سختی کرونا لذت برگزاری عزاداری را بیشتر کرده است/ عزاداری مردم ما خار چشم دشمنان است/ ۲۰ سال است که به من میگویند مامور MI6 هستی/ من نظام را رها نمیکنم/ در عزاداریها بدعتگذار نبودهام/ شهید حججی در همین هیئت مدافع حرم شد
سرویس حسینیه مشرق – برخلاف آنچه در افکار عمومی درباره مداحانِ اهل بیت مطرح میشوند که پروتکلهای فراوانی دارند و به مردم و رسانهها نزدیک نیستند؛ اما نخستین تصویر قابل مخابره از «عبدالرضا هلالی» قبل از انجام این گفت و گو، دغدغه او برای چسباندن چسب در فاصلههای معینی برای حضور عزاداران حسینی بود. قبل از مصاحبه هم اعلام کرده بود، من دفتری ندارم، جای معینی ندارم و خیلی خودمانی در پارک میدان امام خمینی(ره) این گفت و گو انجام شد.
عبدالرضا هلالی را سالها قبل به عنوان سلبریتی مداحان میشناختند و مجالس او را هزاران جوان پرشور هیئتی پر میکردند. اما حاشیه چندسالی هلالی را از هیئت و مداحی دور کرد تا نهایتا دو سه سال گذشته رفته رفته مراسم هلالی به سبک و سیاق پیش از آن، از سر گرفته و محرم امسال نیز از رسانه ملی پخش شد.
*حال و هوای محرم امسال به دلیل شیوع کرونا متفاوت است، برای عبور از این بحران و برگزاری با شکوه چه تغییراتی در برنامه مراسمها ایجاد شد؟
با شیوع کرونا نوع عزاداریها تغییر کرد، اما امام حسین(ع) همان امام حسین(ع) است و ما که باید وظیفهامان را انجام بدهیم.
*اغلب مداحان اهل بیت دلخور هستند به خاطر تغییرات و پروتکلهایی که ایجاد شد…
من اصلا دلخور نیستم، این فضای ایجاد شده را فرصت میدانم، البته وظیفه ما که سنگینتر شده و کرونا آزمایش بزرگی برای مداحان اهل بیت عصمت و طهارت است. در این امتحان بزرگ، حس میکنم از این موقعیت باید به خوبی استفاده کنیم و حال و هوای محرم و صفر، عزاداری عاشورا و تاسوعا را نسبت به سالهای قبل حفظ کرده و ارتقاء دهیم.
همیشه عادت کردهایم همه چیزمان آماده باشد به ما بگویند بفرمائید بخوان. اینکه مقداری هم سختی باشد، لذتش بیشتر است و هم مواجهه با این امتحان الهی لذت برگزاری عزاداری را چند برابر میکند، قطعا اجر آن هم بیشتر است. از طرفی موقعیت جدیدی را تجربه میکنیم.
*اینکه هیات شما با روضه العباس یکی شود، پیشنهاد شما بود؟
بلی پیشنهاد من بود، آقای سیب سرخی ایشان هم به دنبال جا بودند و ما داشتیم و یک فضایی را فراهم می کردیم که خرجهایمان دو تا نشود هئیتهایمان دو تا نشود.
*آیا نهادی هیئت شما را حمایت کرد؟
هیچ نهادی ما را حمایت نمیکند. هیچ نهادی یک ریال هم به ما نداده و اگر نهادی ما را همراهی و کمک کند این نهاد سازمان تبلیغات اسلامی است که به ما کمک کند. ولی این این مبلغ نخودی در آش است، برای برپایی هیئت در میدان امام خمینی من و دوستان چکهای برگزاری مراسم را دادیم، اما همیشه مردم کمک میکنند. ما تجربهای مثل «تکیهگاه» داریم و دلمان بزرگ شده است.
*اگر این روال شیوع کرونا ادامه داشته باشد، تصمیم شما چیست و برای امتداد برگزاری عزاداریها آیا برنامه مشخصی دارید؟
با شیوههای جدید و کارهای جدید میشود همان این مکتب و شور حسینی را زنده نگاه داشت. بستن خیابانها و استقرار در میادین شاید برای ده پانزده روز اول مناسب باشد و بعدش شاید چنین شرایطی برای هیات ها فراهم نشود. برای هیئتهای هفتگی برنامههای مدونی داریم، مثل کمکهای مومنانه مردمی.
در تکیهگاه فضای خاصی داریم، کلاسهای آموزشی برای بچهها و بانوان. انشاالله پس از محرم دارم یک فضای دیگری آماده میکنم که همراه با دوستان شروع به ساخت آن کنیم. برای کمک به کارتن خوابها، ایجاد زمینه اشتغال برای زنان بدسرپرست و بیسرپرست. در کنار آن یک آشپزخانه تاسیس میکنیم. شهرداری به ما زمین میدهد و ما قرار شد بسازیم.
*همیشه برای کارهای خیر مثل آزادی زندانیان، برخی سلبریتیها برای مطرح شدن، رهبری چنین برنامههایی را بر عهده میگیرند. برای من خیلی عجیب است که مداحان در چنین فعالیتهای جمعی مشارکت عمومی نداشتند و تنها تصویری که از آنان به مردم مخابره میشود، صرفا عزاداری است.
من تصور میکنم مداحان باید در امور خیر بیشتری مشارکت کنند اما کمتر دیده شوند. چون نفسانیات و میل به دیده شدن مداحان را بیشتر همراه میکند، خدا کند در این احیای چنین امورات خیری بتوان از شر نفس مصون ماند. اما از یک حدی که بیشتر میشود لطمات جبران ناپذیری به همراه دارد. اما چنین کارهایی مال چنین مجالسی است مال همین بچههاست، قبلا هم انجام میدادند و الان هم انجام میدهند و باید حفظ بشود اما نباید در آن نفس دخیل باشد، ولی ترویج چنین اتفاقاتی باید از درب خانه امام حسین (ع) آغاز شود.
عزاداری و زنده نگاه داشتن این مکتب فقط برای انجام چنین کارهایی است. برای احیا مکتبی که رسیدگی به فقرا بخش مهمی از آن است، کارهایی در زیر لوای همین پرچم باید انجام شود. بنده میتوانم ادعا کنم ساختار هیئت از شکل سنتی به مدرن تغییر کرده است. رویکرد مدرن هیئتها را میتوان در مسیر بخش اعظمی از شهدای مدافعان حرم جستجو کرد.
هفتاد الی هشتاد درصد مدافعان حرم، اهل همین هیئتها بودند. شاید برخی این مسائل را باور نکنند اما یکی از شاخصترین شهدای مدافع حرم شهید حججی است، که فرم درخواست حضور ایشان در جلسه هیئت الرضا را دارم که ثبت نام کرده بودند.
شروع حرکت مدافعان حرم از هیات الرضا (ع) آغاز شد. ما آن سال که یک برگههای درست کردیم و به صورت مجازی برای حضور در سوریه ثبت نام کردیم. از دل هیات الرضا حرکت «مدافعان حرم» آغاز شد به شما قول میدهم جنبش «مدافعان اقتصادی» و کمکهای مومنانه هم از هیات الرضا آغاز میشود.
یکی از این اهداف ما در شرایط فعلی کمک به اقشار نیازمند جامعه است و کارهای دیگری که در حال برنامه ریزی آن هستیم.
امام حسین کوهی از طلاست و ما یک انگشتر فقط از این کوه درست کردیم و فقط دنبال برگزاری هیئت نیستیم. هیئت خوب است اما در اصل وظیفه ما چیز دیگری است و قرار است که زیر این پرچم کارهای بزرگی انجام بدهیم.
اماشما میفرمائید و انتقاد دارید که چرا جریانهای مردمی دیگر را راهاندازی نمیکنید، انجام دادهایم اما تمام ترس ما این است که در این حرکت تقوا بیشتر و نفس مشارکت کمتری داشته باشد. البته این را هم اشاره کنیم، ادعایی ندارم که اهل نفس نیستم، انشاالله نفس کمتر در آن دخیل باشد و مورد رضایت امام زمان (عج) و اهل بیت قرار بگیرد.
*تصویری که از شما سالها دیدهایم راه اندازی هیات و عزاداری بوده است.
شما این همه انتقاد کردی، بنده هم میتوانم انتقادی از همکاران بسیار عزیز شما داشته باشم. من از دوستان رسانهای عزیزم یک گله کوچک دارم. در این تعامل باید میآمدند و مجموعه هیات الرضا (ع) را میدیدند که چه اتفاقاتی در دل این مجموعه میافتد. بچهها خانه و پل درست کردند، جهیزیه درست کردند و همین بحث حضرت آقا درباره کمکهای مومنانه را بشدت پیگیر هستند و استارت آن را از سالهای پیش زدهاند.
غیر از نذری، توزیع گسترده برنج و گوشت و مرغ داشتیم و این توزیع واقعا در میان نیازمندان صورت میگرفت. در مورد کمکهای پزشکی ما یک تیم داریم که بشدت در حوزه پزشکی و معرفیهای گسترده به بیمارستانها و تامین دارو را به شدت پیگیر هستیم.
یک فاز اجرایی بشدت خوب داشتیم و در سطح وسیعی میان عزیزانی که در روستاها زندگی میکنند، مرغ و خروس در روستاها توزیع کردیم. شاید باورتان نباشد با اجرای این طرح متوجه شدیم بسیاری از عزیزانی که در روستاها زندگی میکنند با همین مرغ و خروسها امرار معاش میکنند، من مستندات آنرا دارم که میتوانم در اختیارتان قرار دهم.
تصور کنید همین دایره کمکهای مومنانه بزرگتر شود که قصد آنرا هم دارزم، بتوانیم گوسفند و بز میان روستائیان توزیع کنیم و یک کارشناسی رسانهای پای کار بیاید و بحث تبلیغی خوبی صورت گیرد، به والله میتوانیم راهبرد آقا را در حوزههای اقتصادی به خوبی پیش ببریم.
این کارهای همگی از دل هیئتها بیرون میآید. مردم فقط عزاداری را از ما دیدهاند، چون فیلمهایش منتشر میشود و مخاطب پیش خودش میگوید اینها دائما مشغول عزاداری هستند. اما داشتن چنین برداشتی صرفا به خاطر دیدن فیلمها و اصوات برنامهها جفا است. من از اصحاب رسانه خواهش میکنم این فعالیتهای جنبی که بسیار همدلانه و بزرگ انجام میشود را مورد پیگیری خود قرار دهند و به دیگران منتقل کنند.
*چرا دوستان بزرگوار مداح ما رابطه خوبی با رسانههای مکتوب و مجازی ندارند؟
بزرگترین اشتباه جریان مداحی فاصلهگذاری با اصحاب رسانه است، تلقی من با اینهمه تجربه این است که رسالت مداح فقط نوحهسرایی و عزاداری نیست و مداحی فقط بخش کوچکی از وظایف اجتماعی – سیاسی یک مداح است. این رویه اشتباه است و این پروتکلی که همکاران ساختهاند و ارتباط تنگاتنگی با رسانهها ندارند، صدمات جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. هیئت خودش رسانه است و حتما در قالب ساختار رسانهای باید با دیگر رسانههاباید تعامل گسترده داشته باشد.
هیئت فقط هیئت نیست. انجام مراسم عزاداری یک دهم توانایی و پتانسیل اجرایی هیئت است. عزاداری میکنم، روضه میخوانم، سینه میزنم، تعظیم شعائر میکنم اما این یک مقدمه است برای کارهای دیگری که وظیفه اصلی مکتب حسینی ماست.
*مداحان سنتی سالهاست با روش عزاداری پرشور شما مجادله داشتند، مثل ما که سبک مداحی و عزاداری را همچنان به سیاق پدرانمان دنبال میکردیم و همچنان نوحه سرایی سنتی را دنبال میکردیم. برای ما که همچنان شیفته سبک استاد «حاج حسن خلج» بودیم، مدتها طول کشید تا با شیوه و سبک عزاداری شما ارتباط برقرار کنیم. همچنان با گذشت دو دهه با این سئوال مواجه هستید که سبک رضا هلالی بدعت گذار است؟
در حوزه برپاکردن روضه و هیئت همه نسبت به من موضع دارند. من در شیوه اجرای عزاداری امام حسین (ع) بدعتی نگذاشتهام. اگر شما اسمش را بدعت میگذارید، به نظر شما هم احترام میگذارم و مخالفت نمیکنم.
اما این چه بدعتی است که مسیر عاشورایی ما را با اهداف انقلاب و نظام مماس کرده است. ما نیرو میخواهیم برای نظام، انقلاب، دین و … و این سربازان از دل هئیتهای پرشورحسینی که عبارت «بدعت» را به آن نسبت میدهید، بیرون آمد.
من سالها این بر چسب را تحمل کردم، تا اینکه اشقیا به سوریه حمله کردند و بحث مدافعان حرم پیش آمد، من با چشم خودم میدیدم که سینهزنهای هیئتهای ما در چه تعداد و ابعاد زیادی از شهدای مدافعان حرم بودند.
به خدا این شهدا که بیشترشان از جلسات عزاداری پرشور (به قول شما بدعتگذار) بیرون آمدند پاسخ قابل اعتنایی برای همین موضوعی است که سالها با من رضا هلالی مطرح شده و مثل چماق بر سر من کوفتهاند و من در برابر چنین موضوعاتی فقط سکوت کردم. حالا یک جواب دارم، از عزادارای پرشور خیل وسیع مدافعان حرم آمدند. اگر کارنامه میخواهید، همین یک جمله کافیست.
آنقدر تعدادشان زیاد است که نامهایشان را به خاطر نمیآوردم اما دیشب و پریشب به او فکر میکردم، محمد امین کریمیان روحانی معممی که همچنان در سوریه مفقود است. آخرین پستهایی که در صفحه ایستاگرام گذاشته جملاتی را با ذکر اسم از بنده نقل کرده و نوشته به قول آقارضا : بریم.
خیلیها از آنطرف مرا نقد میکردند که چرا دوستان هئیتی را برای رفتن به سوریه تشویق میکنم. این کلام شهید بزرگوار به نام محمد امین کریمیان است که مینویسد: به قول آقارضا بریم. از شما که خیلی منتقد هستی سئوال میکنم ما از هیئت چه میخواهیم؟
من اصلا اعتقادی به این که فقط بیایم روضه بخوانم و سینه بزنم ندارم. من نگاهم به هئیت کاملا متفاوت است، دنبال اتفاقات دیگری هستم.
*البته در میان بحث بدعتگذاری این انتقاد را مطرح میکردند که روش عزاداری رضا هلالی شور حسینی را پررنگ و شعور مکتب حسینی را کمرنگ میکند.
خدا لطف کرد و با پیش آمدن موضوع مدافعان حرم طرح چنین اتهاماتی به من کمرنگ شد. من با قاطعیت میگویم طرح چنین مباحثی کار دشمن است. «شعور حسینی» با خودش «شور حسینی» میآورد و بر عکس. کسی که میگوید «شور حسینی» را کنار بگذار دنبال «شعور حسینی» برو تلاش میکند مردم را گول بزند.
«شور حسینی» و «شعور حسینی» قابل تفکیک از یکدیگر نیستند. هیئت و عزاداری مردم ما خار چشم دشمنان ماست. با طرح چنین مباحثی میخواهند عزاداران عزیز امام حسین(ع) را از ما جدا کنند. ما سالها پیش در اوج هیئتهایمان بود گفتند بیایید به بهانه ارتقا شعور حسینی دوره مطالعاتی برایتان بگذاریم. مجموعهکتابهایی را به ما معرفی کردند. ، من همان زمان هم مخالف بودم. نشستیم به بهانه خواندن و تحلیل کتابهای برخی نویسندگان بزرگ که فهم حسینیامان را ارتقا دهیم. از آن جمعی چهل نفره که دعای عهدش و زیارت عاشورایشان ترک نمیشد، سی و هفت الی سی و هشت نفرشان شلوار لی پوش شدند و چپ کردند و از در خانه امام حسین (ع) رفتند، من ماندم و دو سه نفر از رفقا.
اول با کتابهای فلان نویسنده بسیار مهم سیر مطالعاتی آغاز شد و سر از ابلوموف چخوف و ادبیات روسیه درآورند و کم کم سیبیل و ریشها تراشیده شد و یه ذره شیک باشید و مومن باید تمیز باشد، چاشنی این دوره ارتقا شعور حسینی شد و ناگهان سینهزنان پرشور حسینی سر از پارک اندیشه درآوردند. این دو مقوله یعنی شور و شعور حسینی در مکتب امام حسین از هم جدا نیست و به ما نمیگویند پرشور هستید و شعور ندارید و …
بارزترین مولفه در جلسات ما همین است که خیلی ها سوار بر این موج «شور حسینی» به شهادت رسیدند، برای دین و انقلابشان جنگیدند و همراه بودند و این شور حسینی همراهی با انقلاب نظام را با خودش به همراه میآورد.
*بالاخره این انتقادات همواره مطرح هستند.
به نظرم هیئتها پتانسیل بسیار قوی برای نظام هستند، چون مبنای حرکت انقلاب حسینی است، اتفاق عظیمی است و دشمن میداند که تمام این اتفاقات و سرنخ آن در هئیتهای حسینی است. من یک سئوال دارم آیا غیر از این است که مکتب حسینی پایانی بر فتنه ۸۸ بود؟
در ماجرای فتنه پاتوق بچه حزب اللهی هایی که مردانه ایستادند کجا بود؟ هیئت. مدافعان انقلاب و حرم ریشه در همین هیئتها دارند، بالای سر هیئت چه کسی است؟ مداح.
من گله دارم از کسانی که میتوانند از هیئتها مراقبت، مواظبت و حمایت کنند اما نمیکنند، متاسفانه هیئتها را رها کردند و نمیپردازند. از من که گذشت…، البته من بچه پررویی هستم، صدبار از در هیئت بیرونم کنند، بازهم هستم. من پدرم درآمده تا شدم رضا هلالی. اینجوری نبوده که برایم میکروفن بذارند و شبکه سه یکشبه مرا نشان بدهد. من از بچگی در دستگاه امام حسین (ع) فقط دویدم. شما خودت موقعی که آمدی همدیگر را ببنیم داشتم جای نشستن دوستان هیئتی چسب میچسباندم.
من امام حسین(ع) را مفت پیدا نکردم، بنابراین از هرکاری در دستگاه امام حسین دریغ نمیکنم، تا وقتی که جان داشته باشم در این راه هستم. اما نسل بعدی ما دیگر اینجوری نیست، دیگر بله قربانگوی بقیه نیست. مداحان اهل بیت نیاز به حمایت دارند، احتیاج دارند دست مهربانی بر سر آنها کشیده شود.
*چه کسی باید دست روی سر مداحان بکشد؟
هر کسی که متولی فرهنگی ماست. اگر بناست بودجهای تقسیم شود بین هیئتها، قطعا این تقسیم، باید مساوی باشد. بالاخره نمیتواند کتمان کنید که جلسه آقای مقدم(جواد)، مخاطب دارد و نمیتوانند به همین صورت رهایش بکنند.
چرا باید جلسه آقای مقدم تعطیل شود. بالاخره جمع کردن این هیئت (در میدان امام خمینی) کار سادهای نیست. هیچی هزینه نشده باشد، میلیونها تومان هزینه شده و زیر قرض هستم، حالا من چند تا رفیق امام حسینی پای کار دارم؟ جراتش را دارم، با نوکرم و چاکرم و با قرض و قوله کار را جمع میکنم، اما یک جوان بیست و پنج شش سالهای که تازه آمده و مخاطب هم دارد یا افراد دیگری که هستند، اگر حمایت نشوند، جای دیگری روی او دست میگذارد، یا اینکه مبارزه میکند با این راه و مکتب وخود به خود یک جریانی مثل جریان آقای ایکس درست میشود.
*به خود شما همین جریانات مشکوک پیشنهاد دادهاند؟
صد درصد. من تا همین الان که در وسط میدان توپخانه نشستهام جریانی نبوده که سراغ ما نیاید، مخصوصا جریانهای که نمیخواهم دربارهاشان چیزی بگویم. تا میبینند اوضاع شکرآب است سریع ورود میکنند.
*موضع شما چه بوده؟
من همیشه همینی که میبینی هستم، رضا هلالی حزب اللهی، هیچ فرقی نکردهام. صدبار هم بزنند و تکه تکهام کنند، بیخیالی راهی که در آن هستم نخواهم شد. من رفقای شهید زیادی داشتم که باهم دعای عهد خواندیم، زیارت عاشورا خواندیم، سینه زدیم، گریه کردیم و عشق کردیم، (مکث) من که نظام را رها نمیکنم. با چهارتا سختی و مشکل نظام و که ول نمیکنم. من نظام رو دوست دارم.
انصاف نیست که یک ذره شیطنت میکنند و میگویند اگر کمی سربه سرش بگذاریم، ول میکند و میرود انگلیس و آمریکا. بیست سال است که به من میگویند من نیروی MI۶ (ام آی سیکس) هستم، این حرفها مال ۱۳۸۰ است، الان شد بیست سال! ما چگونه باید خودمان را اثبات کنیم؟ چه کار باید بکنیم؟ از من گذشت منِ رضا هلالی راه و مکتبم همین است. جایی ندارم بروم! من را هر دو طرف میزنند، اما من زندگیام وقف امام حسین (ع) است و چهارچوب بنده کاملا مشخص است.
*شده بشکنی و بگی من دست از این راه برمیدارم.
خیلی شکستم، کسی نمیآید بپرسد رضا هلالی اینجا چه میکنی؟ کسی هست تورا کمک کند؟ کسی هست هوایت را داشته باشد؟ شما دیدی که چسب میزدم که مردم در کدام نقطه بنشینند. من مداح هستم و باید شعرهایم را آماده کنم اما مشغول چسب زدن هستم. افتخاری است که خودم کارگری و مداحی میکنم. صبح تا شب هم، تلفن در دست دارم و به تمامی دوستانی که میتوانم برای راهاندازی این برنامه زنگ میزنم و خداروشکر و سه هزار نفر هر شب در این برنامه حضور دارند.