دم خروس مدعیان انسانیت در ماجرای کرونای خبرنگار «بدون تعارف»
پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ – ۰۶:۰۲ دم خروس مدعیان انسانیت در ماجرای کرونای خبرنگار «بدون تعارف»
راست میگویید؛ کرونا خوبیهایی هم دارد!…عوارض این ویروس هزارچهره برای بعضیها، نقابزدایی بوده. همانهایی که مدعی بودند دینشان «انسانیت» است و تا دیروز با هشتگ اعدام نکنید برای نجات قاتلان و متجاوزان، ادعا میکردند حتی طالب مرگ دشمنشان هم نیستند، امروز برای ابتلای یک خبرنگار به کرونا هلهله سر دادهاند و در طلب مرگ برای او از هم سبقت میگیرند. کرونا سادهتر از حد تصور، پرده از چهره این مدعیان انسانیت برداشت.
گروه جامعه خبرگزاری فارس- یک سال است دنیا زیر سایه سنگین ویروس منحوس کرونا کمر خم کرده و غم از دست دادن عزیزان در غریبانهترین شکل ممکن، به درد مشترک انسانها در چهارگوشه عالم تبدیل شده. اما در این جنگ بیسروصدا که هر روز خانهها و خانوادههای فراوانی را سیاهپوش میکند و در جایی که این غم و تلخی فراگیر، روحیه همدلی را در اغلب مردم برانگیخته و هرکس به هر طریقی که میتوانسته، تلاش کرده و میکند تسکینی برای درد همنوعانش باشد، بعضیها در امتحان انسانیت کم آوردهاند.
این روزها اگر سری به توییتر و اینستاگرام بزنید، غوغایی میبینید از حراج انسانیت. مسابقهای برپا شده و انگار قرار است به هرکس سریعتر و بیشتر از مرزهای انسانبودن فاصله بگیرد، جایزه بدهند. از چند روز قبل، ابتلای خبرنگار صداوسیما به کرونا با اظهارنظرهای عجیبی از سوی بخشی از کاربران فضای مجازی همراه شده که هر مخاطب منصفی را متحیر میکند.
ماجرا از یک خبر کوتاه و یک عکس شروع شد؛ خبر ابتلای «علی رضوانی»، خبرنگار صداوسیما به کرونا و عکس او روی تخت بیمارستان. پست «سوشا مکانی»، دروازهبان پرحاشیه و نهچندان باکیفیت فوتبال ایران در واکنش به این خبر و عکس، یکی از اولین حاشیهها در این زمینه بود؛ «رفیق به امید خدا زود زود کرونا شکستت میده که دیگه درد نکشی»! این همان پستی بود که در نگاه اول به یک شوخی بیادبانه و سخیف شبیه بود و همه را متعجب کرد اما در ادامه به یک جرقه تبدیل شد و به جان پردهای افتاد که جماعتی پشت آن پنهان شدهبودند.
چیزی نگذشت که مسابقهای درگرفت برای ابراز شادمانی از گرفتار شدن یک انسان در دام کرونا! آن هم نه در لفافه و در قالب کنایه بلکه با رساترین صدا و عریانترین جملات. حالا کرونا که تا همین چند روز قبل فقط ناسزا و ناله و نفرین شنیدهبود از جماعت آدمیان، مات و متحیر ماندهبود از پیامهای محبتآمیزی که از سمت بعضیها برایش روانه میشد و برایش در این مبارزه خاص، آرزوی موفقیت و پیروزی میکردند!
همان کاربرانی که در بزنگاه مجازات قاتلان و متجاوزان و عوامل مخل امنیت مردم، فریاد وا انسان سر میدادند و میگفتند دینشان «انسانیت» است و به حکم این آیین، حتی راضی به مرگ دشمنشان هم نیستند، حالا کنار گود مبارزه علی رضوانی با کرونا ایستاده بودند و با هیجان و با عجیب ترین عبارات رقیبش را تشویق میکردند و دعا میکردند کرونا برنده این مبارزه باشد. درست خواندید؛ دعا میکردند کرونا یک انسان را از پا دربیاورد و از زندگی محروم کند، همان موهبتی که آنها آن را حتی حق آدمکشهای حرفهای میدانستند!
شادمانی میچکید از کلماتشان وقتی از آرزوی مرگ مینوشتند برای جوان خبرنگار و وعده شیرینی میدادند برای روز برآوردهشدن آرزوی سیاهشان! و یادشان رفتهبود چقدر روی همین دیوار مجازی قلمفرسایی کردهبودند در نقد شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل و ربط دادن سیل و زلزله و هر حادثه طبیعی و غیرطبیعی به آن. حالا بیپرده و لبخندبرلب طلب مرگ میکردند، نه برای قاتل کودکان و زنان بیگناه، نه برای متجاوزی که جز جنگ و ویرانی و کشتار در کارنامه ندارد، بلکه برای انسانی از میان خودشان.
کرونا این روزها با آینهای که در مقابل صورت بینقاب برخی مدعیان انساندوستی گرفته و چهره واقعی آنها را نهفقط برای دیگران بلکه برای خودشان عیان کرده، نشان داده در کنار تمام بدیها و تلخیهایش، خوبیهایی هم دارد. کرونا سادهتر از آنچه بتوان تصور کرد، ماهیت مدعیان انسانیت را برملا کرد و نشان داد از نگاه آنها مرگ، خیلی هم خوب است اما فقط برای مخالف آنها. همانها که پیشتر نشان دادهبودند در حوزه تفکر و فعالیتهای اجتماعی سیاسی، حاضر نیستند پای شعارشان – زنده باد مخالف من – بایستند و با هر وسیلهای بتوانند، برای تحقیر و نفی عقیده مخالف خود تلاش میکنند، امروز حتی به زنده ماندن مخالف هم راضی نیستند و برای حذف او دستبهدامان کرونا شدهاند!
اما در این میان و درحالیکه این جماعت مرگطلب مدعی روشنفکری و انسانیت تلاش میکنند اینطور القا کنند که «یک ملت» در توییتر و اینستاگرام از ابتلای علی رضوانی به کرونا خوشحالند و در آرزوی مرگ برای او با آنها همراه شدهاند، فضای مجازی پر است از پیامهای مثبت کاربرانی که برای خبرنگار جوان آرزوی سلامتی کرده و برای شکست کرونا به او روحیه دادهاند، برای دیدن دوباره او و گزارشهایش در قاب تلویزیون شمارش معکوس را شروع کردهاند و برخی به او که حالا هدف تیرهای زهرآلود مجازی بدخواهان ایران اسلامی قرار گرفته، غبطه خوردهاند.
و جالب است که باز هم به روال همیشه تاریخ این سرزمین، بدخواهان بدفکر و بدنیت، سبب خیر شدهاند و با تلاشهای زشتشان در این چند روز، باعث شدهاند پرده شک و تردید از مقابل چشم بعضیها کنار برود و دوست و دشمن را بهتر بشناسند. پستهای این قبیل کاربران در حمایت از خبرنگاری که تا دیروز منتقدش بودند، نشانه آشکاری است برای مغلوبه شدن جنگ ناجوانمردانهای که برخی در فضای مجازی به راه انداختهاند. و این هم، کلام آخر:
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
بازار
اخبار کسب و کار