جمشیدی: باید با اهرمسازی از طریق ایجاد امنیت در خاورمیانه منافع ایران را تأمین کنیم
پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ – ۱۳:۱۵ جمشیدی: باید با اهرمسازی از طریق ایجاد امنیت در خاورمیانه منافع ایران را تأمین کنیم
یک تحلیلگر حوزه روابط بینالملل با بیان اینکه باید با اهرمسازی از طریق ایجاد امنیت در خاورمیانه منافع ایران را تأمین کنیم، گفت: اگر در منطقهای مثل خاورمیانه که محیطی امنیتی است بتوانیم نقشآفرینی کنیم قطعا این اقدام در سطح بینالملل ارزش راهبردی پیدا میکند.
به گزارش خبرگزاری فارس، محمد جمشیدی یک تحلیلگر حوزه روابط بینالملل در برنامه «بدون توقف» که 21 آبانماه از شبکه سه پخش شد در خصوص سیاست ثابت آمریکا نسبت به ایران گفت: همه ما میگوئیم که دولت کلینتون سال 1998 از کودتایی که برعلیه دولت مصدق اتفاق افتاد عذرخواهی کرد، اما این را نمیگوئیم که اوباما سال 2010 گفت آن کودتایی که در ایران اتفاق افتاده بود اقتضای جنگ سرد بود، درواقع منظورش این است که اگر باز هم این اتفاق بیفتد همان کار را میکنیم. آمریکا یک سیاستهای راهبردی دارد و برای تغییر آن باید ببیند که منطقه چطور تغییر میکند.
وی ادامه داد: آمریکاییها به خاطر تهدید شوروی با انقلاب اسلامی حضور نظامی مستقیم در منطقه را ایجاد کردند که دکترین کارتر بود، بعد از 11 سپتامبر حضورشان با ظهور جریانهای اسلامگرایانه معارض تشدید و درگیری بیشتر شد، اما بعد از اوباما متوجه شدند که این جنگها پیروز ندارد و تهدید اصلی چین است، در اصل سیاستهای راهبردیاش در حال تغییر است، پس باید تغییر راهبرد آمریکا و علل آن را متوجه شوید.
این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به اینکه نگاهی در جامعه هست که انقلاب ایران به طور غیرمستقیم مدیون آمریکاست، اظهار کرد: حتی بعضی از افرادی که در حوزه سیاست خارجی سابقه دارند میگویند لطفی که آمریکا به ایران کرده هیچکس نکرده، شوروی را انداخت، طالبان را انداخت، صدام را انداخت، فاو را به ایران تحویل داد و اینها همه به نفع ایران، اما اصل این است که هدف آمریکا کمک به ایران نبود، او سیاست خودش را داشت، آمریکا شوروی را میاندازد که به ایران کمک کند؟ او به دنبال منفعت خودش بود، آنها اگر میتوانستند شاه را نگه دارند نگه میداشتند، کما اینکه تمام تلاششان را کردند، آنها به دنبال تأمین منافع خودشان بودند، در واقع اتفاق 13 آبان در پاسخ به پذیرش شاه در آمریکا بود، 30 مهر 58 شاه را پذیرفتند و تصور داخلی این بود که این زمینهساز کودتای جدیدی است، البته بار اول اقدام به تسخیر سفارت توسط چپها اتفاق افتاد که امام نمیخواست که مقابله با آمریکا دست چپها بیفتد اما سری دوم تأیید کردند.
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه عنوان کرد: در واقع آمریکا در مقاطعی کارهایی برای تأمین منافع خودش انجام داده و ایران هم بهرهبرداریاش را کرده، نباید این طور تصور کنیم که آمریکاییها به ما کمک کردند و ما دشمنی کردیم. ما هم به دنبال منافع خودمان هستیم و اگر در منطقهای مثل خاورمیانه که محیطی امنیتی است بتوانی نقشآفرینی کنی قطعا این اقدام در سطح بینالملل ارزش راهبردی پیدا میکند. جنس تحولات خاوریانه این است، مثلا ایران بگوید من کاری نمیکنم، خاورمیانه درست میشود؟ حوزه نفوذ ما هم تا یک حدی است اما اینجا که جزء منافع ماست باید بازیگر باشیم. حالا در منقطهای که جنسش این است ما هم باید نقشآفرینی کنیم، اگر ما نشستیم سرجایمان بقیه هم مینشینند؟ وقتی که نظم جدید خاورمیانه درست شد آن وقت سهم ما چیست؟
جمشیدی با تأکید بر اینکه خارمیانه هم حوزه نفوذ و تأمین منافع و هم به دلائل مختلف اهرم ماست، یادآور شد: باید این هنر را داشته باشیم که با اهرمسازی از امنیتسازی در خاورمیانه منافع دیگر را تأمین کنیم، مثلا بگوئیم اگر تحریم را برنداشتید من هم داعش را از بین نمیبرم، چه کسی داعش را از بین برد؟ آمریکاییها دروغ میگویند که کار آنها بوده، با حمله هوایی که اتفاقی نمیافتد، اساس جنگ در خاورمیانه نیروی زمینی است، اگر این هنر را داشته باشیم که این ابزاری که به دستمان آمده تبدیل به اهرم کنیم و بگوئیم اگر میخواهید امنیت در خاورمیانه ایجاد شده و ناامنی به سمت اروپا و آمریکا نیاید من این کار را میکنم شما هم تحریم را بردار، آن وقت از این فرصت استفاده کردیم.
وی اضافه کرد: پاکستان وقتی در دهه نود بمب اتم را آزمایش کرد، آمریکا تحریم سف و سختی اعمال کرد، اما وقتی طالبان و القاعده شکل گرفتند و 11 سپتامبر اتفاق افتاد، آمریکا به خاطر نفوذی که پاکستان در این حوزه داشت مصالحه کرد و گفت هم تحریم را برمیدارم، هم اجازه آزمایش سلاح اتمی داد و هم وارد گفتوگوهای استراتژیک شد و کمک مالی کرد. پاکستان در این زمینه یک الگوست چون این هنر را داشت که از ناامنی در منطقه مجاورش برای منافعش اهرمسازی کند.
این استاد دانشگاه در پایان در پاسخ به این مطلب که «ما هنوز هزینه تسخیر سفارت آمریکا را میدهیم» گفت: برای تحلیل این مسئله باید شرایط آن زمان را ببینید، در آن مقطع مسئله تهدید علیه بقای نظام و احتمال کودتا مطرح بود، شاه را به آمریکا راه داده بودند و مذاکرات برای برگرداندن شاه شکست خورده و برژینسکی در کاخ سفید افسار را دستش گرفته بود، ما چقدر ابزار داشتیم؟ در منطقه میخواستیم نقشآفرینی کنیم؟ موشک داشتیم؟ پس از آن هم توافق الجزایر به مناقشه تسخیر سفارت آمریکا پایان داد و این موضوع از مسیر قانونی و دادگاه و خسارت به انتها رسید، ایران و آمریکا توافق کردند و آمریکا متعهد شد که در امور داخلی ایران دخالت نکند که کرد، اما با پایان یافتن این داستان، سیاست آمریکا نسبت به ایران عوض نشد. آمریکاییها میگویند مشکلات ما از اشغال سفارت آغاز شد در حالیکه مشکل قدیمیتر است و به کودتای آنها برمیگردد، لذا این ذهنیت هنوز در ایران بود که ممکن است دوباره کودتا کنند.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
بازار
اخبار کسب و کار