فرهنگ و هنر

عاشورا صرفاً بحث شیعی نیست/ اربعین فرصتی برای حرکت از فرع به اصل حماسه حسینی

تصاویر جدید از زائران اربعین حسینی

نویسنده و پژوهشگر دینی: حرکت نمایشی اربعین فرع است و اگر این حرکت نمایشی که بیشتر در ظاهر، اما مثبت است، هدف صرف ما باشد و از عمق اربعین و عاشورا فاصله بگیریم، به انحراف کشیده می‌شویم.

به گزارش مشرق، راهپیمایی بزرگ اربعین سال‌هاست که نه تنها به اتفاقی بزرگ برای ایرانیان تبدیل شده، بلکه چشم جهانیان را نیز به خود معطوف کرده است. آمارها نشانگر آن است که هر ساله شاهد افزایش پیروان مذاهب مختلف اسلامی و معتقدان ادیان آسمانی دیگر در این راهپیمایی بزرگ هستیم و گویی وحدت و اتحاد بر مدار امام حسین(ع) و خط فکری ایشان ایجاد شده است.

راهپیمایی اربعین بی‌تردید بزرگترین اجتماع انسانی در قالب یک مراسم است؛ به گونه‌ای که بسیاری از تحلیلگران و جامعه‌شناسان نگاه ویژه مطالعاتی به آن دارند و از این مراسم به عنوان پدیده خاص اجتماعی که می‌توان نقش‌های متفاوت و عمیقی در منطقه و جهان بر جای گذاشت، یاد می‌کنند. بر همین اساس، با توجه به جایگاه عظیم اربعین و شرایط به‌وجود آمده مبنی بر شیوع ویروس کرونا که این حرکت عظیم را محدود کرده است، تلاش کردیم به برخی از جهات این واقعه بپردازیم؛ لذا به سراغ حجت‌الاسلام مهدی مسائلی، نویسنده و پژوهشگر دینی رفتیم تا در این خصوص به گفت‌وگو بپردازیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید. یکی از مهمترین رخدادهای همایش عظیم اربعین همگرایی است که در میان قلب‌های مسلمانان و در طول این مسیر رخ داده است؛ این حرکت چگونه موجب وحدت و تقویت آن می‌شود. عاشورا صرفاً بحث شیعی نیست؛ اگر تأملی در قیام امام حسین(ع) و یاران آن حضرت داشته باشیم، درمی‌یابیم که از فرقه‌ها و گروه‌های مختلفی به ایشان لبیک گفته و در این صحنه حضور داشتند؛ حتی بحث مسیحیت را نیز در عاشورا می‌بینیم. در حقیقت مسیحیت نیز در عاشورا جلوه‌گر بود و در میان اصحاب امام حسین(ع) حضور داشته‌اند؛ لذا باید عاشورا را از شیعی بودن صرف منزه کنیم.
عاشورا حرکتی سیاسی است که اگر آن را با مباحث فقهی و مبتدی تلفیق کنیم، مقداری آن را محصور و به شخصیت‌های خودمان محدود کرده‌ایم، در حالی که امام حسین(ع) شخصیت برجسته اسلامی است که حتی می‌توان گفت در دنیای امروز نیز بسیاری از کسانی که حتی مسلمان نبوده‌اند از شخصیت حضرت الگوبرداری کرده‌اند. اربعین، تجمع و بیعتی نو با آرمان‌های امام حسین(ع) است که باید سایر مذاهب اسلامی را نیز در این بحث مشارکت دهیم و از سبک‌ها و گفت‌وگوهای جدید در آن استفاده کنیم. متأ‌سفانه جریان‌هایی هستند که هم در درون و از سوی دوستان و هم از بیرون و خارج از این جمع، مانع از این شدند که حقیقت قیام امام حسین(ع) مشخص گردد و باعث شد که حتی در دوران خود حضرت نیز سایرین به دعوت امام حسین(ع) لبیک نگویند؛ لذا باید حیطه بحث نهضت امام حسین(ع) را گسترش دهیم.
اربعین به واسطه اینکه حرکت و نمایشی خاص را از عظمت شور حسینی نشان می‌دهد، این ظرفیت را دارد که دیگران را به سمت قیام و نهضت امام حسین(ع) نزدیک کند و یک تجمع را بر سر آرمان‌های امام حسین(ع) به‌وجود بیاورد. در بحث دهه اول محرم، به‌واسطه شور و هیجانی که وجود دارد این فرصت نیست که بتوان گفت‌وگوسازی را در رابطه با عاشورا در میان مسلمانان گسترش دهیم. تقریباً ۴۰ روز بعد از شهادت حضرت و در اربعین این فرصت به وجود می‌آید که گفت‌وگوسازی را در میان یک حرکت ظاهری گسترش دهیم و به آن بپردازیم و از این نگاه دوباره گفتمان امام حسین(ع) را ترویج دهیم. البته باید آگاه باشیم که همین گفتمان را به عزاداری و شور صرف محدود نکنیم؛ حتی می‌توانیم با دعوت از علمای اهل سنت همایش‌هایی را ذیل راهپیمایی اربعین برگزار کنیم و ما با معرفت بیشتر و گفتمان سیاسی که در ذیل عاشورا وجود دارد به راحتی مفاهیم عاشورا را انتقال دهیم. در بحث وحدت، مباحث فقهی و اعتقادی که برخی از آن‌ها فرع هستند، مانعی در برابر وحدت محسوب می‌شود، اما وقتی به گفتمان امام حسین(ع) می‌رسیم و با شیوه حضرت با آن‌ها سخن می‌گوییم متوجه می‌شویم که موفقیت‌هایمان در وحدت اسلامی، گفت‌وگوهایمان و توافق‌هایمان در برابر اهل سنت بیشتر است. اما در گفتمان‌های فقهی و اعتقادی اختلاف‌هایی دیده می‌شود که فکر می‌کنیم به بن‌بست رسیده‌ایم.
در بحث نهضت حسینی شاهد وحدت هستیم؛ گاهی اوقات حتی کسانی که ما آن‌ها را دشمن می‌پنداریم و گاهی تکفیر شیعه می‌کنند، وقتی بر نقطه امام حسین(ع) می‌رسند، حرکت امام حسین(ع) را تأیید می‌کنند. کسی نیست که بگوید امام کار بد و یا باطلی انجام داد و همه اتفاق نظر دارند که حرکت یزید در شهادت امام حسین(ع) اقدام باطلی بود و لذا تمام اهل سنت و مسلمانان این اعتقاد را دارند که حضرت، شهید شده است و این نشان می‌دهد که مسلمانان در این موضوع وحدت دارند.
در جریان اربعین و فرهنگ آن چه چیزی اصل و چه چیزی فرع است؟
حرکت نمایشی اربعین فرع است؛ اگر این حرکت نمایشی که بیشتر در ظاهر، اما مثبت است، هدف صرف ما باشد و از عمق اربعین و عاشورا فاصله بگیریم، به انحراف کشیده می‌شویم؛ لذا باید بدانیم همراه با عزاداری و راهپیمایی‌های ظاهری که به آن توصیه شده است، به اصل و هدف نیز برسیم. در عزاداری امام حسین(ع) گاهی اوقات صرفاً عزاداری را هدف تلقی می‌کنند که این نگاه انحرافاتی را به وجود می‌آورد و ممکن است همین انحرافات، اعتقاد برخی افراد شود. اگر فقط راهپیمایی اربعین را هدف تلقی کنیم، هر چند که حرکتی مقدس است، اما به انحراف کشیده می‌شویم؛ به همین خاطر است که گاهی می‌بینیم، برخی در این حرکت بسیاری از مقدسات و واجبات دینی و مذهبی را نادیده می‌گیرند. برای مثال در موضوع کرونا به خوبی می‌دانیم که برخی افراد که راهپیمایی اربعین برایشان هدف شده است، کارهایی خلاف قانون را انجام می‌دهند و تفرقه‌هایی را به وجود می‌آورند و نسبت‌های ناروا به علمایی که از روی مصلحت اعلام کرده‌اند که راهپیمایی اربعین را نمی‌توان مانند گذشته انجام داد، می‌دهند. آن‌ها اتهامات را به کسانی می‌زنند که از روی خیرخواهی نسبت به راهپیمایی اربعین نکاتی را بیان می‌کنند؛ لذا مشخص است که برای این افراد راهپیمایی هدف صرف شده است.
هدف اصلی در جریان اربعین چه باید باشد؟
هر چند که امسال در جریان اربعین فاصله ایجاد شده است، اما آرمان‌های امام حسین(ع) را نباید مختصر به اربعین و ایام عزاداری کنیم. امروز مشکلاتی که مسمانان گرفتار آن هستند فقط از باب رفتارهای فردی نیست، بلکه بیشتر آن‌ها مشکلات اجتماعی است که حضرت به آن اعتقاد داشتند و اساس حرکت و قیامشان نیز مشکلات اجتماعی بود. در زمان یزید نمازخانه‌ها و عبادت‌ها برپا بود و افراد به طور آزادانه مناسک مذهبی خود را برپا می‌کردند، اما ریاست امت اسلامی به سمت نابودی دین در بعد سیاست و اجتماع بود که امام حسین(ع) به آن اعتراض داشتند. اربعین نقطه شروع است و اگر پیاده‌روی اربعین را نقطه پایان برای عزت معنوی صرف خودمان ترجمه کنیم، گرفتار انحراف خواهیم شد. همانطور که امروز در جهان جهش‌های عرفانی داریم و مشاهده می‌کنیم که صرفاً با پرداختن به اذکار خاص، گرفتار انحراف شده‌اند و این ذکرگویی هدف آنان محسوب می‌شود؛ گویی همین ذکرگویی و لذتی که از ذکر گفتن صرف به دست می‌آورند هدف است. برخی می‌گویند پیاده‌روی و ذکر نام امام حسین(ع) تبدیل به هدف شده است؛ البته ذکر امام حسین(ع) و پیاده‌روی مطلوب است و باید از آن نیز لذت برد، اما اگر ورای این لذت، شناخت و معرفتی برای ما حاصل نشود، موجب انحراف می‌شود؛ همانطور که نگاه‌های عرفانی در امت اسلامی تخدیری برای امت ایجاد می‌کند و می‌بینیم، در طول روز بسیاری از مسلمانان به ابعاد سیاسی و اجتماعی دین اسلام توجه ندارند؛ بنابراین ابعاد سیاسی و اجتماعی دین اسلام را باید از عاشورا کسب کنیم.
اگر بخواهیم جریان پیاده‌روی اربعین در سنوات گذشته را به بوته نقد ببریم نقاط قوت و ضعف آن چه مواردی می‌تواند باشد؟
اربعین به دلیل اهمیت بسیاری که دارد، ما را گرفتار غلو مفهومی کرده است و جایگاه اربعین را نسبت به عزاداری امام حسین(ع) بالاتر از حد خودش می‌دانیم؛ این در حالی است که در حیطه مناسک اجتماعی اسلام اربعین را به نماد تبدیل کرده‌ایم و اینطور به‌نظر می‌رسد که گویی تمام دین راهپیمایی اربعین است. حتی برخی این حرکت را با حج مقایسه می‌کنند و تلاش دارند آن را بالا ببرند؛ این در حالی است که حج مناسک تعظیم توحید و اربعین مناسک تعظیم ولایت است؛ ولایت و توحید در عرض هم نیستند و نباید این دو را با هم مقایسه کرد. تمامی مقایسه‌ها نسبت به این دو باطل است. اربعین جایگاهی خاص در عزاداری امام حسین(ع) دارد، اما نباید آن را به حدی بالا ببریم که به برخی از مناسک دیگر عزاداری لطمه بزند. در خصوص اربعین باید با سیاست رفتار کنیم و این را بدانیم که اگر نسبت به آن مدیریت نداشته باشیم و فقط به فکر تعداد و جمعیت باشیم، باید احساس خطر کنیم. علمای دین باید نسبت به اربعین مدیریت داشته باشند تا غلوی که در رابطه با راهپیمایی اربعین ایجاد شده، شدت پیدا نکند؛ همین غلوها باعث شده که اگر امروز به برخی افراد می‌گوییم در راهپیمایی اربعین، آن هم به واسطه شیوع بیماری کرونا شرکت نکنید، گویی تمام دینداری آن‌ها را می‌خواهیم بگیریم. پیاده‌روی اربعین یک رفتار مثبت است، اما چیزی نیست که اگر امکانی برای آن فراهم نبود و یا محدودیتی در خصوص آن اعمال شد، دینداری ما گرفتار مشکل شود و یا از دست برود.
مهمترین نکات قوتی که دینداری ما و نوع نگاه به دین را در جریان اربعین تقویت می‌کند چیست؟ پیاده‌روی اربعین، جامعه مسلمان را متحدتر کرد و اختلافات شیعه و سنی را زدود. اربعین عزاداری را از کوچه‌ها و خیابان‌ها خارج کرد و آن را به سمت امت برد و اختلافات را در این ایام به پایین‌ترین حد خود رساند. اربعین توانست ارتباط فرهنگی بین کشوری را در بین شیعیان سراسر جهان ایجاد کند و ما امت دینی را متحدتر دیدیم.
تأثیر این جریان بر قشر خاکستری جامعه چه بوده است؟ آیا آن‌ها را نیز به دین و دینداری سوق داده است؟
جریان‌های مختلف و متفاوتی در راهپیمایی اربعین ایجاد شد. برخی تلاش می‌کردند این جریان را به سمت سکولارهای مذهبی پیش ببرند و از ظرفیت اربعین برای خودشان جریان‌های انحرافی ایجاد کنند. اما راهپیمایی اربعین در عین اینکه شور دارد، حالت حماسه نیز ایجاد می‌کند و طیف‌های خاکستری که شاید در باب عزاداری صرف وارد این مجالس می‌شدند را به سمت معرفت، شور و حماسه حسینی می‌کشاند؛ لذا اربعین و پیاده‌روی آن با کاهش فاصله‌های جغرافیایی و ایجاد همدلی و برادری، نوعی همگرایی و تجانس بین امت اسلام و همه مسلمانان به وجود آورد و این مهم در این نکته خلاصه می‌شود که امام حسین(ع) صرفاً به شیعیان تعلق ندارد و تمامی مسلمانان جهان به سیدالشهدا(ع) و اهل‌بیت(ع) ارادت خالصانه دارند. امسال که فرصت پیاده‌روی اربعین فراهم نیست، باید سعی کنیم از نظر فردی و روحی خود را تقویت کنیم و به عمق حقیقت قیام عاشورا و حرکت اربعین پی‌ ببریم و اهداف خود را تنها معطوف به پیاده‌روی نکنیم.

  • شهر خبر

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 3 =

دکمه بازگشت به بالا