شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ – ۰۱:۱۳ فضایلی مهدی: این غرب دیگر آن غرب نیست!
همه این واقعیت ها در کنار مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دیگر موجب شده است این پیام به مردم زیادی در جهان برسد که این غرب دیگر آن غرب سابق نیست!
مهدی فضائلی-
حدود پانزده سال پیش برای اولین بار به یکی از صنعتیترین کشورهای جهان و ثروتمندترین عضو اتحادیه اروپا که موتور اقتصادیِ حوزهٔ پولی یورو نیز بهشمار میرود،یعنی آلمان سفر کردم؛این اولین سفر من به دنیای غرب بود.
درهمان ابتدای ورود به آلمان وقتی سوار قطار شدیم تا از فرانکفورت به برلین برویم مردی با لباس های مندرس و کفش پاره نیز سوار قطار شد و من از دیدن او شگفت زده شدم؛ چرا؟ چون چنین صحنهای با تصویر ساخته شده در ذهنم از رفاه و پیشرفت غرب و خصوصاً آلمان، هیچ سنخیتی نداشت!
طی چند روزی که این سفر طول کشید صحنه های مشابه و بدتر از آن را به وفور دیدم و در سفرهای بعد و کشورهای دیگر غربی این تصاویر تکرار و تکرار شد و این پرسش ذهنم را مشغول خود کرد که چه نسبتی بین تصویر ذهنی ما از غرب با واقعیت های این بخش از دنیا برقرار است؟
پاسخ اجمالی به این پرسش این است که فاصله تصویر تا واقعیت بسیار زیاد است.تصویر از غرب توسط رسانههای حرفه ای و منورالفکر های وابسته یا دلبسته ساخته و پرداخته شده اما واقعیت همان است که دیده میشود،بدون روتوش!
معنای این سخن آن نیست که غرب رؤیایی، ویرانهای تمام و کمال است که صرفاً توسط مشاطه های حرفه ای هالیوود چهره پردازی شده و هیچ بهره ای از واقعیت ندارد،نه،بلکه منظور آن است که پیرایشگران حرفه ای غربی،از سویی فقط بخش های زیبای آنرا نشان دیگران داده اند و بعضاً با آب و تاب و بزرگنمایی واز سوی دیگر از دیده شدن بخش های مهمی هم جلوگیری کردهاند.
به عبارت دیگر تصویر ساخته و پرداخته شده از غرب در ذهن بسیاری از مردم دنیا،تصویری است مملو از انواع مغالطات؛از مغالطه اشتراک لفظ گرفته تا مغالطه بزرگ نمایی و مغالطه کوچک نمایی و مغالطه متوسط و تحریف و…
اما شرایط امروز دنیا تغییرات بسیاری کرده و از کنار یا لابه لای دستان مشاطه های جادو گر غربی، دود سیاه ناشی از سوختن جنگل های کالیفرنیا و ناتوانی مهار آن،اخبار تلفات کرونا وعجز آنان در مقابله با آن و سقوط اقتصادشان،رها کردن سالخوردگانشان در آسایشگاه های سالمندان و نمایان شدن غرب وحشی،صف های طولانی گرسنگان و هجوم مردم برای خرید سلاح بدلیل نگرانی از امنیت نیز دیده یا شنیده می شود.
امروز شعارهای حقوق بشری،دموکراسی خواهی و حقوق زن غربی ها مثل گذشته طنین لازم را ندارد.
دم خروس حقوق بشر غرب از زندان گوانتانامو و ابوغریب و حتی زندان های خود آمریکا مانند پارچمن در ایالت می سی سی پی بیرون زده است.
تشت دموکراسی خواهی آمریکا و متحدان اروپایی اش در دفاع از حکومت های دیکتاتور و بیگانه با رای مردم حاشیه خلیج فارس از بام افتاده است.
و پوچی ادعای حقوق زن غربی ها نیز در صدها هزار آزار واذیت جنسی زنان و شکل گیری کمپین metoo و نابودی خانواده آشکار گردیده است.
همه این واقعیت ها در کنار مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دیگر موجب شده است این پیام به مردم زیادی در جهان برسد که این غرب دیگر آن غرب سابق نیست!
این رسوایی ها و ناکامیهای پی در پی،در حوزه اندیشه نیز این پیام مهم را دارد که هیچ مکتب ساخته و پرداخته شده توسط انسان از لیبرالیسم گرفته تا کمونیسم و هر ایسم دیگر،نه تنها سعادت آدمی را تامین نمی کند در ساختن دنیای انسان ها نیز ناکام خواهد بود.
بازار
اخبار کسب و کار
Error loading HTML
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، اردوی آمادهسازی تیم ملی فوتبال زنان ایران به منظور…