يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ – ۰۵:۱۶ زمینه برای تحول علوم انسانی در جامعه فراهم بوده است/ ما کمکاری کردیم!
یک استاد دانشگاه گفت: ما در این چهار دهه در شرایطی بودیم که زمینه برای تحول علوم انسانی در جامعه ما بسیار فراهم بوده و کم کاری و عدم خودباوری از ناحیه ما بوده است.
به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، حجتالاسلام مرتضی شهمیری استاد دانشگاه علامه در دومین نشست هم اندیشی « تحول علوم انسانی زمینه ساز تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» که به همت مرکز هم اندیشی نهاد رهبری و بسیج اساتید و گروه معارف اسلامی در دانشگاه علامه برگزار شد، گفت: بخش اعظمی از اساتید، مخصوصاً دهه اول انقلاب، به جهت نوع تربیت در فضای قبل از انقلاب یا طی تحصیلات در کشورهای غربی، یقیناً مخالف بحث بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی بودند. اما اساتیدی که خود پرورش یافته دوران انقلاب هستند و برخی مسئولیتهای اجرایی دارند، ابهاماتی راجع به این موضوع دارند و بعضاً ممکن است مخالفت هایی داشته باشند.
وی افزود: مروری بر اظهارات آنها نشان میدهد که شاید مشکل در تعریف دقیق مفاهیم است. حال، بانی خود این مفهوم، یعنی مقام معظم رهبری، چه معنایی از تحول علوم انسانی دارند؟ آیا وقتی صحبت از تحول میشود، معنای تحول به معنای تند آن یعنی به صورت انقلاب است؟ یا معنای لطیف به صورت سیر تکامل یا تکامل تدریجی است؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: مروری بر فرمایشات مقام معظم رهبری در سالهای گذشته با اندیشمندان و اصحاب علوم انسانی نشان میدهد، ایشان معنای دوم را مدنظر دارند. مقام معظم رهبری تاکید دارند، علوم انسانی در دو سه قرن اخیر بر شیوه جدید در دنیا ابداع شده است و اعتقاد دارند، اشخاص زیادی روی این علوم فکر کردهاند و مسائل این علوم را به وجود آورده اند. بنابراین وقتی صحبت از تحول و اسلامی سازی می شود، این است که تا کی باید مصرف کننده علوم از غرب باشیم؟
شهمیری تصریح کرد: مقام معظم رهبری میفرمایند، این تصحیح و اصلاح کار دانشگاهها، همین امروز مصداقهای روشنی دارد. یکی از مصداقها این است که ما رویکرد مصرف کنندگی علوم را به تولید علم تبدیل کنیم. بنده با یادگیری علم از دیگران هیچ مخالفتی ندارم، اما یادگیری یک حرف است، تقلید حرف دیگر.
وی افزود: استنباط من از صحبتهای مقام معظم رهبری این است که ایشان معتقدند، تجربه بشری اهمیت دارد، نقش خود را در شکلگیری تمدن غربی نشان داده است و تا مادامی که ما نتوانیم در حوزه نظریهپردازی به آن حد از رشد و پیشرفت برسیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید از الگوهای غربی استفاده کنیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مقام معظم رهبری تاکید دارند، آنچه که باید در تحول علوم انسانی اتفاق بیفتد، دقت در مبانی این علوم است. مخصوصاً مبانی که در تضاد با مبانی دینی ما است. آیا بحث مقام معظم رهبری، بحث بومی شدن علوم انسانی، یک بحث ایدئولوژیک است؟ یک دستور از بالا به پایین است؟ آنچه که مقام معظم رهبری مطالبه میکنند، یک بحث کاملا علمی است.
شهمیری تاکید کرد: اگر در علوم انسانی دقتی داشته باشیم به ویژه علوم اجتماعی، (که امروزه علوم اجتماعی را از علوم انسانی جدا میکنند) علوم اجتماعی نسبت به علوم انسانی با تعریف علم، سازگاری بیشتری دارند. به طور مثال، در جامعه شناسی که یک دانش نظری محور است، یک دانش چند پارادایمی است، با یک جامعه شناسی غربی روبرو نستیم با جامعه شناسی های مختلف که منبع و خاستگاهشان غرب است، روبرو هستیم.
وی گفت: وجود این پارادایم ها در جامعه شناسی نشان میدهد که امکان شکل گیری یک مکتب یا پارادایمی دیگر وجود دارد. به طور مثال، تحولاتی که در علوم انسانی بر اثر وقوع انقلاب اسلامی اتفاق افتاده، نشان می دهد که علوم انسانی تحول پذیر است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: اگر امروزه در جامعه ما در این زمینه کم کاری اتفاق افتاده است، ناشی از مسائلی است که مربوط به اصحاب علوم انسانی در جامعه ما است. کم خودبینی و عدم شجاعت در این که بتوانیم این نظریه صاحب نظران غربی را به نوعی بشکنیم و سری در سرها در بیاوریم، باعث شده که یک فرهنگی در دانشگاه ما در طی یک قرن حضور علوم انسانی در ایران به وجود بیاید و این فرهنگ مرتب بازتولید شود.
شهمیری ادامه داد: ما انسان ها کمتر به دنبال تغییر شرایط هستیم. بنابراین آنچه را که در دست خودمان داریم، یک تلقی بسیار ناقصی از علوم انسانی غربی است. این را یک امر فرازمانی و فرامکانی در نظر گرفتیم، در حالی که خود غربیها امروزه، به هیچ وجه اعتقادی به فرازمانی و فرامکانی علوم اجتماعی ندارند.
وی گفت: کافی است مروری در کتاب های جامعه شناسی علم و جامعه شناسی معرفتی داشته باشیم و ببینیم که چطور صاحب نظران و اندیشمندان جامعه شناسی معرفت که خود شاخهای از جامعه شناسی مدرن است، این نظریه معرفت شناختی پوزیتیویستی را که قائل بر این بود که علم معرفتی، فرازمانی و فرامکانی است، این را به چالش کشاندند و ثابت کردند که علوم، حتی علوم طبیعی نه علوم انسانی، دارای زمینههای فرهنگی است چه برسد به علوم انسانی.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: نمونهای از تحولات نظریات جامعه شناسی بر اساس وقوع انقلاب اسلامی این است که ما در این چهار دهه در شرایطی بودیم که زمینه برای تحول علوم انسانی در جامعه ما بسیار فراهم بوده است و کم کاری و عدم خودباوری از ناحیه ما بوده است.
وی افزود: خانم اسپارت، یک جامعهشناس انقلاب، نظریه ای در مورد تغییر انقلاب دارد که در چارچوب ساختارگرایی، سعی کرده است انقلابهای بزرگ را تبیین کند و نظریهاش هم معقول بوده است. خود ایشان بعد از وقوع انقلاب اسلامی، در نظریه خودش تجدیدنظر میکند و معتقد است که من کمتر به عامل ایدئولوژی در عوامل تبیین انقلاب و نظریه خودم تاکید داشتم. اما با وقوع انقلاب اسلامی، عامل ایدئولوژی به عنوان عامل تاثیر گذار و به ویژه مذهب تشیع در شکل گیری انقلاب، همچنین تاکید بر عنصر رهبری، اینها عناصری بودند که در نظریه ایشان نبودند.
شهمیری گفت: وقوع انقلاب اسلامی موجب میشود که جامعه شناسی به اسم توماس برگر بیان کند، مدرنیته هر چقدر توسعه پیدا کند جامعه بیشتر غربی و سکولار میشود و با وقوع انقلاب اسلامی و پیامدهای آن، تعبیر این است که این یک نظریه احمقانه بود و این نظریه را به زباله دان تاریخ سپردیم. اگر وقوع انقلاب اسلامی باعث تغییراتی در نظریه های علوم انسانی باشد، ۴۰ سال ما تجاربی داریم که میتواند خود بنیانگذار علوم انسانی در جامعه ما باشد.
انتهای پیام/
بازار
Error loading HTML