Categories: فرهنگ و هنر

سطح شعر در بسیاری از هیئت‌ها پایین است

روایت شنیدنی از ماجرای کمک‌های شهید ذوالفقار نسب به خانواده‌های نیازمند را در قالب یک ویدئو مشاهده می‌کنید.

به گزارش مشرق، از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار در یک مجلس روضه، اشعاری است که توسط مداح آن هیات خوانده می‌شود. از دیرباز مداحان اهل‌بیت (ع) در ایام منتهی به محرم تمام هم و غم خود را صرف این می‌کردند که بتوانند بهترین و جدیدترین اشعار شاعران را از آنها دریافت کنند تا بتوانند با تسلط مناسبی در ایام محرم و صفر در جلسات مذهبی این شعرها را بخوانند. در این میان عده‌ای معتقدند در گذشته، مداحان بیشتر برای شعرها وقت می‌گذاشتند و گزیده‌تر و موشکافانه‌تر به بررسی اشعار می‌پرداختند تا بهترین شعرها را در محرم بخوانند.

این در شرایطی است که شعر آیینی در عصر حاضر و به ویژه پس از انقلاب اسلامی، بالنده‌تر شده و چه از حیث کمی و چه از لحاظ کیفی رشد بسیار قابل توجهی داشته‌است. حنیف طاهری و مهدی اقدم‌نژاد از جمله مداحانی هستند که در سال‌های اخیر در جمع‌های هیاتی‌ها به خواندن شعرهای خوب با زبانی مستحکم و با جهان‌بینی درست شناخته می‌شوند. گاه حتی دیده شده که این دو در هیئات به صورت مشترک حضور دارند و اقدام به خواندن یک شعر کهن به صورت توامان می‌کنند. به این صورت که چند بیت از قصیده را اقدم‌نژاد در ابتدای جلسه دکلمه می‌کند و طاهری ادامه همان شعر را با نوا می‌خواند. در ادامه گزارشی از میزگرد سه نفره ما را می‌خوانید در خصوص وضعیت امروز اشعار هیئات مذهبی و میزان پیشرفت یا پسرفت آن در گذر زمان.

وضعیت امروز شعر آیینی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

طاهری: شعر آیینی امروز دو وجه دارد؛ یکی وجه رایج جامعه است که شعر آیینی را از اشعار هیات جدا می‌دانند و من به شدت با آن مخلافم. از نظر من این دو یکی هستند اگر برخی اشعار آیینی در هیات‌ها خوانده نمی‌شود، بنا به سلیقه مستمع یا حتی سلیقه مداح در انتخاب شعر است که برای راحتی کار تفکیکی بین شعر آیینی و شعر هیات قایل می‌شویم و این اشتباه است. شعر آیینی در هر حالت شعر آیینی است و آن دسته اشعار که هیات‌های مذهبی هم خوانده می‌شود در زمره اشعار آیینی قرار می‌گیرد. شعر آیینی امروز از جهاتی بسیار خوب است، رویش‌های خوبی در آن ایجاد شده که متاسفانه از آنها برای خوانش در جلسات استفاده نمی‌شود.

نه این‌که اصلا از این اشعار خوب استفاده نشود اما به قدر کافی نیست. اسم نمی‌برم و مثال نمی‌زنم اما هستند جوانانی که اشعار بسیار پرمغز و فاخر ارائه می‌دهند و ادب را در ساحت اهل‌بیت رعایت می‌کنند ولی از جانب مداحان به اشعارشان اقبالی صورت نمی‌گیرد که ما این اشعار را در هیات‌ها بشنویم. بارها در این باره صحبت شده که باید به این اشعار رجوع شود و برای معرفت‌افزایی در هیات‌ها خوانده شوند.

پس معتقدید که رویش‌هایی داشته‌ایم.

طاهری : بله. از یک جهت رویشی داریم که بسیار خوب است و اکثریت کسانی که شعرهای آیینی فاخر می‌گویند به اشعار قدما احاطه دارند. آنها را مطالعه و مرور کرده‌اند و شعرهای خودشان بسیار پرمغز است. تردیدی نیست در آن دسته از شعرهای آیینی که رویش داشته‌ایم هم آسیب دیده می‌شود اما نه‌چندان که از آنها استفاده نشود. بزرگترین شاعران قدیم هم در کارنامه‌شان اشعار ضعیف و حتی دون شان اهل‌بیت داشته‌اند اما در مجموع مساله اینجاست که جامعه به این شعرا اقبال نمی‌کند و قصور از متولیان امر است که از اشعار این شعرا بهره نمی‌برند و اشعارشان را شاخص نمی‌کنند.

از سوی دیگر شعرهای بسیار سخیف و دون شان اهل‌بیت گفته می‌شود. نمی‌خواهم اسمش را ریزش بگذارم اما بدون هیچ دلیلی بی‌احترامی صورت می‌گیرد. اولین قید شعر آیینی این است که ساحت معصوم رعایت شود و متاسفانه برخی اشعار از همین پله اول به درستی عبور نمی‌کنند و اشعاری در روضه‌ها و مرثیه‌ها شنیده می‌شود که کاملا زمینی با مرثیه برخورد کرده‌است. در حالی که چنین اجازه‌ای نداریم! اگر در شعر قدما یا شاعران آیینی امروز دقت کنیم، متوجه می‌شویم راجع به سیدالشهدا، قتلگاه، مراثی مخدرات حرم هر چیزی را به زبان نمی‌آورند. در لفافه سخن می‌گویند ولی در بین برخی شعرای امروز طرح زمینی برخی موضوعات بسیار عادی شده‌است.

متاسفانه مداحان عزیز هم این اشعار را می‌خوانند که به معنی تایید آنهاست. بنابراین در این باره هم رویش داشته‌ایم و هم ریزش. ریزش معرفتی و مفهومی بوده‌است. قرار نیست هر آنچه اسم شاعری بزرگ پای آن دیده می‌شود، در روضه‌ها و مرثیه‌ها خوانده شود و برخی بزرگان شعر آیینی هم هستند که اشعار سخیف سروده‌اند. باید دقت کرد که در شعر آیینی چه گفته شده نه این‌که چه کسی آن را گفته‌است. به نظرم وضعیت شعر آیینی امروز چنین است ولی کمی خطرناک و بدحال است و باید به آن رسیدگی شود و این بر نمی‌آید جز از متولیان امر.

مساله مهمی که در اینجا وجود دارد، تعامل سازنده شاعران و مداحان است. آیا این تعامل به درستی شکل گرفته‌است؟

اقدم‌نژاد: شعرای آیینی در زمان گذشته ارتباط تنگاتنگ با هیات‌ها و به خصوص مداحان داشته‌اند و این ارتباط برای هر دو قشر پرفایده بود. اغلب شعرا سواد روایتی، حدیثی و مقتلی در حد لازم داشتند و مداحان نیز از این لازم بی‌نصیب نبودند. هر دوی اینها تلفیق می‌شد و تأثیرگذاری و مانا بودن شعر را تثبیت می‌کرد. اصلا شعرا جایگاه مخصوص در هیات‌ها داشتند و با نوع ارتباط مستمع و مداح آشنا بودند. همین‌طور این حضور فعال باعث می‌شد مداحان نیز در حضور شعرا با آگاهی و انتخاب درست انجام وظیفه کنند که این باعث ارتقای کیفی و معرفتی جلسات بود. متاسفانه این اتفاق در سال‌های اخیر از بین رفته و ایجاد خلأ کرده و باعث خسارت‌هایی غیر قابل جبران شده‌است.

در قدیم برای ارتباط بیشتر بین شاعران و مداحان چه تمهیداتی اندیشیده می‌شد؟

اقدم‌نژاد: در زمان گذشته اغلب رسم بر این بود که بزرگان و ریش سفیدان جلسات، باعث ایجاد این ارتباط می‌شدند. بنده برای جواب این سوال به نقل یک خاطره اکتفا می‌کنم: زنده‌یاد جناب فخرالذاکرین استاد مسلم مدح و مرثیه؛ حاج فیروز زیرک‌کار نقل می‌کردند در جوانی با هیات محله شتربانان تبریز آشنا شدم و تحت تاثیر مرثیه‌سرایی مرحوم حاج علی آقا شبابی که یکی از بنام ترین و تاثیرگذارترین ذاکرین آن دوره در تبریز بودند، قرار گرفتم. استاد زیرک‌کار می‌فرمودند حاج آقای شبابی روزی به من گفتند می‌خواهم تو را با استاد عابد آشنا کنم. و قرار ملاقات را برای فردا روز در محل قبر حمال معروف تبریز (که محل دفن کنونی حاج فیروز است) گذاشتند.

شب تا سحر از شدت شعف خوابم نبرد و یک ساعت قبل از قرار ملاقات در آن محل حاضر شدم. آن ملاقات اتفاق افتاد و این آشنایی و رفاقت عمری تداوم داشت و باعث خیر و برکات وافری شد. تا جایی که وجود مرحوم استادِ کلام آقای عابد تاثیر به‌سزایی در انتخاب شعر و فهم والای معارف و قالب‌های مختلف شعری در فخرالذاکرین استاد زیرک‌کار گذاشته‌بود و هم حاج فیروز تاثیر چشمگیری در شناساندن، معرفی و رساندن اشعار شاعر جواهرکلام خطه آذربایجان استاد عابد داشتند. حاصل این ارتباط بسیار پربرکت بود و تاثیرات قابل تاملی داشت.

به عنوان مثال این قول از استاد عابد معروف است که به حاج آقا فیروز فرموده‌بودند: «هرگاه من خواستم بخوانم، شما مانع شو و هرگاه شما خواستی شعر بگویی، من مانع می‌شوم». این ارتباط با نحوه مهندسی که عرض کردم تکلیف جایگاه‌ها، مقررات و آداب خاص را در سطح اعلی مشخص می‌کند و اجازه نمی‌دهد هیچ کدام صدمه‌ای ببینند. ما الان چنین ارتباطی را کجا می‌توانیم پیدا کنیم؟ شعرا اکثرا اشعار خود را می‌خوانند و مداحان اکثرا مجبورند انتخاب‌های ضعیف داشته‌باشند یا خودشان شعر بسرایند و بخوانند. این بحث دارای نکات ظریفی است که ساعت‌ها می‌توان در موردش صحبت کرد اما اهل معرفت و معنا از این مجمل، حدیث مفصل می‌خوانند.

به‌عنوان یک مداح به نظر شما آیا مداحان اهل‌بیت (ع) از ظرفیت پدید آمده در فضای شعر جوان آیینی کشور به‌درستی استفاده می‌کنند؟

طاهری: خیر! متاسفانه مداحان عزیز از این ظرفیت که در شعر آیینی ایجادشده، خوب استفاده نمی‌کنند. بیشتر در قبال ظرفیت احساسی مردم از آن استفاده می‌کنند، نه در بحث معارف یا مبنای اعتقادی شیعه. اصلاً از این عنوان‌ها استفاده نمی‌کنند. بیشتر از جنبه احساسی و اشعار روزمره بهره می‌گیرند وگرنه از باب معرفت باشد، می‌توانند جلساتی برگزار کنند و از شاعران بخواهند بیشتر به جنبه‌های معارفی و حماسی و اعتقادی بپردازند. در این صورت خیلی بهره‌ها می‌توان برد، چون استعدادهای خوبی در این زمینه‌ها وجود دارد، اما متاسفانه از این استعداد برای گرفتن اشک استفاده می‌شود که البته گریه در مجلس امام حسین(ع) نعمتی است که خداوند به هرکسی نمی‌دهد.

در شعر نمی‌توانیم فقط به اشک فکر کنیم. در شعر امروز فقط قافیه و ردیف کنار هم قرارگرفته و از هنر و کشفیات شعری خالی است. به همین دلیل مداحان عزیز به‌خصوص آنها که بزرگ‌تر این کار هستند از ظرفیت شعر امروز بهره نمی‌گیرند و به‌قول‌معروف نقشی در ارتقای شعر آیینی امروز ایفا نمی‌کنند و اصولاً تا جایی که من خبردارم، شعرهایی فاخر ، سنجیده و خیلی باصلابت می‌گویند و خیلی با مداحان دیگر ارتباطی ندارند و از آن‌سو آنها هم شعرای خودشان رادارند که بنا بر سلیقه مداح و جلسه مذکور شعر می‌گویند. درحالی‌که شاعر آیینی باید شعرش را بگوید، مداح معرفت آموزی کند و آن را به مستمع انتقال بدهد.

چه ظرفیت‌هایی در شعرهایی که مداحان می‌خوانند وجود دارد که ازیادرفته و باید آنها را احیا کرد؟

اقدم نژاد: در این زمینه هم‌ظرفیت‌های بسیاری هست و هم می‌توان ایجاد ظرفیت‌های زیادی کرد که در دوران سابق پررنگ و قابل‌توجه بود، اما الآن متاسفانه به بایگانی تاریخ سپرده‌شده‌است. 1- اشعار مناجاتی که خواننده و شنونده قبل از توسل به اهل‌بیت ابراز شرمندگی می‌کنند و حالت توبه دارد. این نوع شعر مناجاتی تأثیر زیادی در زندگی فردی می‌گذارد، به صورتی که افراد یا جوانان از یک جلسه تا جلسه بعدی تحت تأثیر این اشعار قرار می‌گیرند و خودبه‌خود زمینه گناه را کمتر می‌کند. 2- پندیات یا اشعار پندگونه که به یاد دارم چند سال پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان فرمودند گاهی یک بیت پند که از لسان ذاکر یا مداح جاری می‌شود قدرت تأثیر گذاری‌اش از منبر و موعظه بالاتر است (نقل به مضمون). این نوع اشعار مربوط به رفتار اجتماعی افراد بود و در زمان سابق رواج داشت و تأثیر زیادی بر فضای اجتماعی جامعه می‌گذاشت، ولی حالا متأسفانه این الزامات و واجبات به دست فراموشی سپرده‌شده و قدرت تأثیرگذاری و تاثیرپذیری را کمتر کرده‌است. به‌طوری‌که مشاهده می‌کنیم جلسات توسل اکثراً مقطعی و بدون نشو و نما در زندگی شخصی و روابط انسان‌ها صورت می‌گیرد، یعنی حاصلی از جلسه یا شیوه درست زندگی‌کردن و درست رفتار کردن در زندگانی‌ها و برخوردها دیده نمی‌شود.

میزان دانش مداحان اهل‌بیت (ع) از ادبیات فارسی را در چه حد ارزیابی می‌کنید؟

طاهری: برای پرهیز از سوءبرداشت باید این‌طور بگویم که در دانش ادبیات وقتی به پیشکسوتان نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم آنها از حداقل دانشی در ادبیات برخوردار بودند. مسمط، مخمس، مسمس، مسدس، مستزاد، رباعی، دوبیتی، ترجیع‌بند و ترکیب‌بند را می‌دانند و به مقدمات اولیه شعر آشنا هستند و ادبیات را خوب می‌شناسند و با دوره‌های ادبی آشنا هستند. این دیگر تعارف‌بردار نیست و نمی‌شود با تعارف برخورد کرد. از شعری که مداح در جلسه‌اش استفاده می‌کند، مشخص است که چقدر به ادبیات واقف است. همه می‌دانند اگر کسی اسم سعدی و حافظ و بیدل و مولوی و صائب را بیاورد، ادبیات‌شناس نیست. مطالعه شعری، باعث شناخت ادبیات می‌شود. با کلمات، عبارات و مفاهیم و جان‌مطلب ارتباط داشته‌باشد. باید قافیه و ردیف و قالب‌های مختلف شعری را بشناسد حتی اگر تمام اوزان، صنایع ادبی، آرایه‌ها و بحرها را به‌صورت دقیق و کامل نشناسد که اگر بداند فبهاالمراد. ولی متاسفانه برخی مداحان ما با سطح ابتدایی ادبیات هم بیگانه هستند.

وقتی در مورد هر فن یا حرفه‌ای حرف می‌زنیم، به گذشتگان و پیشکسوتان آن حرفه توجه داریم و میزان دانشی که درباره آنها وجود دارد؛ یعنی بدون شناخت پیشینه یک حرفه نمی‌توان داعیه‌دار بود و خبره شد اما در مداحی امروز دیگر چنین نیست چون بزرگ‌تر نداریم و به اصطلاح این صنف استادکار ندارد که اگر داشت از مداحان می‌خواست که بروند مطالعه کنند، ادبیات را بشناسند و متعهد به پاسخگویی می‌شدیم اما این روزها خیلی راحت هرکسی در صفحات مجازی و بدون هیچ پیشینه‌ای مداح می‌شود، بدون این‌که سررشته‌ای درباره مباحث مداحی داشته‌باشد. مهم‌ترین بحث مداحی هم همان‌طور که حضرت آقا فرموده‌اند شعر است. مداحی یعنی شعر. شعر فهمیدن، شعر خواندن و به شعر مسلط بودن که متاسفانه یکی از بزرگ‌ترین آفت‌هایی که وجود دارد، این است که برخی مداحان ما از ادبیات تهی هستند.

اقدم‌نژاد: متاسفانه سلیقه‌ها را عوض کردیم و به‌جای این‌که سطح فکری مستمع را بالا ببریم، تنزل دادیم. وقتی هم به این تغییر اشاره می‌کنیم جواب می‌دهند که مستمع این‌طور می‌خواهد. خب این سطح را چه کسی برای مستمع ایجاد کرده‌است؟ چه کسانی این‌طور فضاسازی کرده‌اند؟ چرا نباید تلاش کنیم برای اعتلا و ارتقای زبان روضه و مرثیه که کیفیت سخن و بار معرفتی است که این میراث را ماندگار می‌کند و به آیندگان می‌رساند. همان‌طور که گذشتگان به ما رساندند. بله ذائقه‌ها و سلیقه‌ها تغییر کردند چون ما این تغییر را خواستیم. دنبال راحتی بودیم. اگر یک نوزاد را در بدو تولد به جای شیر مادر، نوشابه بنوشانید و چند مدت تنها این خوراک را به او بدهید، بعد از مدتی شیر مادر را پس می‌زند. در واقع حق حیات را از آن نوزاد گرفته‌اید و پایه رشد او را آسیب‌پذیر کرده‌اید. امروز متاسفانه حال و هوای مداحی ما این حالت را دارد.

نوجوانان عزیزی که با این فضا آشنا می‌شوند آسیب‌پذیر هستند و شاید خیلی زود از بین بروند. امروز دشمنان شیعه هجمه‌های اعتقادی وارد می‌کنند. جوانی که در این فضا رشد می‌کند، آسیب‌پذیر است؛ چون ما نخواستیم به خودمان زحمت دهیم. ما به‌جای اشعار پرمحتوا و معرفتی، اشعار بی‌محتوا و خالی از معرفت را ارائه کردیم و فقط در قالب احساسات جلو رفتیم. برای مثال وجود نازنین حضرت صدیقه طاهره (س) در عالم رویا به اهل معرفتی می‌فرماید: من اشعار ریاضی یزدی را دوست دارم. شما ببینید اشعار مرحوم ریاضی دارای چه ویژگی‌هایی است. یا استاد مؤید حفظه‌ا… می‌فرمودند در عالم رویا امیرالمومنین علی (ع) به من فرمودند که سازگار میثم ماست. اینها همه بینه و برهان‌های روشنی است که ما سیر تعالی را بشناسیم و در آن مسیر حرکت کنیم و از این نوع سفارش‌ها و عنایت‌ها زیاد داریم که متاسفانه الان از کنارش بی‌تفاوت رد می‌شویم.

چرا شعر محتشم مورد عنایت قرار می‌گیرد؟ با این که محتشم شاعر آیینی نبود ولی به خاطر قدرت کلام، گویش درست و سطح بالای گفتار برای این مسیر انتخاب می‌شود. جدا از بحث اخلاص این بزرگان که در این مقال محل مورد بحث این سوال نیست، بنده امیدوارم به‌زودی کسانی که دلسوز هستند و قلبشان برای در اهتزاز بودن پرچم روضه و مرثیه می‌تپد دست به کار شوند و آیندگان را از خطر زوال نجات دهند.

برای بهبود سطح اشعاری که شاعران می‌گویند یا مداحان می‌خوانند هر کدام از این دو قشر چه وظایفی دارند؟

طاهری: تا زمانی که مطالعه شعری نداشته‌باشیم، تا وقتی از میراث قدما استفاده نکنیم، تا به سمت روایات اهل‌بیت و قرآن نرویم شعر ما بهبود پیدا نمی‌کند و همه‌اش قوه تخیلی خودمان را فقط به کار می‌بریم. اگرچه استفاده از تخیل موردی ندارد اما نه به صورت مجرد و بدون اتکا به واقعیات. نمی‌شود صرفا با قوه تخیلی برای حضرت علی‌اکبر یا حضرت رقیه شعر بگوییم. باید روایات را خوانده‌باشیم و باید اشعار قدما و علما را خوانده‌باشیم که بتوانیم سطح شعر هیأت‌های مذهبی را بالا ببریم.

متاسفانه سطح شعری در بسیاری از هیات‌ها پایین است مگر در معدودی از آنها. مداح شعر را از یک شاعر می‌گیرد و می‌خواند، پس سطح شعری پایین است و لذا هر دو طرف یعنی هم مداح و هم شاعر باید مطالعه داشته‌باشند و با علما همنشینی کنند. از نقد نباید فرار کرد در حالی که برخی شعرا گمان می‌کنند شعرشان وحی منزل است. هنوز می‌شناسم شاعرانی که حلقه ادبی دارند و تا وقتی شعرشان در حلقه ادبی تائید نشود، از آن استفاده نمی‌کنند. این یک حسن است. وقتی مداح قرار است شعری بخواند چرا شعرش را از شاعری نمی‌گیرد که این اصول را رعایت می‌کند و دو ادیب، شاعر و بزرگ‌تر آن شعر را تائید کرده‌باشند.

به نظرم نیازمند زمان هستیم و صبوری و نیز تربیت مستمع خوب و شاعر خوب. همزمان که مداح دارد روی خودش و مستمعش کار می‌کند، شاعر هم باید روی خودش کار کند. به شما قول می‌دهم بدون نگاه به اشعار و دیوان قدما و توجه به اندیشه آنها چنین اتفاقی نخواهد افتاد. می‌دانم اکثریت شاعران فاخر همدوره خودمان که با صلابت شعر می‌گویند، با شعر قدما در ارتباط هستند. راه چاره همین است که مداح و شاعر برگردد به مطالعه روایات و علما و بالاخره یک نفر پیدا شود و بزرگ‌ترهای این عرصه را مجاب کند که همدیگر را نقد کنیم و حرف‌های هم را بشنویم. شاید که من اشتباه می‌کنم، کسی باید باشد که نقدم کند.

تا وقتی امر به معروف در هیأت‌ها و بین مداحان و شاعران جا نیفتد، هر کسی هر چه می‌خواهد بخواند و گمان ببرد که مشکلی ندارد، بهبودی در این وضعیت اتفاق نمی‌افتد. شعر آیینی امروز نیازمند یک انقلاب است.

*روزنامه جام جم

موتور جستجوی avalkhabar

Share
Published by
موتور جستجوی avalkhabar