سریال «سرزده» شگفتی ساز شد
«سرزده» را میتوان در کنار «دخترم نرگس» آخرین نمونه از تولیدات نسبتا موفق سیمای مراکز استانها دانست
به گزارش مشرق، سریال 10قسمتی «سرزده» که شبهای دهه دوم ماه محرم از شبکه اول سیما پخش میشد، جمعهشب به پایان رسید؛ سریالی که تولید سیمای استان خراسانرضوی بود اما در کنار برخی دیگر از تولیدات استانها که اخیرا از تلویزیون پخش شدهاند و سابقا به نظر میآمد که معمولا به دلایل مختلف، ضعیفتر از تولیدات سیمای پایتخت هستند، نشان داد که سطح قابلقبولتری به لحاظ کیفی و محتوایی در این تولیدات قابل احراز است. هرچند هنوز هم اختلاف سطح روشنی وجود دارد اما شاید برخی از این سریالهای جدید نویددهنده تقویت بنیه سریالسازی در استانهای دیگر کشور باشند.
«دخترم نرگس» سریالی بود که تیر امسال از شبکه یک سیما روی آنتن رفت؛ سریالی پلیسی که تولید صداوسیمای مرکز آذربایجانغربی بود اما با استفاده از بازیگرانی چون محمود پاکنیت و مهوش صبرکن با فیلمنامهای که نسبتا از کشش خوبی در داستان و تعلیق برخوردار بود، توانست توجه مخاطبان خود را جلب کند. حالا «سرزده» دومین سریالی است که امسال از شبکه اول روی آنتن میرود و باز هم باوجود اینکه تولید صداوسیمای مرکز استان خراسانرضوی است، توانسته در جلب نظر مخاطبان به نسبت موفق باشد.
گونه پلیسی، عرصه سختی برای رقابت
تم پلیسی هر دو سریال نشان میدهد که بخشی از موفقیت آنها هم مرهون ژانری است که همواره از جذابترین گونههای فیلم بود اما شاید به دلیل تولید پرهزینه و پیچیدگیهای نوشتن داستان و فیلمنامه برای آن در صداوسیما، چندان فرصت دیده شدن نداشته است. اگرچه بخش بزرگی از تولیدات صداوسیما در این ژانر پلیسی هستند اما این ژانر نتوانسته به اندازه ژانر تاریخی که رقیب اولش در صداوسیما محسوب میشود، موفق باشد و سریالهای خاطرهساز زیادی را در ذهن مخاطب تلویزیون ماندگار کند. اسامیای نظیر «پلیس جوان»، «سر نخ» و «هوش سیاه» هم به سالها و حتی دههها قبل باز میگردند و با آنکه سریالهای پلیسی بیشتری در صداوسیما تولید شده اما شاید از هر 10 اثر، نام و یاد یکی در خاطر عموم بینندگان مانده باشد.
همه اینها نشان میدهد که انتخاب ژانر پلیسی برای مراکز استانها هم از این جهت که ظرفیت بالایی در دیده شدن دارد، فرصت است و هم میتواند آنان را در رقابتی سخت با سایر سریالها بیندازد؛ با این حال این دو سریال اخیر یعنی «دخترم نرگس» و «سرزده» را میتوان به عنوان بارقههایی در شکلگیری و بروز ظرفیت تولید فیلمهای پلیسی در سیمای استانها در نظر گرفت.
بازیگرانی که به تولیدات استانی توجه دارند
اتفاقا حضور چهره مشترک و البته کمحضور و گزیدهکاری به نام «رحیم نوروزی» در هر دو سریال، نشان میدهد که در میان کارگردانها و نویسندگان و بازیگران و عوامل هم میلی برای بودن در تولیدات استانها وجود دارد. سریال «سرزده» اما از حضور چهرههای دیگری هم بهره برد که آن را در نگاه تماشاگر عام، قابل توجهتر کرد. حضور علی انصاریان، بازیکن فوتبالی که در روزهای بازنشستگی و دوریاش از مستطیل سبز به عرصه صداوتصویر روی آورده و به نقشها و چهرههای متفاوت، نه نمیگوید، آن هم در نقش پلیس ویژه، تبلیغات پیشین سریال را بیشتر مورد توجه قرار داد. مریم مومن هم که با بازی در سریال «بانوی عمارت» در شبکه سه، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، پس از مدتی وقفه در «سرزده» دوباره دیده شد و خود را در میان چهرههای دیدنی سریال جا انداخت. بازیگران دیگری چون رویا میرعلمی، نسیم ادبی و بهرنگ علوی و رامبد شکرآبی هم در کنار سایر چهرههای کمترشناختهشده فیلم حضور داشتند.
اما مهمترین مولفه، داستان این سریالهاست که بدون قوت و قدرت آن، حتی بازیگران بسیار مشهور و پرطرفدار هم کاری از پیش نمیبرند. داستان سریال «سرزده»، داستان رضا (علی انصاریان) و اصلان (بهرنگ علوی) است که رقبای کشتی چوخه بوده و از دوستان قدیمی هستند. رضا، پلیس شده و اصلان هم در کارهای خلاف فعالیت دارد. رضا چهار سال قبل موفق میشود که اصلان را دستگیر کند. اصلان اکنون از زندان آزاد شده است و در شب ۱۹ ماه مبارک رمضان که شرایط کرونایی در ایران حاکم است، قصد انجام آخرین کار و توبه کردن دارد که کارهایش خراب میشود چون رد او توسط یکی از افراد رضا زده شده و رضا و اصلان دوباره روبهروی هم قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید:
دهنمکی: دنبال حاشیه در ساخت سریال «دادِستان» نیستیم/خزاعی: سریال دهنمکی از خط قرمزها عبور میکند
تم رفاقت و فامیلی پلیس و خلافکار
داستان رفاقت و فامیلی پلیسها و خلافکارها، از جمله تمهای جاافتاده در سریالهای پلیسی صداوسیماست که باز هم سریال «سرزده» را به «دخترم نرگس» نزدیک میکند؛ تمی که در آن مامور پلیس علاوه بر آنکه درگیر یک پرونده جنایی میشود، باید بتواند از درگیریها و علایق شخصیاش نسبت به سوژه پرونده که احتمالا دوست یا عضوی دور و نزدیک از فامیل هم هست، غلبه کند.
بهادر اسدی، کارگردان «سرزده» درباره فیلمنامه آن و در پاسخ به چرایی تفاوتهای این فیلمنامه با دیگر آثار زامیاد سعدوندیان در مقام فیلمنامهنویس و تغییرات احتمالی فیلمنامه به مهر گفته است: «این فیلمنامه دو سال پیش با نام «مرثیه» نوشته شده بود. آقای سعدوندیان از همان روز ابتدایی فیلمبرداری در کنار من بوده است و ما بدون اجازه او هیچ چیز را تغییر ندادیم به جز تغییرات اندکی که کارگردان بنا به شرایط تولید اعمال میکند چون همه آنچه شما میبینید در این سریال دکور است؛ از بیمارستان تا خانهها و دیگر لوکیشنهای سریال.» گفتنی است زامیاد سعدوندیان، فیلمنامهنویس آثار شناختهشدهای چون «سقوط یک فرشته»، «دختران حوا» و «آمین» نیز بوده است.
حواشی «سرزده»، تغییر رنگ چهره زنان
اما «سرزده» در طول 10 شب پخش حواشی هم داشت؛ حواشیای که بیشتر به علت تغییر رنگ مدام فیلم هنگامی که دوربین چهره زنان را نشان میداد، باعث شد تا نام سریال بیش از محتوا و نقاط قوتش با یک ضعف غیرقابل چشمپوشی شنیده شود. اسدی، کارگردان فیلم، در توضیح علت این اتفاق گفته است: «زمانی که ما سریال را ساختیم، رنگ و نورِ آرایش و گریم زنان کمی پررنگ بود و الان که پخش میکنیم با شرایط سازمان صداوسیما مطابقت ندارد. ما هم سعی کردیم ماسک بیندازیم و به این ترتیب گریمها را کمرنگ کردیم. ما بیشتر گول دوربین را خوردیم، ما با سیستمی فیلمبرداری کردیم که ابتدا سیاه و سفید فیلمبرداری میشود و بعداً به آن رنگ داده میشود؛ البته ما در مانیتور رنگی میبینیم ولی به هر حال گول دوربین را خوردیم.»
ضرورت سیاستگذاری درست صداوسیما برای تولیدات استانی
با تمام اینها «سرزده» را میتوان در کنار «دخترم نرگس» آخرین نمونه از تولیدات نسبتا موفق سیمای مراکز استانها دانست که در صورت توجه و توزیع درست امکانات توسط مدیران و از سوی دیگر اقبال کارگردانها و نویسندگان و بازیگران به این مراکز، میتوانند به عنوان ظرفیتی جدی برای تلویزیون و تولیدات نمایشی آن باشند؛ ظرفیتی که تاکنون به دلیل تبعیضها و عدمتوزیع درست امکانات و مجبورکردن ناخودآگاه عوامل به مهاجرت از مراکز فعالیت خود در استانها، نادیده گرفته و شاید حتی در برخی جاها از بین رفته باشد. سیاستگذاری درست سیمای استان در تربیت نیروی انسانی لازم خصوصا در حوزههای نویسندگی و کارگردانی و سوق دادن آنها برای توجه به ظرفیتهای بومی برای تولید محتوا میتواند در تلویزیون فرصتی منحصر به فرد برای هر استان ایجاد کند چرا که بدون شک، مهاجرت کارگردانها و نویسندگان غیربومی برای تولید سریال در استانهای دیگر، با نگاهی بیرونی به کمبودها و فرصتهای هر استان صورت خواهد گرفت و تصویر مردم ایران را هم از هر استان به دام بازنماییهای غلط و ناقص خواهد انداخت.
منبع : صبح نو