فرهنگ و هنر

ناشران دولتی چه سهمی در بازار کتاب کودک و نوجوان دارند؟

ناشران دولتی امروز چه سهمی در بازار کتاب کودک و نوجوان دارند؟

روشن‌ترین نشانه که برای کاهش شدید جایگاه ناشران دولتی می‌توان ذکر کرد، فهرست ناشرانی است که پیش‌تر در بازار کتاب کودک و نوجوان فعال بودند، اما حالا با این بازار خداحافظی کرده‌اند.

به گزارش مشرق، سیدعلی کاشفی خوانساری، نویسنده و پژوهشگر، در یادداشتی درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان و نقش ناشران دولتی و خصوصی در این بازار می‌نویسد:

در یادداشت‌های قبلی نوشته بودم که ناشران دولتی دیگر از جایگاه خاصی در صنعت نشر کتاب کودک و نوجوان برخوردار نیستند و یا اینکه اصلاً به دلیل عدم مطابقت و تبعیت از قواعد بازار، ناشر حرفه‌ای ادبیات کودک و نوجوان محسوب نمی‌شوند. هفته پیش در جمع دوستانه سه ناشر کتاب کودک و نوجوان حضور داشتم و آنها حرف آن یادداشت را پیش کشیدند و گفتند برخلاف نظر من، هنوز هم در چرخه نشر کتاب کودک و نوجوان ناشران دولتی حرف اول را می‌زنند و مانع اصلی رشد این حوزه و فعالیت ناشران خصوصی هستند. حال در این نوشته می‌کوشم به شکل عینی جایگاه ناشران دولتی را در نظام نشر کتاب کودک و نوجوان بررسی کنم.

حدود ۵۰۰ ناشر به شکل تقریباً جدی در حوزه کتاب کودک و نوجوان به فعالیت مشغولند و ناشر کوچک، متوسط، بزرگ و یا خیلی بزرگ کتاب کودک و نوجوان محسوب می‌شوند. از این تعداد حدود ۳۰۰ ناشر در بخش کودک و نوجوان نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران غرفه می‌گرفتند و حدود ۱۰۰ ناشر هم به این ناشران نمایندگی می‌دادند و یا در غرفه تجمیعی حاضر می‌شدند.

ابتدا باید ببینیم ناشران دولتی و با بودجه عمومی در این کمیت چه سهم و جایگاهی دارند. به نظر من بعید است بیش از ۲۰ ناشر فعال دولتی کودک و نوجوان را بتوانیم نام ببریم. ناشران بزرگ تخصصی کودک، کانون، انتشارات مدرسه و انتشارات تربیت هستند. ناشران بزرگ بخش عمومی که در حوزه کودک و نوجوان هم فعالیت جدی دارند علمی و فرهنگی، سوره مهر و به‌نشر هستند. به اینها چند ناشر دیگر را هم می‌توان افزود: امیرکبیر، هرمس، سروش، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بوستان کتاب، دارالحدیث، جمکران، نشر شهر، جامعةالقرآن.

تا اینجا ۱۵ ناشر را نام برده‌ایم. آیا شما ناشر دولتی دیگری را سراغ دارید که به طور متوسط حداقل سالی ۲۴ عنوان کتاب کودک منتشر کرده باشد تا آن را از جرگه ناشران کوچک خارج کنیم و در میان ناشران متوسط این حوزه جای دهیم؟ ناشران بزرگ و خیلی‌بزرگ پیشکش.

ناشرانی که نام بردیم از نظر تعداد کتاب‌های چاپ اول و تجدید چاپ، از نظر سهم فروش در کتابفروشی‌ها، گرفتن جوایز ادبی، راه یابی به فهرست کتاب‌های مناسب، سهم در نقد و بررسی‌های مجلات تخصصی و ادبی، متراژ غرفه در نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاه‌های استانی، میزان فروش در طرح‌های تابستانه و پاییزه کتاب و … چه جایگاهی دارند؟ بعید است هیچ‌کس هیچ‌کدام از این ناشران را جزو ۱۰ ناشر برتر و موفق بازار امروز کتاب کودک بداند.

پس به گمانم باید پذیرفت که بیش از ۲۰ ناشر جدی غیرخصوصی در حوزه کتاب کودک نمی‌توان یافت. تا جایی که می‌بینیم و خبر داریم از انتشارات تربیت و نشر شهر جز نام و خاطره‌ای برجای نمانده است. سروش و امیرکبیر هم سال‌ها چنین وضعیتی داشتند و حالا گویا نشانه‌های حیات در آن‌ها مشاهده می‌شود. بسیاری از نشرهای دیگر هم چنین وضعیتی دارند. سوره مهر از نظر کمی و کیفی فعال است و کتاب‌هایی با موضوعات خاص و برای مخاطبان خاص خود منتشر می‌کند. انتشارات مدرسه هم همین‌طور اما عمده برتری آن در کتاب‌های فوق درسی و پژوهشی‌اش در حوزه تعلیم و تربیت است. کانون پرورش فکری هم پس از وقفه‌ای طولانی تلاش‌های جدیدی را آغاز کرده است، اما با دوران اوج خود فاصله نجومی دارد. علمی و فرهنگی و به‌نشر که متمول‌ترین ناشران غیرخصوصی‌اند، از نظر کمی و کیفی اوضاع به نسبت بهتری از سایر همگنان دارند. با این حال نمی‌توان آنها را هم جزو ۱۰ ناشر مهم بازار کتاب کودک گنجاند.

روشن‌ترین نشانه که برای کاهش شدید جایگاه ناشران دولتی می‌توان ذکر کرد فهرست ناشرانی است که پیش‌تر در بازار کتاب کودک فعال و نامدار بودند، اما حالا با این بازار خداحافظی کرده‌اند.

ناشرانی مثل زلال، تکا، شاهد، صریر، بنیاد اندیشه اسلامی، بنیاد بعثت، جهاد سازندگی، برگ، انجمن اولیا و مربیان، کافل، بنیاد جانبازان، گفت‌وگوی تمدن‌ها، همشهری، خانه روزنامه‌نگاران جوان، نمایش، فارابی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، کتاب رشد، روایت فتح، پالیزبان، آستانه حضرت معصومه(س)، بنیاد ادبیات داستانی، الهدی، جوانه، اسوه، انتشارات سپاه پاسداران، مجمع جهانی اهل‌بیت، بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، سما، مؤسسه کیهان، بیمه، آزادگان، رجا، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و بسیاری نام‌های دیگر را می‌توان به خاطر آورد که روزگاری از ناشران جدی کتاب کودک بودند و امروز در این بازار نقش و جایگاهی ندارند. این مؤسسات یا کلاً تعطیل و یا ادغام شده‌اند و از کار کودک کنار کشیده‌اند و یا تعداد کتاب کودکشان آن قدر اندک است که ناشر جدی این حوزه محسوب نمی‌شوند.

به گمانم کاهش جایگاه ناشران دولتی و شبه دولتی در بازار کتاب کودک نسبت به دهه‌های پیش موضوعی روشن و غیرقابل تردید باشد. از سوی دیگر فراموش نکنیم حذف کامل ناشران دولتی نیز منطقی و به مصلحت نیست. هنوز در برخی حوزه‌ها نیازمند فعالیت ناشران دولتی هستیم. مثلا در زمینه مطبوعات کودک و نوجوان بر خلاف کتاب هنوز نیازمند حضور نهادهای دولتی هستیم و یا در برخی کتاب‌های خاص حضور ناشران دولتی پسندیده و مقبول است. مثلاً مجموعه کتاب‌های گربه سانان ایران، سگ‌سانان ایران و … را که کانون پرورش منتشر می‌کند در نظر بگیرید. واقعاً انتشار این کتاب در بخش خصوصی آسان نیست و یا کتاب اصطلاح نامه کتابداری در همان انتشارات و یا مجموعه گنجینه تاریخ ادبیات کودک در انتشارات مدرسه و یا کتاب‌های نظری که اخیراً این دو انتشارات منتشر کرده‌اند.

همچنین ناشران دولتی مجموعه ارزشمندی از آثار ماندگار و ارزشمند دهه‌های پیش را در مالکیت دارند، که بازار نشر هنوز نیازمند آنهاست. فرهنگ‌نامه‌ها و کتب مرجع، کتاب‌های نظری (تئوریک)، تاریخ شفاهی و مستندسازی، آثار پژوهشی، کتاب‌هایی به زبان‌ها و لهجه‌های محلی که فروش بالایی ندارند و… را هم می‌توان به فهرست حوزه‌هایی که حضور ناشران دولتی در آن منطقی است افزود.

کارکرد دیگر ناشران دولتی می‌تواند انتشار کتاب رایگان برای مناطق محروم و موارد خاص باشد. حوزه مهم دیگری که حضور ناشران دولتی در آن مفید و پسندیده است، راه‌اندازی کتابفروشی‌های تخصصی کودک و یا زنجیره‌ای است

از آن سو انتشار کتاب‌هایی که نمونه‌های بهتر آن توسط ناشران خصوصی منتشر می‌شود، قطعاً از سوی ناشران دولتی منطقی و توجیه پذیر نیست و با استفاده بهینه از بیت‌المال و قاعده عدم رقابت با بخش خصوصی سازگاری ندارد.

مشکل دیگر برخی ناشران دولتی سوء استفاده از امکاناتی است که برای حمایت از بازار نشر و خوانندگان کتاب در اختیارشان قرار گرفته است. مثلاً اگر انتشارات تربیت و انتشارات مدرسه فقط کتاب‌های خود را به مدارس معرفی و ترویج کنند و بفروشند و یا آنکه اگر کانون بودجه تجهیز کتابخانه‌ها را صرف خرید کتاب‌های خود کند، قطعاً کاری غیرقانونی، غیر شرعی، غیر اخلاقی، غیرحرفه‌ای و قابل پیگرد است که به ناشران کتاب کودک و نوجوان و همچنین خوانندگان کودک و نوجوان لطمه‌ای جدی وارد می‌کند.

حرکت بازار نشر به سمت حرفه‌ای شدن، کاهش بودجه دولت، شکست‌های فاحش ناشران دولتی در بازاریابی و مخاطب شناسی، استفاده از نیروهای غیر متخصص و … همگی دست به دست هم داده تا ناشران دولتی هرچه بیشتر به سایه و حاشیه رانده شوند.

کاش این ناشران به بازتعریف هویت و برند خود بپردازند و با شناسایی رسالت و نقش ویژه خود به پوشش خلاهای بازار و تعامل سازنده با بخش خصوصی، اتحادیه‌ها و نهادهای مدنی بپردازند و کاش سازمان‌های دولتی متوجه باشند برای ترویج موضوعات موردنظر خود نیازی به راه‌اندازی انتشارات و چاپ کتاب ندارند بلکه راه آن تعامل با ناشران خصوصی و تن دادن به قواعد حرفه‌ای بازار است.

منبع: تسنیم

  • شهر خبر

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × پنج =

دکمه بازگشت به بالا