سیاسی

حضرت فاطمه یک آرمانگرای واقع گرا بود/ سه واقعیتی که حضرت زهرا(س) در مقابلش ایستاد

يکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹ – ۱۳:۲۵ حضرت فاطمه یک آرمانگرای واقع گرا بود/ سه واقعیتی که حضرت زهرا(س) در مقابلش ایستاد

استاد موسسه امام خمینی(ره) درباره آورده سیره حضرت زهرا (س) برای شرایط کنونی جامعه اسلامی گفت: یکی از درس‌های سیره این امام معصوم برای زمان ما توجه کردن به آرمان‌ها و واقعیت‌ها به صورت توأمان است؛ ایشان یک آرمانگرای واقع گرا بود.

حضرت فاطمه یک آرمانگرای واقع گرا بود/ سه واقعیتی که حضرت زهرا(س) در مقابلش ایستاد

به گزارش خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام جواد سلیمانی استاد موسسه امام خمینی(ره) میهمان شب گذشته برنامه جهان آرا بود.

سلیمانی در ابتدای این برنامه در پاسخ به این سوال که خیلی ها معتقدند تاریخ برای گذشته بوده و جامعه ۱۴۰۰ سال قبل را نمی‌توان با الان مقایسه کرد، گفت: تغییرات بین گذشته و حال باعث می‌شود نتوانیم بدون لحاظ کردن تغییرات دست به تطبیق بزنیم اما سوال اینکه آیا انسان گذشته هم با انسان کنونی فرق کرده و انسان صدر اسلام فطرت و گرایش های غریزی ندارد؟

این استاد موسسه امام خمینی با بیان اینکه آیا آزمایش هایی که خداوند در گذشته از انسانها می‌کرده امروز فرق کرده است؟ خاطرنشان کرد: بر اساس این مشترکات می‌توانیم شباهت هایی بین انسانهای گذشته و حال ببینیم و از این شباهت‌ها عبرت بگیریم.

سلیمانی با بیان اینکه هم فیلسوفان غرب و هم فیلسوفان اسلامی می گویند که حرکت تاریخ تصادفی نیست و روند ثابتی دارد اظهار داشت: هر تمدنی که می‌خواهد پدید بیاید در برابر تهاجم تمدن دیگر پدید می‌آید و هر تمدنی می‌خواهد بماند باید در برابر حمله جدید پاسخ جدید داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه وقتی خوارج در جامعه فقط شبهه می‌کردند امیرالمومنین(ع) شبهات اینها را به صورت گفتمانی جواب می داد اما وقتی که دست به شمشیر بردند شمشیر کشیدند، گفت: اگر غیر از این عمل کنیم یک دفعه یک جوانی پیدا می شود که می گوید فلان آقا می خواهد علیه نظام انقلابی فتنه کند پس من می‌خواهم ترورش کنم.

این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به سوالی در خصوص آورده سیره حضرت زهرا (س) برای شرایط کنونی جامعه اسلامی، اظهار داشت: یکی از درس های سیره حضرت زهرا(س) برای زمان ما توجه کردن به آرمان ها و واقعیت ها به صورت توأمان هست و حضرت زهرا یک آرمانگرایی واقع گرا بود.

وی افزود: بنی امیه در صدر اسلام که جریان زر سالار برانداز هستند، انحصار طلب و زیاده طلب و اهل برنامه ریزی برای براندازی نظام اسلامی و استحاله نظام اسلامی بودند و در زمان ما به آمریکا و اسرائیل و صهیونیست ها و وهابیت شباهت دارند.

سلیمانی تاکید کرد: بنی امیه یک جریان تکدانه در تاریخ نبودند و این جریان همیشه در کنار امت اسلامی بوده و الان هم هست. این جریان دشمن اسلام است و هیچ اعتقادی به اسلام ندارد و دنبال این هست که تا می‌تواند نگذارد انقلاب اسلامی در تاریخ جوانه بزند و اگر بتواند در روزهای اول ریشه اش را قطع می‌کند و اگر نتواند پس از قوام پیدا کردن حکومت با استحاله و نفوذ این حکومت را از هم می پاشاند.

وی افزود: یکی از برنامه‌های این جریان این است که از نام اسلام استفاده کند ولی اسلام را از درون تهی کند.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بنی‌امیه اول نگذاشتن دعوت رسول اکرم در مکه قوام پیدا کند و در مدینه جنگ اُحُد و بدر و احزاب را بر پیامبر تحمیل کردند، گفت: وقتی حکومت پیامبر قوام پیدا کرد، سیاست استحاله و نفوذ را در پیش گرفتند و مرحله به مرحله استانداری‌ها و مدخل‌های اقتصادی را در دست گرفتند و بعد هم بر کل فرهنگ اسلامی مسلط شدند و یک اسلام اموی تبدیل به یک اسلام ناب از منظر مسلمانان آن زمان شد.

سلیمانی با اشاره به اینکه جریان دیگر جریان خاص تجدید نظر طلب هستند که خلفا در راس آن هستند، گفت: اینها می گویند آنچه در زمان رسول خدا انجام شده را قبول داریم و خود ما در انقلاب بودیم و بعد از این باید در چند امر در زمان رسول خدا تجدید نظر شود و یکی در مورد ولایت است. ما از این پس اسلام بدون ولایت را می‌خواهیم و آن‌قدر که از سیره رسول خدا می‌دانیم عمل می‌کنیم ولی خیلی نشر نمی‌دهیم.

وی افزود: اینها معتقد بودند که رسول خدا بعد از خود از طرف خدا کسی را به عنوان جانشین تعیین نکرده و اسلام منهای روحانیت، فقاهت و ولایت فقیه را به زبان امروز می‌خواستند.

این استاد موسسه امام خمینی با بیان اینکه کسانی که همین الان خود را لیدر جریان اصلاح طلب می دانند این فکر را دارند و برای مثال تاجزاده گفته که ریاست جمهوری باید با ولایت فقیه ادغام شود و ما نمی خواهیم، گفت: معنای این حرف این است که ما ولایت فقیه نمی‌خواهیم و من اسلام منهای ولایت را قبول دارم.

سلیمانی در پاسخ به آن دسته از افراد که مدل حکومتی عراق و نقش مرجعیت در آن را شرایط بهتر می‌دانند، گفت: در عراق زمینه برای برپایی حکومت ولایی فراهم نشد و اگر زمینه اش بود در عراق هم همین حرف را داشتیم. اگر عراق یکپارچه شیعه بود و شیعه روی یک مرجع تقلید ائتلاف می‌کرد و می‌گفت این باید رهبر ما باشد و حاکمیت دست او باشد، در چنین شرایطی اگر کسی می گفت حکومت اسلامی منهای ولایت را می خواهم خلاف بود.

وی افزود: بخش بزرگی از عراق اصلاً مسلمان نیستند و بخش دیگری هم که شیعه هستند، اختلافاتی درون خودشان دارند و روی ولایت یک شخص اجماع ندارند.

این استاد موسسه امام خمینی با تاکید بر اینکه ما باید در آینده به سمت طراحی حکومت های اسلامی برگرفته از حکومت اسلامی ایران اما فرامذهبی برویم، اظهار داشت: وقتی ابرقدرت می‌شویم باید در دنیا حرف برای گفتن داشته باشیم و اینطور نباشد که از انقلاب مصر مواظبت کنیم تا دزدیده نشود و وظیفه ما هست که تحقیق کنیم ببینیم چه الگویی می توان به این جوان مصری داد تا بتواند جایگزین نظام فعلی در کشورش کند.

سلیمانی با اشاره به اینکه این جریان خواص تجدید نظر طلب در جامعه ای که حکومت ولایی پا گرفته بود انحراف ایجاد می‌کرد، گفت: در جامعه ما نظام اسلامی با حکومت ولایی پا گرفته و طرفدار دارد و اکثریت جامعه با این حکومت بیعت کرده اند و حاضر هستند جان بدهند و اینها که در این حکومت می گویند ما ولایت فقیه نمی‌خواهیم، اقلیتی هستند که چنین حرفی را منتشر می‌کنند.

وی با اشاره به جریان رهروان با بصیرت که تعدادشان خیلی کم بود، گفت: سلمان، ابوذر، عمار و مقداد می‌گفتند همان حکومت ولایی که رسول خدا آن را پایه‌گذاری کرد، باید استمرار پیدا کند و در راس آن هم ولی خدا باشد.

استاد موسسه امام خمینی افزود: رهروان ولایت در زمان ما می گویند همان کسی که حضرت امام فرمود این برای جانشینی من شایستگی دارد و خبرگان تشخیص داد که بهترین فرد برای اداره نظام ولایی هست باید سر جای خودش بماند.

سلیمانی تاکید کرد: در صدر اسلام این جریان خیلی در اقلیت بود و الان در اقلیت نیست، فلذا مقام معظم رهبری می‌فرمایند که این حوادث صدر اسلام به آن صورت دوباره تکرار نمی‌شود و این دفعه یقین ما پیروز هستیم.

وی با تاکید بر اینکه آرمان حضرت زهرا این بود که مکتب اسلام ناب و راه امامت در تاریخ باقی بماند، اظهار داشت: حضرت زهرا با سه واقعیت مبارزه کرد که یکی عدم مشروعیت خلافت خلفا بود و پشت در جلوی علی علیه السلام را برای بیعت کردن گرفت.

سلیمانی ادامه داد: نگاه حضرت زهرا این هست که انسان انقلابی و مبارز هم باید آرمان گرا و هم باید واقع گرا باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه حضرت زهرا چند واقعیت را پذیرفت و نگفت الّا و لابد باید مبارزه کنید و شمشیر بکشید، گفت: اما برخی واقعیت‌ها را نپذیرفت و یکی از آن‌ها مشروعیت یافتن خلافت خلفا بود و با آنها مبارزه کرد و نگذاشت آنها از علی علیه السلام بیعت بگیرند و در تاریخ بگویند که یک رقابت انتخاباتی بین دو رئیس جمهور بود و پس از ایام انتخابات با هم کنار آمدند و علی علیه السلام با آنها بیعت کرد و اختلاف، مذهبی نبود.

وی افزود: واقعیت بعدی که حضرت زهرا نپذیرفت فراموش شدن حقانیت خلافت حضرت علی علیه السلام و نظام ولایی به عنوان یک نظام برتر و سعادت بخش جامعه در تاریخ بود.

سلیمانی با بیان اینکه یک تفکری قوام پیدا می‌کرد و آن این بود که اگر اکثریت خواص جامعه یک چیز را بخواهند، اجماع خواص حجت است، اظهار داشت: اینجا حضرت زهرا در مقابل کل جریان خواص فریاد زد و ایستاد و این درس را به ما داد که اگر دیدید ولایت یک سمت و اکثریت خاصی سمت دیگر قرار دارد به طرف ولایت بروید.

این استاد موسسه امام خمینی با اشاره به اینکه هر از چند گاهی می گویند برای فلان مسئله رفراندوم برپا کنید، گفت: در جایی که ولایت اظهار نظر صریح کرده است رفراندوم معنایی ندارد و این حرف آخر مصادیق مختلفی دارد و یکسری حرف آخر مصداق اصول دین هست و یک سری هم به صورت تصریحات در قرآن آمده است.

وی در خصوص برخی بحث‌های مطرح شده در سال های اخیر با مضمون در دست گرفتن مذاکره از واقعه کربلا اظهار داشت: جریان رهروان اهل بیت اصل در برخورد با دشمن برانداز را تقابل می دانستند و در صدر اسلام امویان مصداق این جریان هستند.

سلیمانی با بیان اینکه در چند مورد اهل بیت با این جریان مذاکره و صلح کردند، گفت: یکی در جریان صلح حدیبیه و دومی حکمیت در پایان جنگ صفین و سومی صلح امام حسن علیه السلام است و هر کدام از اینها فلسفه خاص خودش را دارند.

وی افزود: راز صلح حدیبیه این بود که قبائل مختلف آماده شده بودند که اسلام را بپذیرند و دعوت کاملاً منتشر شده بود و فقط از یک ابر قدرت به نام قریش می ترسیدند و اگر اینها مسلمان می‌شدند قریش متعرض این‌ها می شد. رسول خدا دیدند که اگر بخواهند دوباره با قریش بجنگند این جنگ استمرار پیدا می کند و آن قبایل دیگر به ملاحظه قریش مسلمان نمی شوند ولی اگر اینجا صلح کند و یک امتیاز بدهد و یک امتیاز بگیرد، آن وقت تعداد مسلمان ها به صورت تصاعدی بالا می رودو فتح مکه بدون جنگ اتفاق می‌افتد.

وی با بیان اینکه حکمیت تحمیلی بود و نظر امیرالمومنین این بود که اگر جنگ صفین ادامه پیدا کند لشکریان معاویه یا او را می‌کشند و یا فراری اش می دهند، گفت: آنجا عده‌ای از لشگر حضرت آمدند و گفتند یا به مالک میگویی برگردد و یا تو را می کشیم و یا تسلیم معاویه‌ات می کنیم و حضرت از روی ناچاری این را پذیرفت تا این نظام را داشته باشد و اسلام را بیشتر پیاده کند.

وی با بیان اینکه زمان صلح امام حسن(ع) هم همین اتفاق افتاد و امام حسن می فرمود اگر نظر من را می‌خواهید، استمرار جنگ است، گفت: آقای رئیس جمهور یک وقت گفته بود که امام حسن علیه السلام فرمودند چون اکثریت مردم صلح را می خواهند من صلح را می‌پذیرم. ایشان واقعیت را کامل نگفت چون امام حسن علیه السلام ادامه داد و فرمود اگر من در این شرایط بجنگم همه شیعیان کشته خواهند شد و با کشته شدن شیعیان دیگر هیچ فریادزن دیگری نیست که اسلام ناب و تشیع را تبلیغ کند و اسلام ناب از بین می‌رود.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

پر بازدید ها

پر بحث ترین ها

بیشترین اشتراک

بازار globe

اخبار کسب و کار تریبون هفت گردون بیمه رازی زمزم بایا لاستیک بارز بیمه البرز رسپینا سفر می ایران فان هفت گردون بیمه رازی زمزم بایا لاستیک بارز بیمه البرز رسپینا سفر می ایران فان

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − چهار =

دکمه بازگشت به بالا