود چقدر در این زمینه عقبافتادگی داریم و بررسی کنیم چقدر باید تلاش برای جبران کارهای انجام نشده داشته باشیم.
در برنامه هفتم توسعه که دولت بایستی ارائه کند و حتماً قبل از شروع دولت آتی باید سیاستهای کلی آن ابلاغ شود و بر همان اساس بایستی قانونی هم در این باره نوشته شود باید نسبت خود را با آن معلوم کنیم و در این زمینه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری وظایفی را برعهده دارند.
مسائل اصلی کشور کاملاً مشخص است و حتی بین نخبگان و خبرگان در مسائل اساسی کشور اختلافی وجود ندارد و همگان در مورد اینکه تعدادی مسئله به عنوان مسائل اساسی هستند تفاهم وجود دارد، البته شاید در مورد اولویتها و راهبردها و راهکارهای حل مسئله کمی اختلافنظر وجود داشته باشد؛ متأسفانه ما به تنها چیزی که توجه نمیکنیم به ویژه در فضای سیاسی دوران انتخابات آن است که این سیاستها کجاست و چه کسی این سیاستهای کلان و ابلاغی مقام معظم رهبری از قوه مجریه را سردست گرفته و از نامزدهای پست ریاست جمهوری مطالبه میکنند. این در حالی است که در برنامههای تلویزیونی و فیلمهای کاندیداها اشارهای نمیکند و به نظر میرسد که همگی آنها فقط به دنبال جمع کردن آرا هستند این در حالی است که این موضوع فریب افکارعمومی محسوب میشود.
سیاستهای کشور و سند چشمانداز مشخص است و رئیس قوه مجریه بایستی براساس این سیاستها و سند چشمانداز حرف زده و برنامههای دولت براساس تحقق این برنامهها و اسناد جلو برود.
یکی از مؤلفههای اساسی مطالبهگری از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را میتوانیم نحوه اجرای سیاستهای کلان و ابلاغی مقام معظم رهبری و اسناد بالادستی و سند چشمانداز بدانیم؟
الفتپور: عملیاتی کردن و کادر همراه رئیسجمهور از اهمیت بالایی برخوردار است که نمیتوانیم از هماکنون همه آنها را در کنار نامزد پست ریاست جمهوری ببینیم؛ در بسیاری از کشورهای دنیا رئیسجمهور تیم همراه خود را معرفی میکند و میگوید من این سیاست و مشکل را با این تیم و با این افراد به دنبال رفع مشکل بوده و جلو میبرم و معمولاً عدهای در دوران انتخابات و تبلیغات ویترین میشوند و بعد از آن کارها در دست عدهای دیگر میافتد که این موضوع هم بخش دیگری از فریب افکار عمومی محسوب میشود چرا که مردم به این و یا آن نامزد ریاستجمهوری رأی میدهند که این رأی براساس پشتوانه حرفها و آدمهایی است که قرار است کارها را عملیاتی کنند، اما گاهی اوقات مشاهده میکنیم رئیسجمهوری پای کار میآید که فردای روز انتخاب شدنش در مورد تیم خود فکر میکند و به انتخاب افراد میپردازد، در حالی که بایستی تیم رئیسجمهور قبل از انتخاب رئیسجمهور انتخاب شود.
** مردم به تیم همراه نامزدهای انتخابات توجه کنند
هر کسی که با رؤسای جمهور و یا نامزدهای انتخابات همراهی میکند، همانها تیم همراه رئیس قوه مجریه برای اداره کشور میشوند در حالی که این موضوع معضل اساسی است. در حالی که رئیسجمهور باید برنامه ریز خود را ارائه کرده و برای مثال بگوید ظرف 100 روز چه کاری را و چگونه آن را عملیاتی میکند ضمن اینکه تیمی هم که این کار را انجام میدهند بایستی مشخص شود.
وقتی فضای مناظرات سیاسی در انتخابات جلو میرود، یکسری افراد که خوش بیان هستند به عنوان نماینده کاندیدا به اظهارنظر میپردازند در صورتی که این موضوع صحیح نیست و نمیتوان فردی را برای اظهارنظر معرفی کرد و کارها توسط دیگری دنبال شود و نبایستی با گفتاردرمانی به سمت مشکلات رفت.
دولت اول حسن روحانی یکسری افراد بودند که در دولت دوم با یکسری آدمهای دیگر در حال پایان یافتن است و بزرگترین و عجیبترین اتفاق آن است که اگر یک وزیر دیگر دولت حسن روحانی استیضاح شود کل کابینه بایستی رأی اعتماد مجدد از مجلس بگیرد.
60 درصد دولت دوازدهم تغییر پیدا کرده است و معمولاً افرادی که در مسند مدیریتی قرار میگیرند ادراکی از مسائل کشور ندارند و نمیتوانیم بپذیریم بعد از برگزاری انتخابات عدهای به فکر مذاکرات برای برخی افراد برای پذیرش پستهای وزارتی و مهم کشور هستند و بایستی هر نامزد پست ریاست جمهوری حداقل 20 فرد عضو تیمش را معرفی کند تا مردم کارنامههای این افراد را بررسی کرده و درنهایت رأی بدهند و مشخص شود این افراد کاربلد هستند و یا تازه میخواهند کار یاد بگیرند.
** رئیس جمهور بعدی باید 445 هزار مدیر دولتی انتخاب کند
طبق فرمایش مقام معظم رهبری افرادی که در پستهای مهم و کلیدی قرار میگیرند بایستی کار را شناخته و مسائل و مشکلات کشور را بشناسند؛ 874 معاون وزیر طبق آمار سال 97 وجود دارد؛ 145 هزار و 199 رئیس اداره و 296 هزار و 336 مدیر عملیاتی در کشور وجود دارد ضمن اینکه بین 3600 تا 4500 مدیرکل که بین رئیس اداره و معاون وزیر هستند هم وجود دارد که در مجموع بالغ بر 445 هزار نفر مدیر در دولت وجود دارد و میتوانیم بگوییم نیم میلیون مدیر دولت 2 میلیون و 300 هزار کارمند را مدیریت میکنند و بایستی مشخص شود کدامیک از این نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری حلقه اطرافیان آنها بیش از 800 نفر است که ک املا مشخص است نظامات ما ایراد دارد.
گاهی اوقات نامزد انتخابات ریاست جمهوری وارد عرصه و میدان میشود که تا روز انتخابات هم نمیداند که میماند یا انصراف میدهد. بایستی از نامزد انتخابات ریاست جمهوری مطالبه کنیم که شبکه شناخت نیروی انسانی و مدیران در کشور چه کسانی هستند و بایستی مشخص شود چگونه افراد و نیروی انسانی در این شبکه کشف میشوند و چیدمان آرایش مدیریتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری چگونه است.
شما مسائل اصلی و مشکلدار کشور را چه مواردی میدانید؟ میتوان راهحلهایی را برای رفع معضلات استخراج کرد؟
الفت پور: من حدود 10 مسئله اصلی کشور را به عنوان مسئله مزمن و ریشهدار میدانم که انحصار یکی از آن مسائل است این در حالی است که هر کسی وارد گود انتخابات ریاست جمهوری میشود، باید در مورد مسئله انحصار توضیح داده و مدل رفع این مشکل را بیان کند.
** وجود 76 گلوگاه اصلی انحصار در ایران
76 گلوگاه اصلی انحصار در کشور وجود دارد که پیچیدگیهای خاص خود را دارد که برخی از این انحصارات شبیه انحصارهای طبیعی محسوب شده و در حال ایجاد فساد است و بایستی برای تکتک این مسائل نسخه مخصوص به آن را پیچید که نامزد انتخابات ریاست جمهوری باید در این باره توضیح دهد. البته این انحصارها ابر انحصار هستند و ممکن است بیش از این باشند.
بخش قابل توجهی از این انحصارها ساختاری است و بایستی برای رفع آنها تصمیمات جدی گرفته شود. به نظر میرسد در برخی حوزهها به صورت کلی رفتار کرده و تحول اساسی ایجاد کنیم و به اصطلاح آن حوزه را بتکانیم.
وضعیت هماکنون کشور ثمره اداره کردن است و یک رئیسجمهور فقط در حال اداره کشور بوده و جلسات متعدد که گاها برخی از آنها صبح زود است و برخیها هم ظهر است در حال اداره کردن کشور است و این اداره کردن هم گاهی اوقات دورهمی صورت میگیرد و عملاً برخی از این مدیریتها برای تکان نخوردن آب در دل برخیها است و هر کسی هم گوشه این سفره نشسته و کار را پیش میبرد ولی ما رئیسجمهوری میخواهیم که کفش خود را برای ایجاد تحول در کشور محکمتر ببندد و اگر کسی به دنبال ایجاد تحول اساسی در کشور نباشد، دچار مشکلات اساسی خواهیم شد.
نبایستی اینگونه فکر کنیم که یک جناح روی کار آمده و جناحی کنار رفته و جناح دیگری بر مسند قرار گرفته است و طرح و برنامه آنها هم مشخص نیست.
**220 گلوگاه تعارض منافع داریم
مشکل اساسی و ساختار دیگر کشور تعارض منافع است که 220 گلوگاه تعارض منافع قاعدهگذار مجری و تعارض نظارتکننده و نظارتشونده و تعارض نفع شخصی و سازمانی و تعارض میان وظایف وجود دارد که بایستی برای آن هم تصمیمگیری جدی داشته باشیم؛ مسئله تنظیمگری هم داریم این در حالی است که فاصله ما با استانداردهای تنظیمگری و رگولاتوری بین 17 تا 20 برابر عقبتر از کشورهای منطقه خودمان است که نشاندهنده کیفیت نظام تنظیمگری ما و افت فاحش در این زمینه است.
112 نظامات تنظیمگری در کشور داریم که بایستی برای آن برنامهریزی داشته باشیم ضمن اینکه بحث حقوق و آزادیهای مشروع هم از دیگر مباحث است و براساس محورهای قانون اساسی 94 محور مربوط به حقوق و آزادیهای مشروع است که بایستی به آن توجه کنیم و بایستی رئیسجمهور بعدی نسبت خود را برای تحقق این موضوع بیان کند و نمیتوانیم بپذیریم با یک دستیار ویژه یا معاون حقوق شهروندی اتفاق خاصی در کف دولت رخ میدهد بلکه بایستی طرح عملیاتی دولت برای حقوق آزادیهای مشروع مشخص باشد این در حالی است که مقام معظم رهبری هم پای این کار ایستاده است و مورد حمایت ایشان هم قرار دارد.
حق مالکیت و آزادیهای اقتصادی و آزادیهای محیط کسب و کار و حق اشتغال که مشکل فرهنگی نیست که در این باره اختلافی داشته باشیم و بگوییم آمارهای خارجی غلط است بلکه مربوط به خودمان است.
**بین 12 تا 30 درصد اقتصادمان خصوصی است
بحث حکمرانی مردم پایه هم از دیگر مباحث است. نمیتوانیم دائم از مردم بخواهیم در مسائل سیاست مشارکت کنند این در حالی است که مشارکت سیاسی فقط در انتخابات نیست همچنین مشارکتها که فقط سیاسی محسوب نمیشود بلکه مشارکت اقتصادی هم وجود دارد.
وضعیت ما در مورد مشارکت مردم در امورات اقتصادی کشور فاجعهآمیز است.
بین 12 تا 30 درصد اقتصاد کشور خصوصی است که آمار بسیار بدی است و بایستی برای حل این مشکل راهحل اساسی درنظر بگیریم.
ما در حوزه اجتماعی نسبت سمنهای ایران NGO (سازمانهای مردم نهاد) در دنیا یک سمن به ازای 34 هزار نفر است در حالی که در دنیا یک سمن به ازای هر 700 نفر است و عملاً میتوانیم بگوییم که چیزی به عنوان سمن در کشورمان وجود ندارد؛ میانگین کشورهای پیشرفته در دنیا یک سمن به ازای 200 تا 300 نفر است.
در حوزه احزاب هم نسبت ما به نسبت دنبال مشخص است این در حالی که ما در ایران 248 حزب داریم و یکی از منحصرترین کشورهای دنیا در تعداد احزاب محسوب میشویم در این حالی است که در فرانسه 33، در انگلستان 18، در آلمان 6 است این در حالی است که آنها ادراک مشارکت سیاسی بالایی نسبت به ما دارند این در حالی که ما یک قوطی به نام حزب درست کردهایم و نظامات کشور را مبتنی بر مشارکت سیاسی و حزبی طراحی نکردهایم.
**20 تا 30 درصد اطلاعات برای حکمران شفاف است
در موضوع تحقق دولت الکترونیک هم کاری نکردهایم و یکی از مطالبات جدی مردم از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری میتواند همین موضوع باشد این در حالی است که رتبه ما در دنیا فقط 10 رتبه بالاتر رفته است و از 99 به 89 رسیده است. ما 5 هزار و 800 خدمت دولتی داریم که بیش از 70 درصد آنها میتواند الکترونیک باشد ولی این اتفاق رخ نداده است که میتواند یک مطالبه عمومی شود. این درحالی است که حتی خیلی از دستگاههای دولتی هم وظیفه خود نمیبینند که آمار دهند.
تا اطلاعات و آمار کشور به صورت دقیق و واقعی نباشد نمیتوانیم برنامهریزی واقعی داشته باشیم؛ بحث شفافیت هم یکی از ابرچالشهای کشور محسوب میشود و حتما رئیسجمهور بعدی در این زمینه پاسخگو باشد و بگوید مدلش برای تحقق این موضوع چه چیزی است.
یک شفافیت برای موضوع حکمرانی داریم که در دنیا بالای 95 درصد مناسبات و رویهها و فرایندها برای حکمران شفاف است که البته بخشی از آن هم انتشار عمومی پیدا میکند ولی متأسفانه طبق آمارها بین 20 تا 30 درصد اطلاعات برای حکمران شفاف است و عملاً خیلی از دولتمردان نمیدانند در حوزههای زیرمجموعهشان چه اتفاقی رخ میدهد و حتی سازمان بازرسی به این موضوع ورود کرده است که چرا آمارها اطلاعات زیرمجموعه دولت با یکدیگر تبادل نمیشود.
اگر یک دولت انقلابی روی کار بیاید قطعا میتواند یک تحول اساسی ایجاد کند چرا که دولتها کاری نکردهاند و مطمئنم به شرط ورود اداره با عملیاتی شدن برخی طرحها و برنامهها میتوانیم کارهای اساسی کنیم.
105 گلوگاه شفافیت در کشور وجود دارد؛ متاسفانه مردم و نخبگان منتظر هستند که تغییر از جای دیگر شروع شود در حالی که باید تغییر را از خودمان شروع کنیم؛ معتقدم که باید کمی عقب تر از مطالبه گری نشسته و کار کنیم.
جریان انقلابی باید توانمندی خود را شناسایی کرده و قابلیتها و ادراکات از حل مسائل کشور را بداند؛ نباید تحول در کشور را ماورایی رقم بزنیم؛ جریان انقلابی باید ادراک خود را در مسئله انتخابات از ادراکات سیاسی و منازعات تئوریک به چالشهای برنامهای ببرد و خودش در این حوزه قوی شده و مطالبه طرحها و ایده و برنامه داشته باشد.
جمع تمامی کاندیداهای فعلی جریان انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری شاید خیلی نتوانند اتفاق تحول آفرینی را ایجاد کنند ولی نباید آنها را هم تخریب کرد زیرا خیلی از آنها به درد دولت بعدی میخورند.
انتهای پیام/
بازار
Error loading HTML
Error loading HTML
Error loading HTML
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو از ستاد خبری سیودومین دوره هفته کتاب…