فرهنگ و هنر

ماشین سفر به زمان دوباره کشف شد

رتبه رئیس

برای دو دنیای ادبیات و سینما، همیشه بازی با زمان و مکان و سفر به دوران‌ و زمان‌های مختلف و متفاوت و بهره‌گیری از فضای روز گراندهاگ گونه جذابیت‌های خاص خودش را داشته است.

به گزارش مشرق، روز گراندهاگ برای صنعت سینما از اهمیت زیادی برخوردار است. هر چند وقت یکبار، فیلمی اکشن یا کمدی درام ساخته می‌شود، که داستانش با الهام از همین روز گراندهاگ نوشته شده است. در فیلم‌هایی با این مضمون، شخصیت محوری ماجرا معمولا یک اتفاق را هر روز دوباره تکرار و تجربه می‌کند و توانایی رهایی از وقایع آن روز به‌خصوص را ندارد. اصلا فیلمی هم با نام «روز گراندهاگ» با بازی بیل موری ساخته شد که با استقبال منتقدان و تماشاگران هم روبه‌رو شد. حالا همین مضمون تکرار روزانه وقایع برای یک آدم بخت‌برگشته، در اکشن علمی- تخیلی و دلهره‌آور«رتبه‌رئیس» به صورت دستمایه اصلی ماجراها درآمده است.

روز گراندهاگ

فرانک گریلو، ورزشکار معروف که مدتی است به جمع بازیگران سینما پیوسته، در رتبه‌رئیس در قالب شخصیتی بخت‌برگشته به نام روی پولور ظاهر شده است.
او هر روز صبح در حالی از خواب بیدار می‌شود که از سوی یک آدمکش در معرض خطر مرگ قرار دارد. روی بعد از ناکار کردن این آدمکش متوجه می شود ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. او باید ضمن فرار از آپارتمانش، با گروهی از آدمکشان ناشناسی مقابله کند که در پی کشتنش هستند. روی هربار در یکی از خان‌های مبارزه توسط یکی از این آدمکش‌ها به قتل می‌رسد. صبح روز بعد، دوباره همین اتفاق‌ها تکرار می‌شود و روی آگاه‌تر از روز قبل تلاش می‌کند به منبع اصلی خطر برسد و بفهمد تمام این ماجراها برای چیست.

کشف بزرگ علمی
واقعیت این است که کلنل کلایو ونتور(مل گیبسن در یک نقش منفی دیگر) با بهره‌گیری از توان علمی جما ولز دانشمند که همسر سابق روی است (با بازی نائومی واتس)، در حال رسیدن به کشف بزرگ علمی است که به انسان توان سفر در زمان و مکان را می دهد. جما، سیستم جسمی روی را به گونه‌ای تنظیم کرده که بتواند در مواجهه به خطرات پیش رو، به زندگی ادامه داده و مانع از نابودی کره‌زمین شود. روی به بازی مرگ و موش و گربه بازی‌اش با ونتور آنقدر ادامه می‌دهد که موفق به نابودی او و سیستم خرابکارانه‌اش می‌شود.
جان کارناهان، اکشن‌ساز مطرح سینما که در کارنامه‌اش فیلم‌هایی چون خاکستری و نارک دارد، رتبه‌رئیس را براساس فیلمنامه‌ای از تیم دونفره کریس و ادی بوری ساخته است. بوری ها با طرح حرکت تعلیقی در زمان و مکان، موفق به خلق فیلمنامه‌ای جذاب و تماشایی شده‌اند. داستان آنها توانایی جذب مخاطب و همراهی او با داستان و ماجراها را دارد. تماشاچی کنجکاو که داستان روی پولور را دنبال می‌کند، می‌خواهد بداند او بالاخره چگونه موفق به حل معمای ماجرا خواهد شد. در عین حال، بازی خوب گریلو (که منتقدان را هم شگفت‌زده کرده است) کمک زیادی به این همراهی و همدلی می‌کند. در حقیقت، بار اصلی داستان فیلم روی دوش این بازیگر است و یک بازی بد و غیرهماهنگ به‌راحتی می‌توانست بیننده را از پیگیری ماجراها بازدارد.

باز هم کرونا!
شرکت فیلمسازی اینترتینمنت استودیو در اصل قصد داشت رتبه‌رئیس را برای آگوست2019 اکران عمومی کند. اما مشکلات مربوط به دوران پس از تولید مانع از این کار شد. بحران کرونا هم بدشانسی دیگر فیلم بود که نگذاشت در سالن‌های سینما اکران عمومی شود. شبکه اینترنتی هولو با خریدن امتیاز فیلم، اقدام به پخش اینترنتی زنده و استریم رتبه‌رئیس کرد.
مدیران هولو بعد از پخش استریم این اکشن آینده‌نگرانه، خبر از استقبال خوب تماشاگران از آن دادند. با این وجود، آنها حاضر به اعلام این موضوع نشدند که چه تعداد تماشاچی علاقه‌مند در سه هفته اول اکران اینترنتی فیلم به تماشای آن نشست.

بیشتر بخوانید:

سایه سنگین فانتزی‌های امنیتی بر سر «خانه امن»/ چگونه کارگردان در نقش «منجی» ظاهر می‌شود؟!

شاید بدبیارترین فرد در رابطه با وضعیت فیلم، فرانک گریلو بازیگر اصلی آن بود. او که تلاش زیادی کرده تا بتواند خودش را به‌عنوان یک قهرمان اکشن جدید گونه حادثه‌ای معرفی و تثبیت کند، انتظارات زیادی از این اکشن علمی ـ تخیلی داشت. نزدیکان بازیگر 55 ساله سینما می‌گویند او امیدوار بود اکران عمومی فیلم و موفقیت احتمالی بالای مالی آن، کمک مهمی در تثبیت موقعیت هنری‌اش بکند و نامش را همتراز اکشن‌کارانی چون دواین جانسون و وین دیزل قرار دهد، اما با پخش اینترنتی فیلم این امکان از گریلو گرفته شد. در عین حال، در اواسط کار فیلمبرداری رتبه رئیس مادر او هم درگذشت. گریلو که وابستگی عاطفی بسیار زیادی به مادرش داشت، یک هفته سر صحنه فیلمبرداری ظاهر نشد و عملا تولید فیلم متوقف شد. سازندگان فیلم هم در همین رابطه، فیلم را به روح مادر او تقدیم کردند. مل گیبسون همبازی گریلو در مصاحبه‌هایش تعریف زیادی از او و وقت‌شناسی‌اش کرد. این دو قبل از این در اکشن «لبه تاریکی» (2010) هم با یکدیگر همبازی بودند.

انتظاری که برآورده نشد
منتقدان سینمایی رتبه رئیس را پایین‌تر از کارهای قبلی جان کارناهان ارزیابی کرده‌اند. آنها در نقدهای خود به این نکته اشاره کردند که از خالق فیلم‌هایی چون «خاکستری» و «نارک»، انتظار بیشتری داشته‌اند. این در حالی است که خود فیلمساز در این‌باره صحبت می‌کند که طرح ساختن فیلم را نزدیک به یک دهه در ذهنش داشته است. او سال 2008 طرح داستانی خودش را به کریس و ادی بوری ارائه می‌کند. این طرح قرار بود با نام «ادامه» وارد مرحله تولید شود. برادران بوری چند سال وقت صرف نگارش فیلمنامه می‌کنند و بالاخره سال 2010 آن‌ را به کارناهان می‌دهند. کارناهان بعد از مطالعه فیلمنامه آن را دوباره‌نویسی کرده و به شرکت فوکس قرن بیستم تحویل می‌دهد. سال 2012 به‌عنوان زمان آغاز تولید فیلم اعلام می‌شود، اما به دلایلی که مشخص نیست، این اتفاق نمی‌افتد و فیلمنامه به قفسه بایگانی سپرده می‌شود. با تمام اتفاقاتی که برای رتبه رئیس طی این سال‌ها رخ داد، حالا خبر می‌رسد که به احتمال بسیار زیاد قسمت دوم آن هم ساخته خواهد شد.

روز گراندهاگ!
برای دو دنیای ادبیات و سینما، همیشه بازی با زمان و مکان و سفر به دوران‌ و زمان‌های مختلف و متفاوت و بهره‌گیری از فضای روز گراندهاگ گونه جذابیت‌های خاص خودش را داشته است. در سینما تولید فیلم‌هایی با این مضمون، برای خودش به‌صورت یک گونه درآمده و هر روز که می‌گذرد، تعداد فیلم‌هایی با این حال و هوا بیشتر می‌شود. در هالیوود گونه‌های مختلفی چون کمدی، علمی ـ تخیلی و حتی ترس و دلهره، داستان‌هایی را در محور خود داشته‌اند که در آنها شخصیت اصلی هر روز صبح در شرایطی از خواب بلند می‌شود که باید زندگی روز قبل خود را دوباره تجربه و تکرار کند. تام کروز در درام علمی ـ تخیلی آینده‌نگرانه «لبه فردا»، با چنین فضایی روبه‌رو شد و هر روز صبح خود را به گونه‌ای آغاز می‌کرد که تجربه بیشتری در مقابله با موجودات فضایی مهاجم به کره زمین پیدا کرده بود.

شخصیت نوجوان اکشن دلهره‌آور «روز مرگت مبارک» هم در روز تولدش با این واقعیت عجیب و غریب از خواب بیدار می‌شود که هر روز زندگی‌اش باید روز تولدی باشد که قرار است در آن به قتل برسد، اما چنین داستان‌هایی برای فیلمی ایرانی تا چه اندازه قابل قبول است. به صورت طبیعی، چنین داستان و حال و هوایی بیشتر مورد پسند تماشاچی اروپایی و آمریکایی است. در جایی مثل قاره آسیا هم، حداکثر در محصولات ژاپنی یا کره‌ای می‌توان سراغ چنین چیزهای عجیب و غریبی را گرفت. به احتمال بسیار زیاد، به همین دلیل است که فیلمنامه‌نویسان ایرانی تا به حال سراغ فیلمنامه‌ای با حال و هوای روز گراندهاگ گونه نرفته‌اند و فیلمی این‌چنینی تولید و روانه پرده سینماها نشده است. بعید هم به نظر می‌رسد در آینده هم صنعت سینمای ایران سراغ چنین چیزی برود.

منبع: جام جم آنلاین

  • شهر خبر
  • سعادت رنت

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 − هشت =

دکمه بازگشت به بالا