به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز و به نقل از فوربز، با این حال، این فرصت برای مدرنسازی خدمات مالی و ایجاد محیطی امن برای تراکنشهای رمزارزی هرگز به واقعیت نپیوست. در دوران دولت بایدن، مقامات نظارتی بانکی، بدون لغو این نامه، عملاً از پذیرش اعتبار و اهمیت آن خودداری کردند.
اما در تاریخ ۱۷ اسفند، OCC با انتشار نامهی تفسیری ۱۱۸۳ (IL 1183) بالاخره موضع خود را شفاف کرد: بانکهای ملی میتوانند خدمات مرتبط با رمزارز ارائه دهند؛ مشروط بر رعایت اصول ایمنی و سلامت مالی. در دنیای بانکداری، پیش از ورود به هر فعالیت جدید، بانکها باید به نهادهای نظارتی ثابت کنند که فعالیت موردنظر آنها مجاز است. در چهار سال گذشته، بانکها و سرمایهگذارانی که قصد خرید بانک داشتند، تلاش کردند با استناد به IL 1170، مجوز انجام برخی فعالیتهای رمزارزی را دریافت کنند.
اما پاسخ مقامات نظارتی این بود: «کافی نیست، مدرک دیگری دارید؟» بهعبارت دیگر، نهادهای نظارتی، بنا به دلایلی، تصمیم گرفتند تنها برخی از رهنمودهای رسمی را به رسمیت بشناسند. بانکها نیز در موقعیتی قرار گرفتند که نمیتوانستند بر دستورالعملهای رسمی تکیه کنند، فقط به این دلیل که آنها دیگر از نظر سیاسی مطلوب نبودند؛ اما هرگز لغو نشدند.
بانکها و رمزارزها: شفافسازی OCC و آینده خدمات مالی
در حالی که فعالان حوزه کریپتو سر و صدای زیادی به پا کردهاند، بانکها نیز سالهاست که خواستار شفافیت در قوانین شدهاند. برخلاف فینتکها که حتی مشخص نبود چه نهادی بر فعالیتهای آنها نظارت دارد، سیستم بانکی آمریکا دارای نهادهای نظارتی کاملاً تعریفشدهای است. اما مشکل اینجا بود که بانکها نه به دلیل نبودن نهادهای نظارتی، بلکه به دلیل غیرقابلاتکا شدن دستورالعملهای رسمی، در ارائه خدمات رمزارزی محدود شده بودند.
بانکها میتوانند خدمات معاملاتی رمزارز ارائه دهند
در سال ۲۰۲۰، نامهی تفسیری ۱۱۷۰ (IL 1170) از سوی OCC منتشر شد که به بانکهای ملی اجازه ارائه خدمات امانتداری رمزارز را میداد. این نامه فقط به نگهداری داراییهای دیجیتال محدود نبود، بلکه قدم را فراتر گذاشته و تصریح کرده بود که بانکها میتوانند خدماتی از جمله تسهیل معاملات رمزارزی و فیات، تسویه تراکنشها، اجرای معاملات، ثبت سوابق، ارزیابی، گزارشدهی مالیاتی و دیگر خدمات مرتبط را ارائه دهند. OCC تأکید کرده بود که بانکها باید همان استانداردهای مدیریت ریسک را که در مورد داراییهای سنتی اعمال میکنند، در خدمات رمزارزی نیز رعایت کنند.
آیا رمزارز جایی در بانکداری دارد؟
انتقال رمزارزها به چارچوب سیستم بانکی، منطقی به نظر میرسد. بانکها بیشترین تجربه را در مدیریت داراییهای مالی پیچیده دارند و تحت نظارتهای سختگیرانهای فعالیت میکنند. OCC احتمالاً بر این باور است که بانکها، با تکیه بر سابقهی صدسالهی خود، میتوانند به این بازار اعتماد و مقیاسپذیری بیاورند؛ بازاری که اکنون بیش از ۳ تریلیون دلار ارزش دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
موانع باقیمانده
اگرچه نامهی جدید OCC گامی مثبت است، اما همچنان موانعی بر سر راه مشارکت بانکها در بازار رمزارز وجود دارد. بر اساس بیانیهی مشترک OCC، فدرال رزرو و FDIC در ژانویه ۲۰۲۳، بانکها مجاز به نگهداری مستقیم رمزارزهایی مانند بیتکوین در ترازنامهی خود نیستند. اگر قرار است بانکها نقش جدیتری در این حوزه ایفا کنند، این محدودیت باید برداشته شود تا آنها بتوانند ریسکها را بهطور کامل مدیریت کنند و به شکل مؤثرتری در بازار رمزارزها مشارکت داشته باشند.
ورود رمزارزها به نظام بانکی: پایان دوران هرجومرج در بازار کریپتو
انتقال رمزارزها به سیستم بانکی میتواند به دوران بیقانونی صرافیهای فراساحلی و شرکتهای مشکوک که با سرمایه اندک و بدون نظارت فعالیت میکردند، پایان دهد. آیا غیرمنطقی است که تصور کنیم اگر سرمایهگذاران عادی گزینهای برای معامله با یک بانک معتبر و بیمهشده توسط FDIC داشتند، شاید فاجعههای مالی مثل سقوط FTX، بلاکفای، سلسیوس و دیگر موارد مشابه رخ نمیداد؟
فرصتی بزرگ برای بانکها و مشتریان
این تغییر تحولی جذاب برای بانکها و مشتریان است. بانکها با ورود به این حوزه میتوانند از کارمزد معاملات، هزینههای امانتداری و گسترش پایگاه مشتریان خود (بهویژه در میان نسل هزاره و نسل Z) درآمد قابلتوجهی کسب کنند. از سوی دیگر، مشتریان میتوانند به جای اعتماد به استارتاپهای متزلزل یا شرکتهای کمنظارت، از امنیت و اعتبار بانکهای سنتی برای نگهداری بیتکوین خود بهره ببرند. تأیید مجدد IL 1170، به همراه اعلامیه اخیر ایالات متحده مبنی بر ایجاد ذخایر استراتژیک بیتکوین، نشاندهنده این است که آمریکا و نظام بانکی آن قصد دارند در عرصه داراییهای رمزارزی پیشگام باشند.
آیا بانکها آمادهاند؟
برخی معتقدند که تحولات اخیر یک نقطه عطف در پذیرش سازمانی رمزارزهاست، اما همچنان احتیاط لازم است. نوسان شدید قیمت رمزارزها (بهعنوان مثال، تغییرات ۲۰ درصدی بیتکوین که چندان هم نادر نیست) ممکن است برخی بانکها را از ارائه چنین خدماتی بازدارد. بانکها بهطور سنتی محتاطانه عمل میکنند و مدیران ارشد و هیئتهای مدیره برای درک این بازار جدید به زمان نیاز دارند. از سوی دیگر، مقررات نظارتی سختگیرانهای بر بانکها اعمال میشود. OCC اکنون نقش خود را از مداخلهگر مستقیم به ناظر غیرمستقیم تغییر داده است و مسئولیت اجرای قوانین را به مدیران اجرایی بانکها سپرده است.
چالشهای آینده: ریسک مشتریان و مسئولیت بانکها
در حالی که تسهیل معاملات رمزارزی جذاب به نظر میرسد، ریسکهای پیشبینینشده در این بازار ممکن است بانکها را در آزمونی دشوار قرار دهد: آیا بانکها میتوانند سازوکارهای سنتی خود را برای مدیریت داراییهای دیجیتال مدرن سازند؟ فناوری مالی زمانی موفق است که نوآوری را با انضباط ترکیب کند. این مسیری دشوار است که هر بانک نمیتواند بهراحتی از آن عبور کند.
امضای شخصی سرپرست OCC: نشانهای از تصمیمگیری در بالاترین سطح
نامه تفسیری IL 1183 این بار نه توسط معاونان، بلکه مستقیماً توسط رودنی ای. هود، سرپرست OCC، امضا شده است. این موضوع میتواند نشاندهنده آن باشد که تصمیم به ورود بانکهای ملی به حوزه رمزارزها در بالاترین سطح اتخاذ شده است. هود در کنفرانس انجمن بانکداران آمریکا در فوریه امسال گفته بود: «سرپرست بودن به معنای غیرفعال بودن نیست». امضای او پای IL 1183 ثابت میکند که این حرف او فقط در حد شعار نبوده است.
ورود رمزارزها به نظام بانکی: تغییری اساسی در ساختار مالی جهان
دولت جدید آمریکا به رهبری دونالد ترامپ، به همراه OCC، در حال ایجاد تغییراتی بیسابقه هستند. شفافیتی که OCC در مورد رمزارزها ایجاد کرده، مدتی طولانی مورد انتظار بود و اکنون بهشدت مورد استقبال قرار گرفته است. مقررات شفاف و سختگیرانه بانکی، یکی از دلایل اصلی قدرت بازارهای سرمایه آمریکا در سطح جهانی است. اما در سالهای اخیر، این ویژگی تحت تأثیر تصمیمات سیاسی قرار گرفته بود. دستورالعملهای رسمی یا باید اعتبار داشته باشند یا کنار گذاشته شوند؛ پذیرش گزینشی آنها باعث سردرگمی و بیاعتباری نظام بانکی میشود. رودنی هود با امضای IL 1183 این لکه را از دامن نظام بانکی پاک کرد.
اهمیت تحولات اخیر فقط در این نیست که بانکها مجاز به تسهیل معاملات رمزارزی شدهاند یا دولت آمریکا تصمیم به ذخیره بیتکوین گرفته است، بلکه در این است که یک مفهوم حاشیهای اکنون به یک جریان اصلی تبدیل شده است. OCC اکنون ابزاری را در اختیار بانکهای سنتی قرار داده تا نقش خود را در دنیای جدید مالی بازتعریف کنند. اگر بانکها بتوانند سرعت رمزارزها را با ثبات نظام بانکی ترکیب کنند، این میتواند پلی میان اقتصاد سنتی و فناوری بلاکچین ایجاد کند—تحولی که آینده بانکداری را متحول خواهد کرد.