آژانس شیشهای» را میتوان نمونه بارز این تلفیق دانست که کنایه سیاسی آن به شرایط بعد از دوران دفاع مقدس و تغییر رویه مدیریت سیاسی و رویکردهای اجتماعی در سالهای سازندگی و اصلاحات است.
به گزارش مشرق، هفته دفاع مقدس به طور سنتی زمانی برای بازبینی و آسیبشناسی سینمای دفاع مقدس است؛ سینمایی که با تولید و اکران فیلم سینمایی «مرز» در سال ۱۳۶۰ آغاز شد و تاکنون نیز با وجود فراز و نشیبهای متعدد به حیات خود ادامه داده است و از نظر بسیاری از کارشناسان سینما، سینمای دفاع مقدس از تولد در دهه ۶۰ و رشد تا دهه ۷۰، اکنون در دهه ۹۰ با یک پوستاندازی و ورود به حوزههای جدید همراه است.
سینمای ایرانی دفاع مقدس
ژانر سینمایی جنگ، یکی از محبوبترین گونههای سینمایی است؛ ژانری که تولد آن همزمان با جنگ جهانی اول رخ داد. اولین فیلم جنگی به نام «امریکایی کوچک» محصول سال ۱۹۱۷ یعنی نزدیک ۱۰۳ سال پیش ساخته شده است؛ درست در زمانی که هنوز جنگ جهانی اول به پایان نرسیده بود. پیش از انقلاب نیز به خاطر جذابیتهای ژانر جنگ با وجود اینکه ایران درگیر هیچ جنگی نبود، چند فیلم ساخته شد که آخرین نمونه آن شاید «بر فراز آسمانها» با کارگردانی و بازی محمدعلی فردین باشد که در سال ۵۷ ساخته شد. پس از انقلاب ایرج قادری در سال ۵۸ در تدارک فیلم «برزخیها» بود؛ فیلمی که در آن ستارههای پیش از انقلاب سینما قرار بود در نقش زندانیهای فراری، با دشمنی که به وطن حمله کرده بود، درگیر شوند.
این فیلم پیش از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق قرار بود ساخته شود. اما اولین فیلمی که به صورت مستقیم درباره دفاع مقدس ساخته شد و در آن به نقش نیروهای مردمی در دفاع پرداخته شد، فیلم «مرز» ساخته جمشید حیدری است که در آن بازیگرانی، چون سعید راد و مرحوم داوود رشیدی ایفای نقش کردهاند. شاید بتوان گفت که اولین ردپای جدایی سینمای دفاع مقدس از ژانر سینمایی جنگ از اینجا کلید خورد.
سعید مستغاثی، منتقد سینما، اما جدایی کامل ژانر دفاع مقدس از سینمای جنگ را به فیلم «پرواز در شب» ساخته مرحوم رسول ملاقلیپور مرتبط میداند. مستغاثی در برنامه «شهر فرنگ» شبکه خبر، با اشاره به اینکه کارگردانانی مانند ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا خودشان جبهه رفته بودهاند، میگوید: در فیلمهای «پرواز در شب» و «مهاجر»، جنبههای معنوی در فیلمهای دفاع مقدسی بیشتر دیده میشود. این شاخصه برجسته فیلمهای دفاع مقدسی در دهه ۶۰ است.
بیشتر بخوانید:
جمشید هاشمپور تنها قهرمان سینمای اکشن
پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما
مرحوم ساموئل خاچیکیان، کارگردان صاحب سبک سینمای ایران در سال ۶۴ فیلم سینمایی «عقابها» را کارگردانی کرد. این فیلم سینمایی به مدت ۲۲ سال برپرده سینماها بود و در مجموع بیش از ۱۰ میلیون نفر آن را در سینما تماشا کردهاند. عقابها به دلیل داشتن این میزان قابل توجه از مخاطب تا امروز محبوبترین و پرمخاطبترین فیلم سینمایی به شمار میرود. در رتبه بعدی پربینندهترین فیلم سینمای ایران نیز فیلم «کانی مانگا» به کارگردانی مرحوم سیفالله داد قرار دارد. این فیلم با بیش از ۷ میلیون بار دیده شدن در سینماها، گوشهای از توان سینمای دفاع مقدس برای کشاندن مردم به سینماها را به نمایش گذاشت. در سال متأخر، مسعود دهنمکی با ساخت سهگانه «اخراجیها» جزو رکوردداران بیشترین میزان مخاطب سینماست.
سیاستهای دولتی و بیرونق شدن سینمای دفاع مقدس
در دهه ۷۰، سینمای دفاع مقدس یک دوره اوج و یک دوره رکود را تجربه کرد. فیلمهای این دوره از سینمای دفاع مقدس، از نظر رویکردهای ساخت به چند دسته تقسیم میشوند. آغاز حضور «قهرمان» به جای «گروه قهرمانان» در فیلمهای این دوره به وضوح در فیلمهای دفاع مقدسی دیده میشود. در این حالت برخلاف ساختههای قبلی که در آن همه بازیگران نقشهای محوری داشته و دارای معنویت در رفتار هستند، یک سوپراستار به عنوان نقش اصلی و قهرمان در فیلم حضور داشت. در این دهه سینمای دفاع مقدس برای اولین بار با فیلم «لیلی با من است» ساخته کمال تبریزی وارد حوزه طنز شد؛ روندی که بعدها به خاطر نبود مدیریت مناسب باعث لطمههای زیاد و حتی لودگی شد. در دهه ۷۰ مدیریت سینما نتوانست از رونق سینمای دفاع مقدس به خوبی بهرهبرداری کند و روند تولید این فیلم به شدت رو به کاهش گذاشت؛ روندی که در دهههای ۷۰ و ۸۰ نیز دیده میشود.
در این دهه کارگردانانی مانند ملاقلیپور و حاتمیکیا، سینمای دفاع مقدس را با ژانر سینمای سیاسی تلفیق کردند. «آژانس شیشهای» را میتوان نمونه بارز این تلفیق دانست که کنایه سیاسی آن به شرایط بعد از دوران دفاع مقدس و تغییر رویه مدیریت سیاسی و رویکردهای اجتماعی در سالهای سازندگی و اصلاحات است.
حیات دوباره سینمای دفاع مقدس
در چهار دهه از عمر سینمای دفاع مقدس، هنرمندان بسیاری با دیدگاههای مختلف در این ژانر فیلم ساختهاند. از حاتمیکیا و ملاقلیپور تا درویش که جزو رزمندهها بوده و فضای جبههها را از نزدیک درک کردهاند تا کارگردانی مثل کیومرث پوراحمد که به خاطر دور بودن از فضای جبهه، وقتی فیلم دفاع مقدسی میسازد، اثر در نهایت فیلمی ضدجنگ میشود، اما بعد از سالهای رکود سینمای دفاع مقدس، اکنون نوبت جوانترهاست که نسل جدید فیلمسازان دفاع مقدس را تشکیل میدهند. سرمایهگذاری روی جوانانی مانند محمدحسین مهدویان که منجر به ساخت آثاری، چون «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» شده است یا ساخت فیلم «تنگه ابوقریب» با همکاری دو چهره جوان سینما یعنی بهرام توکلی و سعید ملکان و حتی معرفی فیلمسازانی مانند «مهرداد خوشبخت» که اکنون فیلم «آبادان یازده شصت» را روی پرده سینماها دارد، نشاندهنده روح تازهای است که در کالبد سینمای دفاع مقدس دمیده شده است.
به رغم اینکه زمانی قرار بود هر ساله حداقل ۱۳ درصد از تولیدات سینمای ایران به ساخت فیلم دفاع مقدسی تخصیص داده شود، اکنون این سینما با تکستارهها زنده است و امید میرود با حمایت نهادهای فرهنگی و تغییر مدیریت سنتی در برخی نهادهای مهم که قرار است حامی اصلی سینمای دفاع مقدس باشند، در آینده این گونه خاص سینمای ایران با رونق بیشتری بر پرده سینماها دیده شود.
Error loading HTML
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، کنفدراسیون فوتبال آسیا رسما اعلام کرد که دیدار استقلال…