روزگاری گاز را میسوزاندیم تا از دستش خلاص شویم!
روزگاری طولانی بود که گاز طبیعی را سر چاهها میسوزاندیم تا از دستش خلاص شویم! لولهکشی گاز و رساندن این منبع پاکیزه انرژی به خانههای مردم همیشه آنقدر کار بزرگی بود که کسی طرفش هم نمیرفت. همینطوری بود و بود تا اینکه یک اتفاق مهم افتاد.
به گزارش مشرق، در ایران از ابتدای قرن حاضر همیشه سوخت اصلی مردم برای گرم کردن خانهها و پختوپز و تأمین روشنایی یا هیزم بود یا نفت. استفاده از نفت هم رواج بیشتری داشت و هرجا در دسترس بود، از آن استقبال میشد. اینطوری بود که اغلب وسایل زندگی از اجاق خوراکپزی تا چراغ روشنایی و بخاری و سماور ابتدا نفتیاش آمد ایران و با تاریخچه زندگی ایرانیها پیوند خورد و نوستالژیهای جورواجور ساخت. اما مشکل نفت این بود که بو میداد و دردسر کم نداشت.
گاز چه میشد؟ سر چاهها یا در پالایشگاه گاز را میسوزاندند و به هوا میفرستادند، چون نمیدانستند با آن چه کنند. فقط یکبار در دهه ۴۰ شمسی قرار شد گاز را از میدان نفتی گچساران برسانند به مرودشت فارس برای استفاده در نخستین کارخانه تولید کود شیمیایی و برای این کار یک خط لوله ۱۰ اینچی به طول ۲۱۵ کیلومتر از گچساران تا شیراز کشیدند. در دهه ۴۰ نیز یک خط لوله سراسری ۱۱۰۰ کیلومتری از پالایشگاه بیدبلند خوزستان برای انتقال گاز به شوروی سابق کشیده شد و امکان گازرسانی به ۸ شهر در مسیر خط لوله از جمله شیراز، اصفهان، کاشان، قم و تهران مهیا شد. از همانموقع هم استفاده از کپسولهای گاز رایج شد و برخی وسایل زندگی ایرانیها گازسوز شدند.
عملیات ساخت خط لوله گاز ایران ـ شوروی در سال ۱۳۴۸
پیش از انقلاب چه خبر بود؟
در دهه ۵۰ طرحهای لولهکشی برای گازرسانی بهصورت محدود در برخی مناطق شیراز و اصفهان انجام شد. در آن سالها نفت همچنان سوخت اول ایرانیها بود و وسایل گازسوز هم چندان در دسترس نبود. طرحهای گازرسانی نیز بیشتر برای واحدهای صنعتی اجرا میشد.
عکسی از یک شعبه نفت روستایی در دهه ۵۰ شمسی
سال ۱۳۵۴ یک خط لوله ۱۱۰ کیلومتری از خط لوله سراسری در محدوده قم منشعب شد و به سمت تهران آمد تا واحدهای صنعتی تهران از نعمت گاز برخوردار شوند. آن روزها برای اغلب شهرهای بزرگ ایران اصلا خط لوله سراسری گاز وجود نداشت و برای تهران نیز اجرای طرح گازرسانی به همه مشترکان خانگی آنقدر کار بزرگی بود و هزینههای بزرگی داشت که دربارهاش بیشتر صحبت میشد تا عمل. فقط یک برنامه در سال ۱۳۵۶ اعلام شد تا از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶ به مرور به برخی محلههای شمالی تهران گازرسانی انجام شود. بنا به آمارها تا سال ۱۳۵۷ در مجموع حدود ۵۰ هزار واحد صنعتی و تجاری و خانگی در ایران گاز داشتند.
گزارش روزنامه از صف نفت در تهران در دهه ۵۰ شمسی
دهه شصت و دهه نعمت گاز!
اتفاق مهم در گازرسانی ایران چه بود؟ پساز جنگ تحمیلی برنامههای بازسازی در ایران شروع شد و این ایده مطرح شد که گاز طبیعی که سوختی ارزان و پاکیزه است برای مصرف در خانهها استفاده شود و مردم رفاه ناشی از این نوع انرژی خدادادی ایران را تجربه کنند. این یعنی مردم میتوانستند از سوخت نفت خلاص شوند و این یعنی زندگی راحت برای همه. علاوه بر آن از داستان پرمشقت کپسولهای ۱۱ کیلویی گاز خلاص شوند.
تبلیغات چراغ محبوب ایرانیها در دهه شصت
از همان اواخر دهه شصت کار شروع شد و این بار برخلاف گذشته دیگر شرکتهای خارجی نمیآمدند برای محاسبات و نقشهکشی و اجرای پروژههای گازرسانی؛ خود ایرانیها کار را دست گرفتند و اراده کرده بودند که برای مردم خودشان رفاه بیاورند. اینگونه شد که دهه ۷۰ در تهران و بسیاری از شهرهای ایران شد دهه نعمت گاز!
لولهگذاری گاز در خیابان طالقانی تهران در سال ۱۳۶۷ ـ به تابلوی «پناهگاه» در کنار خیابان توجه کنید!
مردم ذوق میکردند!
روزگاری بود که تهرانیها از خواب بلند میشدند و میشنیدند که از کوچه صدای ماشینآلات حفاری میآید و میرفتند و میدیدند که کوچه زیر و رو شده تا لوله اصلی گاز در دل نازک کوچه جا خوش کند و خوشحال میشدند برای نعمتی که به زودی نصیب آنان نیز خواهد شد. چندماه بعد داخل خانه را لولهکشی میکردند و هزینه اشتراک و وصل گاز را میپرداختند و کبریت را میکشیدند و بله؛ گاز ارزان و تمیز. بعد هم بخاریها نو میشد و آبگرمکنها گازی و همسایهها و فامیل که میآمدند و میدیدند لولههای نورسیده گاز را، خدا را شکر میکردند و ذوق میکردند برای صاحبخانه که زندگیاش راحت شده.
با گازکشی تهران در دهه ۷۰ بهتدریج شعبههای نفت محلی تعطیل شدند
آنروزها تازهعروسها وسایلی با فناوری جدید میخریدند که گازی بود و تمیز و راحت بود و زندگیها خوش بود با همین نعمت تازه یافته؛ خیلی خوش. آن روزها روزهایی بود برای وداع با بشکههای نفت و بخاریهای نفتی بویناک و کپسولهای گاز که باید روی دست و سر میبردی در کوچه و گاهی میدویدی دنبال خاور و نیستان توزیع کپسول که خانهات سرد نماند و غذایت خام.
استفاده از انواع کپسولهای شرکتهای فر، بوتان، پرسیگاز و ایرانگاز در دهههای ۶۰ و ۷۰ در تهران رواج داشت
داستان خوش گاز
در دهه ۸۰ خط لولههای سراسری جدید آمدند و شبکه گازرسانی گسترش یافت. خیلی زود گاز به شهرهای کوچکتر ایران هم رسید و به روستاها هم و در دهه ۹۰ گاز شد سند افتخار انقلاب اسلامی ایران؛ صنعتی که رفاه آورد برای زندگیها و عدالت آورد برای خانهها و متکی به توان داخلی بود.
با گسترش شبکه گازرسانی در دهه ۸۰ بهتدریج قریب به اتفاق روستاهای ایران نیز از نعمت گاز برخوردار شدند
حالا چه خبر است؟ بیش از ۱۲۰۰ شهر ایران و ۳۲ هزار روستا گاز دارند و گازرسانی در شهرها از ۹۸ درصد فراتر رفته و در روستاها به ۸۸ درصد رسیده است و این امیدواری وجود دارد که طی ۲ یا ۳ سال آینده به جایی برسیم که همه مردم ایران در خانههایشان از نعمت گاز برخوردار باشند؛ دقت کنید: همه مردم.
بیدلیل نیست که «حسن منتظر تربتی» مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، گاز را انقلابیترین صنعت پس از انقلاب اسلامی میداند و صنعت گاز ایران را شناسنامه انقلاب اسلامی برای توسعه عدالت اجتماعی: «ما پیش از پیروزی انقلاب اسلامی گاز را بهعنوان صنعتی انقلابی نمیشناختیم، بلکه یک کالای مازاد بود که اتحاد جماهیر شوروی سابق آن را با یک خط لوله از کشور بیرون میبرد و در قبالش صنعت فولاد را در اصفهان توسعه داد، اما امروز صنعت گاز به گونهای توسعه یافته که همه مردم از خیر و برکت آن بهرهمند هستند و در هر کجا که گاز وارد نشده باشد به عنوان مطالبه مردمی مطرح میشود.»
گازرسانی در ایران همچنان ادامه دارد؛ با این امیدواری که تا ۲ یا ۳ سال آینده مردم سراسر ایران به لولهکشی گاز دسترسی داشته باشند
داستان گاز در ایران داستان نعمت است؛ داستانی خوش است از زندگی نسلهای جدید که راحت شدهاند و فارغ شدهاند از زحمتهایی که گذشتگان میبردند برای روزمره زندگی و برای کوچکترین کارها.
منبع: فارس