سه جلوه ضیافت بلای عاشورا/ ادراک زیبایی بندگی سیدالشهداء، ادراک نهایت زشتی فعل دشمنان و ادراک جمال فعل الهی
یکی از چهره هایی که برای بلای سیدالشهداء ذکر شده و باید به آن توجه بشود زیبایی و جمال این بلاست. از یک منظر این مصیبت و بلا بزرگترین بلای تاریخ بشریت است که برای هیچ پیغمبری در انبیای سابق نبوده است.
به گزارش مشرق، متن زیر سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ نهم شهریور ۹۹ است که در شب یازدهم محرم در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برگزار شده است.
ضیافت بلای عاشورا برای عالم هستی
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و اللعن علی أعدائهم أجمعین. یکی از چهره هایی که برای بلای سیدالشهداء ذکر شده و باید به آن توجه بشود زیبایی و جمال این بلاست. از یک منظر این مصیبت و بلا بزرگترین بلای تاریخ بشریت است. ابتلائی به این عظمت برای هیچ پیغمبری در انبیای سابق نبوده است. این فقط ابتلائی است که در امت نبی اکرم پیدا شده و در میدان درگیری نبی اکرم با شیاطین خودشان این صحنه سنگین پیش آمده است. تمام انبیاء دشمنانی داشتند و این صریح قرآن است «وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ»(انعام/۱۱۲)؛ یعنی ما برای هر پیغمبری از انسان و جن شیاطین و دشمنانی قرار دادیم. دشمنی دشمنان هر پیامبر به اندازه خودشان بوده است؛ یعنی هیچ وقت فرعون امت موسای کلیم یا نمرود که با حضرت ابراهیم خلیل می جنگید به اندازه دشمنان نبی اکرم شدت و غلظت و طرح و شیطنت نداشتند؛ لذا هیچ دشمنی ای به اندازه دشمنان نبی اکرم نبوده، و به همین دلیل ابتلائی که برای وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیتشان و برای امتشان است بزرگترین ابتلاء است.
عاشورا بزرگترین بلاست. در روایات است که «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّة» یعنی اعظم ابتلائات عاشورا این یک چهره که واقعاً بلای عظیمی است که از قبل از وقوع آن، انبیاء و اولیاء الهی آنهایی که دنیا را هیچ به حساب نمی آوردند، سالها و بلکه قرن ها قبل از عاشورا بر او گریستند. در روایت است که موسای کلیم در آن مدتی که با جناب خضر همراه شد و داستانش در سوره مبارکه کهف آمده اول مطلبی که خضر با او در میان گذاشت داستان شهادت کربلا بود. همه انبیاء اینطور بودند. این یک چهره بلای سیدالشهداست که ما با آن آشنا هستیم.
یک چهره دیگری هم دارد و آن این است که این بلا یک بلای زیبایی است. این جمله ای که فردا در مجلس ابن زیاد زینب کبری سلام الله علیها فرمودند، ناظر به همین است. وقتی حضرت وارد شد بر ابن زیاد و آن صحنه های سخت که آنها را از قتلگاه به دروازه کوفه و بعد هم مجلس ابن زیاد آوردند، یکی از نکاتی که ابن زیاد بعد از مجادلات با حضرت به حضرت عرض کرد این بود که دیدی خدا با برادر شما چه کار کرد. حضرت فرمود: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا» من در کار خدا چیزی جز زیبایی ندیدم. سوال این است که جمال این بلا کجاست. این بلای با این عظمت که این روزها شما روضه هایش را شنیدید و پای این روضه ها اشک ریختید و تازه آن چه ما خواندیم و گفتیم و شنیدیم در مقابل عظمت واقعه اصلاً به حساب نمی آید و ما نمی توانیم بفهمیم این بلا چقدر عظیم است و فقط آثارش را ما از روایات می فهمیم؛ چنانچه فرموند: همه سماوات و ارض گریه کردند؛ همه آسمانی ها گریه کردند؛ زمینی ها گریه کردند. در زیارت ناحیه مقدسه یک تعبیری است «وَ أُقِیمَتْ لَکَ الْمَأْتَمُ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ» یعنی خدای متعال یک عالم علیین دارد. که در توصیف آنها می فرماید «وَ ما أَدْراکَ ما عِلِّیُّون»(مطففین/۱۹) شما چه می فهمید که اینها که هستند؛ در این زیارت می فرماید که در اعلی علیین مجالس متعدد عزاداری برای امام حسین به پا شد. ما نمی فهمیم عظمتش چیست فقط اینقدری که در روایات آمده می گویند که همه سماوات و ارض و آسمانی ها زمینی ها گریسته هستند.
در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
وجود مقدس نبی اکرم که کائنات را به حساب نمی آورد، قبل از وقوع حادثه مکرر گریسته هستند. همین امروز ام سلمه نقل می کند که من روز عاشورا خواب بودم بعد از ظهر بود دیدم حضرت سر و پای برهنه و پریشان و غصه دار و غبارآلود آمدند، عرض کردم: آقا این چه حالی است در شما می بینم؟! فرمود: ام سلمه حسینم را کشتند. پس عظمت این مصیبت محل بحث نیست. آنقدر با عظمت است که بعد از ۱۴۰۰ سال این شور را ایجاد می کند.
در یک روایتی است که وقتی محرم می شود پیراهن خونین حضرت را در عرش می آویزند؛ این همه اتفاقات می افتد و حال امام زمان که متحول می شود کائنات به هم می ریزد. پس عظمت مصیبت محل بحث نیست؛ ولی زیبایی این مصیبتی که اینقدر سنگین و با عظمت است در حالی که هیچ پیغمبری اینقدر مصیبت تحمل نکرده کجاست.
من دو نکته را فقط در باب جمال بلاء عرض می کنم: یکی این است که در متن این بلای عظیم یک ضیافتی خدای متعال برای حضرت برقرار کرده و یک سفره ای برای حضرت پهن شده که در سوره فجر که سوره امام حسین علیه السلام است و صحبت از بلا و مصیبت حضرت است در پایان سوره از این سفره و از این رزق صحبت شده است «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلی فی عِبادی * وَ ادْخُلی جَنَّتی»(فجر/۲۷-۳۰)، یک سفره ای خدا پهن کرده برای حضرت که همه انبیاء و اولیاء سر این سفره مهمان و بهره مند هستند که تمام عوالم را خدا بر سر این سفره نشانده و با گریستن بر امام حسین و از متن این گریه به آن ضیافت برسند. این سفره اینقدر با عظمت است که حتی انبیاء را خدای متعال سر این سفره دعوت کرده است. در روایات است که حرم سیدالشهداء مختلف الملائکه است یعنی رفت و آمد ملائکه در آنجا دائمی است «فَفَوْجٌ یَنْزِلُ وَ فَوْجٌ یَصْعَد»(۱) یک دسته دائماً در حال فرود آمدن هستند و یک دسته هم زیارت کردند و به سمت آسمان و عوالم بالا می روند. انبیاء هم همینطور هستند که دائماً یک دسته از انبیاء می آیند برای زیارت و یک دسته هم برمی گردند. یک چنین حرمی است و چه سفره ای خدا پهن کرده که انبیاء الهی از سماوات مرتب برای زیارت سیدالشهداء بیایند، یعنی بهره ای نمی برند و اینها صرفاً تشریفاتی است؟! و فقط ما هستیم که به زیارت امام حسین وقتی می رویم در باب زیارت حضرت گفته می شود که در زیارت تان هر قدم که برمی دارید ثواب یک حج دارد؛ ثواب شهادت در راه خدا را دارد؛ ثواب بنده آزاد کردن دارد؛ یا اینکه فرمود کسی عرفه به زیارت امام حسین برود گویا به زیارت خدا در عرش می رسد، آیا فقط ما هستیم یا انبیائی که می آیند در کربلا یک بهره ای می برند؟!
در یک روایتی است که ظاهراً کسالتی برای امام هادی پیدا شده بود و کسی را نایب فرستادند و فرمودند که برو در حائر امام حسین برای من دعا کن. یک کسی عرض کرد که شما خودتان حائر هستید و امام هستید، حضرت فرمودند: آن مکان یک موقعیتی دارد. در روایت در کامل الزیارات است که صفان جمال می گوید با حضرت در حیره نزدیکی کوفه بودیم ـ که الان شاید آثاری از آن نباشد ـ حضرت فرمود: می آیی به زیارت سیدالشهداء برویم؛ من عرض کردم: مگر شما هم زیارت سیدالشهداء می روید. امام صادق علیه السلام فرمودند: چه می گویی صفوان هر شب جمعه در کربلا خدای متعال رحمتش نازل می شود و توجه خاص به کربلا می کند و عنایت و حضورش در کربلا یک حضور خاصی است. آنقدر فضا فوق العاده و نورانی می شود که وقتی این رحمت الهی نازل می شود ۱۲۴ هزار پیغمبر و اوصیائشان از سماوات سرازیر می شوند، این سفره ای است که خدا برای حضرت پهن کرده، بعد حضرت تعبیر عجیبی فرمود که نبی اکرم هم می آیند و ما اهل بیت هم می آییم.
یک سوالی صفوان کرده چند جور معنا شده است، به حضرت عرض کرد: پس شما هر شب جمعه ملاقاتی با خدا در کربلا دارید؛ در حالی که امام دائم در محضر خداست و این ما هستیم که بینمان و خدای متعال حجاب و مانع است. خیلی وقتها خدا با ما است ولی ما با خدا نیستیم چون به فرموده قرآن «وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیر»(حدید/۴) او با ماست ولی ما با خدا نیستیم. ما دنبال خدا می گردیم و گاهی خدا را پیدا نمی کنیم؛ البته مومنی که بندگی و طاعت می کند به یک جایی می رسد که به هر کجا نگاه می کند جز آیات خدا نمی بیند. طلوع و غروب خورشید و بهار و پاییز، حیات و موت، هر کجا نگاه می کند آیات خدا را می بیند «سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق»(فصلت/۵۳) کسی که به امام رسید عالم برایش آیات خدا می شود، ولی سخن این است که امام دائم در محضر خداست. هر کسی هم بخواهد از غفلت بیرون بیاید و عالم برای او آیات بشود باید به امام برسد که با امام به عالم نگاه کند و با نور امام عالم را بیند. در روایات دارد «إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه»(۲) مومن با نور الهی نگاه می کند. هر کجا نگاه می کند آیات الهی را می بیند. تا انسان به امام نرسیده عالم تاریک است. آدم زمین و آسمان و نظام کیهانی و خودش و دوستانش و همه عالم را پیدا می کند و می بیند ولی خدا را پیدا نمی کند؛ خدا را گم می کند. وقتی به امام رسیدی همه عالم گم می شوند و خدا دیده می شود. کسی که به نور امام رسیده به هر طرف نگاه می کند زمین و آسمان نمی بیند بلکه همه آیات هستند و آن نظام کیهانی قبلی رخت برمیبندد. وقتی درون خودش هم نگاه می کند خودش را نمی بیند بلکه آیات می بیند. انسانی که به امام می رسد اینطوری است. خود امام دائم در محضر خداست. به حضرت عرض کرد: آقا شما هر شب جمعه یک ملاقات خاص با خدا در کربلا دارید؛ حضرت فرمود: بله، آنقدر سفره ای که خدا برای امام حسین پهن کرده بزرگ است.
وفای خدای متعال و زیبایی فعل حضرت حق در بلای عاشورا
بنابراین امام حسین زیباترین بندگی را انجام داده، شما به زیبایی عبادت امام حسین در عالم پیدا نمی کنید؛ دامنش را تکان داده و تشنگی بچه هایش را دیده و با آنها وداع کرده در گودی قتلگاه آمده و در آن صحنه عرضه می دارد: «الهی رضا بقضائک تسلیما لامرک» زیباتر از عبادت سیدالشهداء در عالم نمی بینید به زیبایی سیدالشهداء چه کسی می تواند خدا را عبادت کند؛ ولی حقیقت این است که مزد خدا زیباتر است. کار خدا زیباتر است. اولاً همه عبادت سیدالشهداء به توفیق خداست و خود این عبادت هم مهمانی خداست. ما اگر نیمه شبی نماز شب می خوانیم نه فقط مزدمان را خدا می دهد عمل مان را هم خدا کمک می کند؛ یک موقع خیال کنیم ما نماز می خوانیم و خدا مزد می دهد، این اشتباه است. نمازمان هم بتوفیق من الله است اگر خدا توفیقش را بگیرد کسی نماز نمی تواند بخواند. در روایات دارد یک موقعی مومن مبتلای به عُجب می شود، چهل سال نماز شب خوانده نماز شبش قضا نشده مبتلا به عجب می شود و خیال می کند خودش اهل نماز شب است، خدای متعال یکی دو شب با تازیانه خواب او را می زند و وقتی بیدار می شود می بیند آفتاب بالا آمده است، متوجه می شود ما نماز شب خوان نیستیم یک کس دیگری است که ما را بیدار می کند و دل ما را گرم می کند؛ چنانچه فرمودند «بِکَ عَرَفْتُکَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْکَ وَ دَعَوْتَنِی إِلَیْک» این جمله زیبای دعای ابوحمزه امام سجاد است که خدایا اگر من تورا شناختم تو خودت را به من معرفی کردی، تو دلالت و راهنمایی کردی، تو صدا زدی، ما اگر سحر بلند می شویم و می گوییم: «یا الله»، اول او صدا زده است. در دعای عرفه امام حسین می فرماید «أَنْتَ الذَّاکِرُ قَبْلَ الذَّاکِرِینَ وَ أَنْتَ الْبَادِی بِالْإِحْسَانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعَابِدِین» قبل از این که بندگانت به یاد تو باشند تو به یاد آنها بودی، تو به آنها الهام کردی که تورا یاد بکنند.
بنابراین خود این عبادت زیبای سیدالشهداء و این فداکاری بی نظیر و این کار بی بدیلی که همه انبیاء انگشت به دهان و در حیرت هستند که امام حسین در کربلا چه کار کرده، به توفیق الهی است. علاوه بر این مزدش از خود کار زیباتر است. اگر کسی به خدا وفا کند خدای متعال می فرماید «وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّه فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِه»(توبه/۱۱۱). چه کسی از خدا وفادارتر است، اگر شما جان و مالتان را با خدا معامله کردید بر شما گوارا باد به شما بشارت می دهند؛ چون شما اگر وفا کنید خدا بهتر وفا می کند.
با سیدالشهداء خدا بهتر از سیدالشهداء وفا کرده، شما وفایی بهتر از وفای سیدالشهداء نمی بینید؛ زیباتر از سیدالشهداء نه کسی با خدا قرار بسته نه کسی به قرارش زیباتر از سیدالشهداء عمل کرده، آنجایی که این تکلیف عظیم در عالم میثاق عرضه می شد هیچ کسی جرأت نمی کرد به طرف این تکلیف برود. خیلی سخت بوده، بعضی چیزها در آن عالم اتفاق افتاده است.
فرمودند که اصحاب یمین و اصحاب شمال یعنی خوب ها و بدها این دو دسته که از هم جدا شدند اینطوری جدا شدند که یک آتشی در آن عالم برافروخته شد حالا آن آتش چه بوده من نمی دانم، به آنها گفتند: در آتش بروید، اصحاب یمین همه رفتند و اصحاب شمال آمدند تا دم آتش نرفتند و ترسیدند. بعد از مدتی دیدند اینها به سلامت از آتش بیرون آمدند و فهمیدند سرشان کلاه رفته است، گفتند: خدایا از نو، آن قرار قبلی را اقاله کن. خدا هم فرمود باشد عیب ندارد، تا سه بار تکرار شد و اینها در آتش نرفتند، چون آسان نیست. وقتی عهد عاشورا در عالم میثاق عرضه می شد، سیدالشهداء برخاستند. عالم مسابقه است، تا سه بار این تکلیف عرضه شد و سه بار سیدالشهداء برخاستند. در یک نقلی است که گفته شد باید اصحاب و اهل بیت بیاورید عرضه داشت خدایا تو بپذیر من می آورم.
چه کسی مثل امام حسین با خدا عهد بسته و دائم مترصد وفای به عهدش بوده و صحنه چینی می کرده است؟! این یک داستانی است در روایات که منتظر این عهد بوده و لحظه شماری می کرد و همه نقشه های دشمن را خنثی کرد و به کربلا رسید؛ همین که رسیدند گفتند: «هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا»(۳)؛ یعنی بار بیاندازید، موعد و قرار ما با خدا اینجاست. چه کسی مثل امام حسین وفا کرده است؟! شیطان همه قوایش را آورد که امام حسین وفا نکند اما وفا کرد. چه وفایی بالاتر از گودی قتلگاه که فرمود «الهی رضا بقضائک»، گاهی یک کاری کرده سیدالشهداء حضرت زینب حدیث ام ایمن در گودی قتلگاه را شنیده بودند و همین حدیث را برای امام سجاد خواند که پسر برادرم اینطوری نمی ماند، اینجا زیارتگاه می شود؛ البته امام سجاد می دانستند؛ ولی همین بی بی زینب دم دروازه شام وقتی می بیند که امام حسین با سر آمد می گوید «مَا تَوَهَّمْتُ یَا شَقِیقَ فُؤَادِی»(۴) باورم نمی آمد که با خدا قرار بستی با سرت بیایی ما را همراهی کنی و کهف ما باشی. چه کسی مثل سیدالشهداء وفاء به عهدش می کند؟!
ولی «وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّه» چه کسی از خدا با وفا تر است. همه وفای سیدالشهداء از خداست. لذا جای شک نیست که آن سفره ای که خدا برای سیدالشهداء پهن کرده و ضیافتی که برای حضرت برقرار شده را جز چهارده معصوم نمی فهمند که چیست. این خطاب «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة»(فجر/۲۷) که در گودی قتلگاه به سیدالشهداء شده را جز معصوم چه کسی می فهمد؟!
سفره هدایت بلای عاشورا
علاوه بر این سفره ای که برای خود حضرت پهن شده یک سفره ای پهن شده برای همه انبیاء و اولیاء، همه خوبان عالم سر این سفره هستند. حتی بدها هم وقتی سر این سفره می نشینند و خوب می شوند. اشک می ریزند بر سیدالشهداء زنده می شوند و به حیات طیبه و به مغفرت می رسند. در روایت دارد «من فی النار»؛ یعنی جهنمی ها و گناهکاران هم گریستند. حتی در دعای کمیل خواندید خدای متعال در جهنم می برد ولی معاندین آنجا مخلد هستند؛ جهنم پر می شود ولی «وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِیهَا الْمُعَانِدِین» آنهایی که عناد دارند، آن جهنمی هایی که گریه نکردند بر سیدالشهداء همیشه در جهنم می مانند. چنانچه می فرمایند که جز سه دسته بقیه گریه کردند که آنها هم با امام حسین می روند و جهنم خالی می شود، چه سفره ای است که خدا با امام حسین پهن کرده، ما که نمی فهمیم.
شما این شور را ببینید. یک سال شیطان به پر و پای دوستان حضرت می پیچد؛ اما یک نفس حضرت در عاشورا می زنند و همه را دوباره گرد خودشان جمع می کنند و دست و پایشان را می شویند و گرد و غبار از صورتشان می تکانند. این چه سفره ای است که خدا پهن کرده با امام حسین آن شاء الله هیچ وقت ما از سر این سفره بلند نشویم. جای دیگر خبری نیست، مطمئن باشید. هر خبری است سر سفره سیدالشهداست.
بنابراین این بلا در عین این که عظیم است آنقدر عظمت دارد که همه عالم را با خودش درگیر می کند. و چون همه عالم درگیر می شوند همه هم هدایت می شوند. در روایت فرمودند که به جز سه دسته، اهل بصره و شام و یادم نیست یعنی ناکثین و قاسطین و مارقین، یعنی همان سه دسته ای که خروجی سقیفه هستند، بقیه همه با امام حسین دستگیری می شوند. بلا خیلی عظیم است؛ اما از آن طرف ضیافت هم به همین وسعت است. به حدی سفره ای که برای امام حسین پهن شده سفره با عظمتی است که هیچ کس نمی تواند بفهمد. ما الان یک جلوه ای از آن را می بینیم. این همه شور و سر و صدا در عالم یک گوشه ای از آن سفره است. در عالم برزخ و قیامت در ظهور و رجعت معلوم می شود خدا با امام حسین چه کرده است. پس این نکته مسلم است که بلای سیدالشهداء زیباترین بلاهاست در عین این که بزرگترین بلاهاست؛ چون «وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّه».
هم عبادت سیدالشهداء در قله زیبایی است و تمام مکارم اخلاقی و در مقابل همه رذائل اخلاقی در کربلا ظهور پیدا کرده است و هم ضیافت خدا بر سیدالشهداء در نهایت جمال و زیبایی است. این دو طرفه است ولی ضیافت خدا زیباتر از عبادت سیدالشهداست. کار سیدالشهداء زیباست ولی کار خدا با سیدالشهداء زیباتر است. لذا اگر کسی به این نقطه رسید خدا را بر ابتلاء سیدالشهداء حمد می کند. کسی پرده از جلوی چشمش کنار رفت و جمال کار خدا را با سیدالشهداء دید چنانچه در سجده زیارت عاشورا این پرده کنار می رود و می گوید «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَی مُصَابِهِم» خدایا خیلی این بلا عظیم بود ولی چقدر تو زیبا با امام حسین سلوک کردی، خدایا تو را حمد می کنم بر مصیبت های سیدالشهداء که تو در این مصیبت چه کردی؛ البته یک جور دیگر هم معنا می شود؛ یعنی معنای ساده تر آن این است که خدایا من تو را بر مصیبت زدگی خودم به سیدالشهداء و بر غصه خودم حمد می کنم؛ این که تو غصه سیدالشهداء را در جان من ریختی جام من را پر کردی. خدایا این بلایی است که من تو را حمد می کنم. شب و روزم را گرفته ولی غصه دارم گرچه گلایه ندارم. این یک معنای آن است.
یک معنای دیگرش این است که من نگاه می کنم و می بینم خدای متعال با سیدالشهداء چه کرده و چه سفره ای پهن کرده می گویم «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَی مُصَابِهِم» یعنی بر مصیبت سیدالشهداء بر مصیبت اولیاء، و شاید این احتمال لطیف تر است چنانچه در اول دعای ندبه است «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَی مَا جَرَی بِهِ قَضَاؤُکَ فِی أَوْلِیَائِک» چشمی اگر جمال بلای خدا را با سیدالشهداء دید می گوید: خدایا تو چه کردی؛ الحمدالله رب العالمین.
همیشه حمد بر نعمت خود آدم نیست؛ بلکه وقتی آدم می بیند یک گیاه می روید، می گوید: «الحمدالله رب العالمین»؛ کسی ضیافت سیدالشهداء را ببیند می گوید: «الحمدالله رب العالمین»؛ پس این ضیافت و جمال کار خدا محل بحث نیست و خیلی هم زیباست و هر چه تأمل کنی زیباییش بیشتر آشکار می شود.
شبهات در مساله عزای سیدالشهدا علیه السلام
یک نکته را من عرض بکنم و اصلاً این بحث را برای این عرض کردم که این روزها شیاطین شبهاتی در باب عاشورا درست می کنند و در این امر واضح واضح سوال طرح می کنند که امام حسین برای قیام نمی رفت؛ و از این حرفهایی که روشنفکری خنکی که قرنها گفته شده و دوباره اینها با یک ادبیات مدرن و به ظاهر علمی تکرار می کنند و خیلی هم قیافه فیلسوف و آدم با سواد به خودشان می گیرند و خیال می کنند خبری است و واقعاً خودشان باورشان آمده باسواد هستند.
از این دست شبهات که مگر شما نمی گویید بلای امام حسین زیبا بود و مگر نمی گویید امام حسین در ضیافت بود و مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه» بود؛ پس چرا گریه می کنید در روز عاشورا بخندید. می خواهند این بساط عزاداری را از ما بگیرند.
درست است که حضرت در ضیافت بودند ولی همینقدر که ضیافت عظیم است بلا هم عظیم است و این بلا به آن ضیافت ختم شده است، مگر می شود انسان بر بلای سیدالشهداء اشک نریزد و مگر می شود اشک نریخته او را به آن ضیافت راه بدهند؟! من این شعرها را گاهی نمی پسندم ولی میکده حمام نیست که یک لنگ ببندی سرت را بیاندازی و بگی در ضیافت رفتم، مگر همینطوری است. مگر در فضای مهمانی سیدالشهداء با خدا من و شما را راه می دهند که بنشینیم بیرون و بگوییم: عجب زیباست؛ شوخی می کنید؟!
این یک مفاهیمی است که از فرقه های منحرف وارد جامعه شیعه شده که در آن می تنند و می دمند. یک روایت من ندیدم مضمونش اینطوری باشد، همه می گویند که روز عاشورا گریه کنید. انبیاء گریسته اند اولیاء گریسته اند معصومین گریستند. «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاء».
حال تو یکی فهمیدی که باید بخندیم؛ و باید خوشحال باشیم؟! این روزها می گویند: چرا گریه می کنید؟! می خواهند این اسلحه بکاء ما را از ما بگیرند که مهمترین سلاح مان برای طهارت نفس و عبور از دام شیطان و همراهی سیدالشهداء و معیت با امام زمان است برای این که در لشکر امام زمان حاضر بشویم برای این که با شیاطین صف بندی کنیم و برای این که بشناسیم شیاطین را و در دام آنها نیافتیم و به برائت و لعن برسیم. مهمترین سلاح ما اشک بر سیدالشهداست و آنها می خواهند این سلاح را از جامعه مومنین بگیرند. با همین عاشوراست که لشکر امام زمان تجهیز می شود. لشکر امام زمان را روشنفکران و حرفهای روشنفکری تجهیز نمی کند که بنشینیم حرف بزنیم و استدلال و تبیین کنیم. برای خودتان تبیین و تحلیل کنید و دلتان هم خوش باشد. سیدالشهداء کار خودش را می کند و شما را از غافله اش جا می گذارد و می رود شما هم تحلیل هایتان را بکنید و دلتان خوش باشد، طوفان در فنجان چای دیدند و خیال می کنند خیلی کار مهمی می کنند که تحلیل می کنند.
چه کسی گوش به حرفتان می دهد؛ اینها روز عاشورا گوششان به ندای امام زمان و امام حسین است. چقدر امسال این سکولارها تلاش کردند محرم نباشد، می شود؟! شما عرض خود می بری و زحمت ما میداری، بعضی ها می گویند که این حرفها را نگویید؛ اما معلوم است یک عده ای خوشحال می شوند عاشورا تعطیل شود؛ من به کسی نسبت نمی دهم ولی تردیدی نیست. چرا دشمن خوشحال نشود که این محافل تعطیل شود؛ چه چیز برای او از این بهتر است؟!
ضیافت سیدالشهداء زیباترین ضیافت هاست و کار خدا با سیدالشهداء زیباترین کار است ولی دو نکته را توجه کنیم: اول این ضیافت یک روی سکه اش بلاست و حضرت از بلا به ضیافت رسیدند. ما باید بر این بلا گریه کنیم چنانچه همه انبیاء هم گریه کردند. آنهایی که عالم را به پاشنه کفششان به حساب نمی آورند آنقدر گریه کردند که به تعبیر زیارت ناحیه «حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَاب» یعنی آنقدر گریه می کنند تا از غصه بمیرند.
دوم این که اگر کسی از مدخل بلا وارد نشود به ضیافت نمی رسد؛ متوهم است. کسی ضیافت را می بیند که مثل زینب کبری گودی قتلگاه را دیده باشد لحظه وداع را دیده باشد؛ دروازه کوفه را دیده باشد؛ وارد مجلس ابن زیاد شود. او می تواند بگوید «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا»، به او جمال و زیبایی کار خدا را نشان می دهند والا بقیه از این جمال در حجاب هستند؛ چه کسی می تواند زیبایی را بفهمد و ببیند؟! به اندازه بلا زیبایی را می فهمد.
سوم این که اشتباه نشود چون بعضی ها دوباره دچار اشتباه شدند. ما در عاشورا سه چهره داریم: یک چهره کار خداست که زیباترین کار است، چه آنجایی که دشمن را زمین گیر می کنند چه آنجایی که سیدالشهداء را به ضیافت می برد هر دو در قله زیبایی است؛ ولی دو چهره دیگر هم داریم: یک چهره کار سیدالشهداست و به تبعشان اهل بیت و اصحاب که این هم در قله زیبایی است و شما بندگی به زیبایی عاشورا نمی بینید؛ وفای به ولی الله به زیبایی عاشورا نمی بینید.
یک چهره سوم هم دارد که کار دشمن و کار شیطان و کار اصحاب سقیفه و بنی امیه است. و کاری است که یک جبهه تاریخی دنبال آن هستند؛ لذا در زیارت عاشورا هست که «لَعَنَ اللَّهُ أُمَّة» یک جبهه ای الان هم خوشحال هستند. روزی است که «هَذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ»؛ «وَ هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اللَّهُم» این آل زیاد الان هم هستند؛ آل مروان الان هم هستند؛ آل ابی سفیان الان هم هستند. قرآن می فرماید «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فی رَبِّهِم»(حج/۱۹)، این دو گروه سر پروردگارشان با هم دعوا دارند و دعوای آنها سر دنیا نیست. امام حسین فرمود: ما هستیم و بنی امیه؛ ما می گوییم: خدا راست گفت و اینها می گویند: دروغ گفت.
یک حدیثی از امام صادق مرحوم صدوق در کمال الدین نقل کردند که حضرت فرمود این خصمان ما هستیم و بنی امیه؛ ما می گوییم خدا راست گفت و اینها می گویند دروغ گفت؛ جدم با ابی سفیان جنگید؛ امیرالمومنین با معاویه جنگید؛ سیدالشهداء با یزید جنگید؛ فرزندم با سفیانی می جنگد. این جبهه الان هم هست آل ابی سفیان و آل زیاد الان هم هستند و خوشحالند و سرشان را بالا می گیرند. اگر هم به عاشورا نگاه می کند به عنوان یک سنت عزاداری است.
کار دشمن در نهایت زشتی است. کسی اشتباه نکند. این در بعضی حرفهایی است که برای اهل بیت نیست و در دهن های دیگر زدند؛ من در روایات ندیدم یک جا من ندیدم یک روایتی بگوید که ابن ملجم! طعن و دق بر تو نیست؛ تو دست خدا بودی ضربت زدی! یک روایت ندیدم این برای آدم هایی است که معلوم نیست این حرفها را از کجا در آوردند. کار یزید زشت است کار شمر زشت است مستحق لعن است. آنقدر زشت است که به همه ما اجازه دادند لعنشان کنیم و با این لعن نگذاریم ظلمات آنها ما را بگیرد و لعن آنها جزو تکالیف ما است. هم عظمت بلا در عاشورا است و هم جمال بلا؛ و جمالش هم در قله است. ضیافت خدا در قله است. خدای متعال، هم برای امام حسین سفره پهن کرده و هم به او اجازه شفاعت داده و دست همه عالم را گرفته با خودش می برد. آنقدر بساط شفاعت امام حسین وسیع است که روز عاشورا وقتی سفره حضرت پهن می شود شیطان دست تأثر به دندان می گیرد می گوید هیچ آدم به درد بخوری برای من نگذاشت. سفره از این بهتر نمی شود.
بنابراین دو نکته مهم این است که مدخل این ضیافت بلاست و آدم تا در کوره بلای سیدالشهداء نرود و پخته نشود او را به این ضیافت راه نمی دهند. شهدای بزرگ اینطوری در متن بلا رفتند و به ضیافت رسیدند. دوم این که اشتباه نشود کار خدا زیباست نه کار ابن زیاد نه کار یزید؛ کار آنها زشت ترین کار است. باید تفکیک کرد خدا را حمد می کنیم؛ آنها را لعن می کنیم به سیدالشهداء سلام می دهیم. عاشورا سه چهره دارد: یک چهره اش مستحق صلوات و سلام است تا قیامت به اصحاب سیدالشهداء سلام می دهند انبیاء هم سلام می دهند، امام زمان وقتی زیارت می کنند سلام می دهند؛ یک چهره اش مستحق لعن است تا قیامت لعنشان می کنند؛ چنانچه در زیارت عاشورا که حدیث قدسی است، آمده است. یک چهره اش هم کار خداست که خدا را حمد می کنیم.
به نظر من قله زیارت عاشورا همینجاست من گمانم این است که در سجده قرب زیارت عاشورا این حمد بر جمال بلای سیدالشهداست. «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَی مُصَابِهِم»؛ و این برای خواص است؛ البته افراد عادی مصیبت خودشان را می بینند و می گویند: «الحمدالله» با دل من چه کرده ای و من را با امام حسین آشنا کرده ای و از دنیا بزرگترم کردی، شب و روز من را گرفتی؛ ولی خواص در سجده شان آن جمال کار خدا با سیدالشهداء را مشاهده می کنند و می گویند: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ». السلام علیک یا ابا عبدالله.
پی نوشت ها:
(۱) کامل الزیارات ؛ النص ؛ ص۱۱۱
(۲) بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج۱، ص: ۸۰
(۳) اللهوف علی قتلی الطفوف / ترجمه فهری، النص، ص: ۸۱
(۴) بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۴۵، ص: ۱۱۵