لزوم قیام امام حسین(ع)/ حرکت امام (ع) پاسخی به عهدشکنی معاویه و بدعتگذاری بود
دکتر محمدحسین رجبی دوانی در برنامه «سایه روشن» فرهنگسرای اندیشه گفت: روی کارآمدن یزید خلاف همه اصولها و عرف رایج زمان بود. اگر امام حسین قیام نمیکرد، قبح بدعتگذاری در دین شکسته می شد.
به گزارش مشرق، جدیدترین قسمت از ویژه برنامه «سایه روشن» فرهنگسرای اندیشه به بررسی واقعه کربلا پرداخت و شبهات مطرح شده در این موضوع را مورد نقد و بررسی قرار داد. مهمان این قسمت از برنامه محمدحسین رجبی دوانی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین بود.
رجبیدوانی در ابتدای صحبتهایش در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا امام حسین (ع) صلح نکرد، گفت: امیرالمومنین (ع) و امام حسن (ع) هرگز با معاویه کنار نیامدند و صلحی در کار نبود. امام علی (ع) جز سرنگونی معاویه از حکومت شام به چیز دیگری رضایت نمیداد. تلاش کرد او را به صورت مسالمتآمیز از این جایگاه که به ناحق تصاحب کرده بود کنار بزند اما او مقاومت کرد و حضرت ناچار به جنگ صفین شد. اگر آن خیانت صورت نمیگرفت و قرآنها به نیزه نمیرفت تا اطرافیان حضرت ایشان را مجبور به آتشبس کنند، هرگز قائل به کنار آمدن با معاویه نبود.
وی اضافه کرد: امام حسن مجتبی (ع) نیز همان راه پدر را ادامه داد، حضرت میخواست لشگرکشی معاویه به عراق را با قدرت پاسخ بدهد اما مردم عراق با ایشان همراهی نکردند؛ حتی به او خیانت کردند و بعضی از فرماندهان با معاویه مکاتبه کرده و گفتند «تو بگو حسن (ع) را زنده یا مرده تحویلت بدهیم». حتی فرمانده پیش قراولان سپاه امام حسن علیهالسلام با دیدن رشوه کلان معاویه، خیانت کرد و به سپاه معاویه منتقل شد. به عبارت دیگر امام حسن (ع) قبل از آنکه بخواهد با دشمن مواجه شود با خیانت داخلیها مواجه شده بود و اگر میخواست با همان لشگر در برابر معاویه بایستد امام را از پای درآورده بودند. امام حسن وقتی این شرایط را دید با آنان اتمام حجت کرد و صراحتاً فرمود «بین ما و معاویه به جز شمشیر، چیز دیگری نباید حاکم باشد. اگر مرگ با عزت و رضای خدا را میطلبید باید بروید و با او بجنگید اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدهید پیشنهاد صلح را بپذیرید. آنان هم فریاد دنیا دنیا برآوردند و این به معنای این بود که مرگ باعزت و رضای خدا را نمیخواهیم و حتی معاویه را به تو ترجیح میدهیم.»
رجبی دوانی در خصوص تغییر شرایط مسلمین پس از روی کارآمدن یزید توضیح داد و گفت: در زمان امام حسن (ع) جامعه به سمت معاویه میل پیدا کرد. در حقیقت مردم آن زمان احساس میکردند با حکومت معاویه، دنیایشان به خوبی تأمین میشود و به همین دلیل به سمتش رفتند. علاوه بر این، ظاهر معاویه به عنوان یکی از اصحاب پیغمبر، جز کاتبان وحی و … باعث شده بود پایگاهی در بین مردم داشته باشد و مردم او را بر فرزند پیغمبر ترجیح دهند. روی کارآمدن یزید خلاف همه اصولها و عرفی رایج زمان بود. اولاً یزید بسیار جوان بود، ثانیاً سوابقی نداشت، ثالثاً به فسق و فجور معروف بود و حضورش نوعی بدعت بود. اگر امام حسین اجازه میداد این روند ادامه پیدا کند، قبح بدعتگذاری در دین شکسته میشد و تمام دستاوردهای پیغمبر نابود میشد. بنده معتقدم اگر امام حسن زنده بود و یزید روی کار میآمد همان کاری را میکرد که امام حسین انجام داد. باید بگویم امام حسین ۱۰ سال و نیم امامت داشت که ۱۰ سال از آن در دوره خلافت معاویه بود؛ در این مدت ایشان همان رفتاری را انجام داد که برادرش کرد. حتی دعوت به قیام از سوی مردم کوفه شد اما فرمود تا زمانی که معاویه زنده است من قیام نمیکنم اما زمانی که معاویه مرد، شرایط تغییر پیدا کرد؛ کسی روی کارآمد که با زور به خلافت رسیده بود، امام وظیفه داشت قیام کند. علاوه بر این دقت کنید که معاویه در پیمان صلح به امام حسن (ع) تعهد داده بود که حکومت بعد از او به امام حسن میرسد و اگر ایشان زنده نبود به حسین بن علی (ع) میرسد. در حقیقت معاویه حق تعیین جانشین نداشت اما در نهایت پسرش را قرار داد. امام حسین در برابر این منکر بزرگ ایستاد و قیام کرد.
این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به سوالی مبنی بر حرکت امام حسین از مکه به سمت کوفه و توصیه ناصحان گفت: ناصحان متأسفانه به رغم دلسوزیهایی که برای امام حسین داشتند، متوجه هدف امام نبودند. در حقیقت آنان نگران جان امام بودند و میگفتند امام با رفتن به سمت کوفه جان خود را به خطر میاندازد. فلذا به ایشان توصیه میکردند که به سمت مناطق دیگری از جمله یمن بروید تا دست این دشمنان به شما نرسد. این موضوع در حالی است که امام میخواهد به تکلیف خود عمل کند، تکلیف امام حفظ اسلام از خطر انحراف و نابودی قطعی است که در این راه اگر لازم باشد، حاضر است حتی جانش را هم فدا کند.
رجبی دوانی در بخش دیگری از صحبتهای خود در خصوص همراهی خانواده امام حسین (ع) با ایشان در سفر به کوفه گفت: یزید به فرمانده مدینه دستور داده بود که امام حسین (ع) را احضار کند تا از او بیعت بگیرد و اگر بیعت نکرد او را به شهادت برساند اما امام اصلاً قصد بیعت ندارد و حتی میخواهد در برابر این وضع بایستد. بر همین اساس امام تصمیم گرفت از مدینه بیرون رفته و به سمت مکه برود. اگر امام خانواده خود را با خود نمیبرد و آنان را در مدینه میگذاشت با سابقهای که از معاویه سراغ داریم متعرض خاندان امام میشدند. این موضوع در حالی است که معاویه نسبت به یزید باهوشتر و زرنگتر بود. در حقیقت برای اینکه امام را وادار به بیعت کنند خانواده ایشان را به گروگان گرفته و به زندان میانداختند.
این پژوهشگر تاریخ خاطرنشان کرد: همچنین با توجه به دعوت گسترده مردم کوفه طبیعی است که امام باید همراه با خانواده خود به کوفه برود. امام به سوی جنگ نمیرفت بلکه در پاسخ به دعوت مردم کوفه در حال عزیمت به آنجاست. در روند طبیعی این دعوت امام باید همراه با خانواده خود در کوفه مستقر میشد و اگر بنای جنگ وجود داشت، خانواده امام در کوفه میماندند و امام همراه با نیروهای نظامی کوفه به جنگ میرفتند. با خیانت مردم کوفه و عدم یاری امام از سوی آنان مقرر شد که مسیر امام سد شده و ایشان در محاصره قرار بگیرد. فلذا کار امام برای همراه کردن خانوادهاش امری منطقی است چرا که قرار بود آنان در کوفه مستقر شوند و امام همراه با نیروهای نظامی به جنگ روند. البته درست است که حضور خانواده حضرت در کنار ایشان در کربلا منجر به فاجعه اسارت برای آنان شد اما از سویی باعث شد آنان پیامرسانان واقعه کربلا باشند و اجازه ندهند این اتفاق عظیم در آنجا خاموش شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) توضیحاتی در خصوص انتخاب حضرت مسلم به عنوان سفیر امام داد و گفت: مسلم بن عقیل شخصیت والا و برجستهای در خاندان امام حسین است. امام همین موضوع را در نامهای که به مردم کوفه مینویسد مورد اشاره قرار داده و میگوید برادر، پسرعمو و فرد مورد اعتماد خود را پیش شما میفرستم. در این نامه میفرماید اگر مسلم به من گزارش دهد که شما پای حرفتان هستید به سوی شما حرکت میکنم. بر اساس اسناد تاریخی شمار بیعتکنندگان با مسلم در کوفه بیش از ۱۸ هزار تن بود. آنان میگفتند ما حاضریم با بذل جان و مال خود با دشمنان امام حسین بجنگیم. همین موضوعات باعث شد که برای مسلم این یقین ایجاد شود که کوفه آمادگی کامل دارد. فلذا به امام نامه نوشت و گفت کوفه آماده است و شما بشتابید.