ترند شدن افعی تهران با شکایت آموزش و پرورش/ چرا به جای عوامل سازنده، مدیرعامل فیلمنت پاسخگوی مقامات قضایی نیست؟
اقدام هوشمندانه از سوی معاون حقوق عامه دادستان کل کشور هدفگذاری بررسی محتوای سریال توسط آموزش و پرورش را تغییر داد. به نظر میرسد معاون حقوق عامه میتواند مدیر پلتفرم فیلمنت را نیز پاسخگو کند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – طی هفته اخیر موضوع شکایت آموزش و پرورش از سریال «افعی تهران» نام این سریال را در محافل خبری برجسته کرد تا بواسطه این شکایت، آخرین سریال شکستخورده پلتفرم فیلمنت در فضای مجازی بیشتر مورد بحث و گفت و گو قرار گیرد.
پیرو این خبر، مدیرکل حقوقی املاک و معاضدت قضایی وزارت آموزش و پرورش از شکایت و اعلام جرم رسمی آموزش و پرورش علیه دست اندرکاران اصلی یکی از سریالهای نمایش خانگی خبر داد.
سکانسی از سریال «افعی تهران» درباره تنبیه دانشآموزان در مدارس بسیار بحثبرانگیز شد و واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. قسمت هشتم سریال افعی تهران با یک سکانس تکاندهنده همراه بود؛ سکانسی که در آن آرمان بیانی (پیمان معادی) خاطره کتکخوردنهایاش از ناظم را یادآوری میکند و قصد انتقامجویی دارد.
امید رضاوند اعلام کرد در جهت برخورد با این اقدام ناشایست و غیراخلاقی نویسنده و کارگردان و عوامل این سریال، شکایت و اعلام جرم رسمی وزارت آموزش و پرورش به دادستان عمومی و انقلاب ارائه شده و توقف پخش سریال مورد اشاره و برخورد قانونی لازم، تقاضا شده است.
رضاوند با اشاره به شان و جایگاه رفیع و والای معلم در جامعه، اظهار کرد: علیرغم این مهم که معلم به عنوان مهمترین و اصلیترین رکن نظام تعلیم و تربیت، از نقش و جایگاه منحصربهفردی در جامعه برخوردار بوده و نقش وی در هدایت آیندهسازان این جامعه غیرقابل انکار است، چندی پیش در یکی از سریالهای نمایش خانگی نسبت به این قشر فرهیخته، توهین و اهانت و هتک حرمتی صورت گرفته که این رفتار ناشایست موجب جریحهدار شدن احساسات عمومی جامعه به ویژه فرهنگیان شده است.
خدمات یک شکایت به کارزار تبلیغی افعی
با این خبرسازی عملا کارزار تبلیغاتی سریال «افعی تهران» که با حمایت هولدینگ گلرنگ ساخته میشود «افعی تبلیغاتی اویلا» مخاطبان بیشتری پیدا خواهد کرد.
متاسفانه مسئولان وزارت آموزش و پروش و بانیان این شکایت پرهیاهوی تبلیغاتی، در دنبال کردن مسئله و موضوع مورد نظرشان دچار چند خطای راهبردی فرهنگی و سینمایی شدهاند و حواشی این شکایت را نادیده گرفتهاند.
بمب اولی که معادی منفجر کرد
نویسندگی سریال افعی تهران را پیمان معادی برعهده دارد و نقش نخست این سریال را ایفا میکند. وی پیش از این نگارش این سریال کارگردانی و نگارش فیلم سینمایی «بمب؛ یک عاشقانه» را در سال ۱۳۹۶ در کارنامهاش ثبت کرد. او در فیلم فیلم نقش معلمی با نام ایرج ذکایی را ایفا میکرد.
در سکانسهایی تفصیلی، رخدادهای اصلی فیلم درون یک مدرسه میگذرد. بخش اعظمی از روایت به برخوردهای خشن و گاهی نمایش شکنجه دانش آموزان میگذرد. این پیش زمینه نمایشی از فیلم «بمب» برای هر گونه قضاوت درباره سریال «افعی تهران» بمب کاملا ضروری است.
در واقع آنچیزی که به صورت کلی این سریال روی آن تاکید دارد، ارائه نوعی خشونت اجتماعی گسترده در زیر متن جامعه آموزشی است و البته در فیلم بمب و افعی تهران تا حدودی این خشونت را تعمیم به دهه شصت و فضای انقلابی آن دوران میدهد.
اصلاح سیستم آموزشی نظام پهلوی زمانبر بود
در تحلیل زیرمتن رویکرد معادی در برجسته سازی خشونت در مدارس دهه شصت، به این نکته باید توجه داشت که تندخویی در نظام آموزشی دهه شصت میراث اجتماعی – آموزشی دوران تاریک پهلوی است که با تغییر حکومت در سال ۱۳۵۷، در یک نگرش کارشناسی دست کم به بیست سال زمان برای تغییر نیاز داشت.
اعمال خشونت فیزیکی یکی از شاخصههای دوران پهلوی است و نسل معلمان و ناظمان استخدام شده در دهه چهل و پنجاه، که بیست سال طول کشید تا مشی خود را تغییر دادند. در سالهای اخیر شاهد آن هستیم که پدیده مدرسه گریزی نسبت به دهههای شصت و هفتاد شمسی کاملا کمرنگ شده، این مکان تبدیل به خانه دوم دانش آموزان شده است.
افعی تهران، خشونت آموزشی پهلوی را در جیب نظام آموزشی فعلی جاسازی میکنند؟
با این توصیفات در سریال «افعی تهران» گذشته آرمان بیانی در سریال به صورت فلاش بک عمدتا به تصویر کشیده میشود تا القاء خشونت آموزشی، ابداعی دوران قبل از انقلاب در شناسنامه اجتماعی – آموزشی دهه شصت شمسی{با توجه به سن و سال کاراکتر} جاگذاری شود.
رویکردی که در زیرمتن روایت و بدون القا مستقیم در ساختار روایت لحاظ شده است. وقتی به سوابق کارگردان سریال، سامان مقدم، توجه میکنیم او نیز با ساخت فیلم نهنگ عنبر، طنازانه و با زبان کمدی ساختار اجتماعی دهه شصت را با تم خشونت اجتماعی به چالش میکشد. در افعی تهران در و تخته، نویسنده و کارگردان، در ارائه چنین محتوایی کاملا جور شدهاند.
اگر رویکرد تولیدات سریالی شبکه نمایش خانگی را درباره دهه شصت شمسی با جزئیات بیشتری بررسی کنیم درخواهیم یافت که اتاق فکر مشترکی برای سیاه نشان دادن فضای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، پلیسی دهه شصت از مدتها قبل رویکرد و هدفگذاریهای محتوایی را اجرایی کرده است.
نمونهای همچون سریال « میخواهم زنده بمانم» یک تولید نمادین از دهه شصت محسوب میشود. در این سریال یک پدرخانواده که فردی مظلوم و زحمتکش است، به دلیل بی اطلاعی از جاسازی مواد مخدر در خودروی سنگینش با احتمال اعدام روانه زندان میشود و عامل و ضابط روایت کمیته انقلاب اسلامی که توسط افراد بالادستی مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
چرا شکایت آموزش و پرورش سرانجام خوشی ندارد؟
با پیش فرضهای مطرح شده شکایت آموزش و پروش از عوامل سریال افعی تهران در پی تشکیل پرونده برای توهین به جایگاه معلمان، چند خطای حقوقی – قضایی وجود دارد. در خلال تشکیل پرونده پیمان معادی و سامان به عنوان فیلمنامه نویس به دادگاه احضار میشود اما خیلی زود قرار منع تعقیب برای آنان صادر میشود.
اولی به عنوان فیلمنامه نویس در برابر هر احضار منجر به سئوالی، پاسخ خواهد داد که فیلمنامهاش از شورای سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در دو مرحله مجوز ساخت دریافت کرده است.
کارگردان هم متعاقبا پاسخ خواهد که این فیلمنامه مجوز گرفته بود و بر اساس فیلمنامه مجوز گرفته آن را ساخته است. یکی از مشکلات این هیاهوی آموزش و پرورش درباره افعی تهران این است که محتوای تبلیغی برای سریال و برای رسانههای خارجی تولید کرده است و هر گونه برخورد خارج از ضوابط امنیتی با عوامل سریال، تبعات خبری منفی به همراه خواهد داشت.
این رویه قضایی نه چندان معقولانه قضایی را غلامعباس ترکی، معاون حقوق عامه دادستان کل کشور اصلاح کرد و هوشمندانه وارد این کارزار شد. وی در نامه ای از دادستان عمومی و انقلاب تهران خواست ضمن تشکیل پرونده قضایی جهت رسیدگی به تخلفات سازندگان و عوامل تولید سریال «افعی تهران»، چگونگی صدور مجوز و نحوه نظارت بر تولید و پخش مجموعه مذکور از سوی ساترا به عنوان متولی قانونی موضوع نیز در دستورکار قرار گیرد.
بیشتر بخوانید :
بازی «فیلم نت» با ساترا/ شوخیهای جنسی فیلمهای «سلطان سینما» تمامی ندارد +تصاویر
این اقدام هوشمندانه از سوی معاون حقوق عامه دادستان کل کشور هدفگذاری بررسی محتوای سریال را کمی تغییر میدهد. به نظر میرسد معاون حقوق عامه میتواند مدیر پلتفرم فیلمنت را نیز پاسخگو کند.
برخی تعاملات نهاد تنظیمگر یعنی ساترا و پلتفرم فیلمنت سئوالات فراوانی تولید میکند و باید مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد.
دلیل طرح چنین موضوعی این است که مرزبندیها و ممیزیهای فرهنگ عامه در تعاملات این دو سکو یعنی ناظر و نشر دهنده محل پرسش قرار گرفته و به نظر میرسد ساترا در مقابل این پلتفرم مسیری توام با مماشات را در پیش گرفته است.
این اتفاق در مورد سریال «دفتریادداشت» خودنمایی کرد و شوخیهای جنسی سریال هیچگاه سختگیرانه از سوی سکوی ناظر تعدیل نشد. به همین دلیل و وجود چنین سابقهای، ضروری است که در این روند قضایی به جای هنرمندانی که نقشی در تولید این سریال نداشتهاند، مدیر پلتفرم پاسخگوی سمت و سوی تولیدات شبکه تحت مدیریت خود باشند.