فرهنگ و هنر

شهریار، شاعر عشق و انقلاب

شاعران زیادی از شهریار یاد کرده‌اند و از او گفته‌اند. برای همین شهریار را می‌توان از محبوب‌ترین شاعران این سرزمین دانست. کسی که دغدغه‌مند بود و مردم و درد آنان برایش مهم بود.
هوشنگ ابتهاج در شعری برای شهریار گفته است:
ترانه‌ غزل دلکشم مگر نشنفتی
که رام من نشدی آخر ‌ای غزال رمیده
خموش سایه که شعر تو را دگر نپسندم
که دوش گوش دلم شعر شهریار شنیده

نیما یوشیج هم که یکی از تاثرگذارترین آدم‌ها بر سبک شعری شهریار بوده است، برای او می‌گوید:
رازی است که آن نگار می‌داند چیست
رنجی است که روزگار می‌داند چیست
آنی که چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانــم و شــــهریار می‌داند چیست
و ‫‏شهریار‬ چنین به نیما پاسخ گفت:
نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم
سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم
من از دل این غار و تو از قله آن قاف
از دل بهم افتیم و به جانانه بگرییم
من نیز چو تو شاعر افسانه خویشم
بازآ به هم ‌ای شاعر افسانه بگرییم
مهرداد اوستا هم در وصف شهریار می‌گوید:
شعر همان عشق که با شهریار کرد سرافرازی و نام‌آوری
شعر همان فتنه و آذرم و راز کز نگه دوست کند دلبری

همچنین مهدی اخوان‌ثالث، شاعری که شهریار را بسیار دوست داشت و به او علاقه‌مند بود، در وصف شهریار می‌گوید:
شهریارا تو همان دلبر و دلدار عزیزی نازنینا، تو همان پاک‌ترین پرتو جامی
ای برای تو بمیرم، که تو تب کرده عشقی ‌ای بلای تو به‌جانم، که تو جانی و جهانی

فریدون مشیری با شعرهای عاشقانه و تعابیر جذابی که همیشه دارد درباره شهریار می‌گوید:
در نیمه‌های قرن بشرسوزان
اشک مجسمی بود، در چشم روزگار
جان‌مایه محبت و رقت
‌ای وای شهریار

عمران صلاحی هم از علاقه‌مندان به شهریار بوده است و برای او می‌گوید:
شهریار حزن بودی، خانه‌ات بیت‌الحزن پادشاه قلعه خاموش روح خویشتن
شهر ویرانی سراسر خانه‌هایش سوخته بادهای دربه‌در چرخان و بر در حلقه‌زن

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

6 + چهار =

دکمه بازگشت به بالا