واردات سیم و کابل با ارز دارو / ارز ۴۲۰۰ ؛ عامل انگیزشی قاچاق دارو به خارج از کشور
شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ – ۱۱:۵۳ واردات سیم و کابل با ارز دارو / ارز ۴۲۰۰ ؛ عامل انگیزشی قاچاق دارو به خارج از کشور
عضو کمیسیون بهداشت مجلس گفت: پیگیری و ردگیری ارزهای تخصیص یافته برای واردات کالاهای اساسی صورت نگرفت در حالی که بعد از برگزاری انتخابات گزارشها و اخباری مبنی بر انحراف در این موضوع منتشر شد و دیوان محاسبات اعلام کرد فلان مقدار دلار 4200 تومانی از کشور خارج شده و نه ارزها به کشور بازگشتند و نه جنس و کالایی وارد شده است.
خبرگزاری فارس- وحید ونایی: میزگرد آسیبشناسی ارز 4200 تومانی دارو با حضور همایون n class="wordInCorrect" id="335_4">n class="wordInCorrect" id="335_4">سامهtyle="background-color:#FFFFFF;">یح> نجفآبادی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، حسام شریفنیا عضو هیأت ="background-color:#FFFFFF;">مدیرهجمن علمی اقتصاد و مدیریت دارو و همچنین داریوش چیوایی کارشناس حوزه دارو در خبرگزاری فارس برگزار شد.
سؤال: مقادیر زیادی ارز 4200 تومانی برای واردات دارو تخصیص پیدا کرده است؛‌ این اقدام از سوی اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور ابلاغ شد و مردم ارز 4200 تومانی به نام ارز جهانگیری میشناسند. آیا این اقدام توانسته موجب تحقق اهداف از قبل پیشبینی شده شود؟
style="background-color:#FFFFFF;">سامهیح: من برای آقای جهانگیری احترام خاصی قائل هستم چرا که وی خدماتی که به جامعه اقلیتهای دینی انجام داده است بسیار خوب بوده است؛ لذا اگر در صحبتهایم با معاون اول رئیسجمهور خرده میگیرم نباید آن را به دلیل دشمنی تلقی کنند.
در شروع کار، هدف و نیت تخصیص ارز 4200 تومانی خیر بوده است و دولتمردان در آن زمان دیدند که قیمت دلار به شدت در حال افزایش است و چون ارزاق گران شده بود قوه مجریه تلاش کرد آثار و ابعاد این گرانی بر مردم کاهش پیدا کرده و حجم زیادی ارز را برای واردات کالاهای اساسی و تهیه مایحتاجها و ارزاق مردم در نظر بگیرند تا اجناس و کالاها با قیمت مناسبی به دست مردم برسد.
دلار 4200 تومانی به دلیل ثابت نگه داشتن نرخ ارز و یا عدم سیر سعودی شدیدی که در آن زمان در حال انجام بود برای جلوگیری از این کار این ارز تخصیص پیدا کرد تا نیاز به ارز گرانتر برای وارد کنندگان کمتر شود که متاسفانه تبدیل به شر شد.
id="911_6" span="" style="background-color:#FFFFFFدر سال97 آغاز تحریمهای ظالمانه و گسترده فعلی علیه ایران بود ولی از همان زمان دولت باید به فکر تثبیت نرخ ارز و صرفهجویی در بخشهای مختلف کشور و سختگیریهای لازم میبود.
متاسفانه در سال 97 اعلام کردند که هر کسی که بنای مسافرت خارجی داشته و میگفتند که قصد خوشگذرانی در ترکیه، حاشیه خلیج فارس یا کشورهای شرق آسیا را دارید به بانکها مراجعه کرده و دلار و یورو بگیرند. این در حالی است که این ارز با قیمت ارزان در اختیار مسافران قرار می‌گرفت و دولت هزار دلار را به آنها میداد؛ در آن زمان مسافران حساب و کتاب میکردند و بلیت یک تور را با رقمی خاص میخریدند و دلارشان را هم با رقمی مشخص خریداری میکردند و مابهالتفاوت این اقدام خرج این مسافرتها میشد و به نحو چشمگیری میزان مسافرتها زیاد شده بود.
متاسفانه در آن دوران با پول دولت و بیتالمال برخی افراد در خارج از کشور خوشگذرانی میکردند و پول آن را دولت میداد که اجرای این سیاست از سوی دولت اشتباه بود.
در مورد اختصاص ارز به واردات دارو نیز دولت مرتکب اشتباه مشابه شد. تخصیص ارز به وارد کننده که تنها مهم نیست بلکه باید رصد هزینهکرد و توزیع جنس و کالای وارداتی هم مهم است و بایستی بخشهای مهم دولت نظارت میکردند این ارزها به کدام کشور رفته و وارد کنندهای که متعهد به واردات مقداری جنس و کالا بود باید روشن میشد این کار تحقق پیدا کرده است یا خیر. این در حالی است که آن زمان یک شرکت داروسازی با دریافت این ارزها چایساز وارد کشورمان کرده بود و یا یک شرکت دارویی دیگر سیم و کابل به کشورمان وارد کرد که این اهداف بیشتر به منظور سود بیشتر صورت میگیرد یا اینکه اصلا برخی وارد کنندگان این ارزها را خورده بودند به طوری که دلار و یورو را از کشور خارج کرده بودند و هیچ چیز وارد نمیکردند. ارز اختصاص پیدا کرده اینگونه نبود که فقط پول پاشی کنیم که این اقدام بیسیاستی محض محسوب میشود.
متاسفانه پیگیری و ردگیری ارزهای تخصیص یافته برای واردات کالاهای اساسی صورت نگرفت. این در حالی است که بعد از برگزاری انتخابات گزارشهایی و اخباری مبنی بر انحراف در این موضوع منتشر شد و دیوان محاسبات اعلام کرد فلان مقدار دلار 4200 تومانی از کشور خارج شده و نه ارزها به کشور بازگشتند و نه جنس و کالایی وارد شده است. و حتی در گزارشات عنوان شد عدهای تکلیف این موضوع را مشخص کرده و تعدادی دیگر هم فرار کردند و تاکنون پرونده این موضوع بسته نشده و حتی برخی افراد هیچ جنس و کالایی هم به کشورمان نیاوردند.
ما میگوییم که این موضوع هر چه بوده گذشته است ولی باید از هم اکنون به فکر این موضوع باشیم که آیا اتخاذ این سیاست و توزیع ارز 4200 تومانی به صلاح کشور است؟
سؤال: آیا اینکه بگوییم این موضوع دیگر گذشته است،کافی است؟ چگونه باید این موضوع را پیگیری کنیم؟
سامهیح: ما این موضوع را تا پایان دنبال خواهیم کرد اما من میگویم مشکلات قبلی را کنار بگذاریم و افراد متخصص این موضوع را بررسی کنند و با اتخاذ راهکارهای جدید اشتباهات گذشته را جبران کنیم و از تجارب یاد بگیریم و بکوشیم با استفاده از راهکارهای مناسب این موضوع رفع شود.
سؤال: آیا تاکنون ارز 4200 تومانی دارو آسیب شناسی شده است؟
شریفزاده: دولت نقش حمایتی را در توزیع ارز 4200 تومانی ایفا کرد و اعلام کرد بنا دارد یارانهای را به مردم بدهد تا به دلیل نوسان نرخ ارز آنها برای خرید مایحتاج و اجناس ضروریشان دچار مشکل نشوند که ما آن را نیت خیر دولت مینامیم.
در هر دولتی که شاهد تغییر ناگهانی نرخ ارز بودهایم از این روش استفاده شده است. نتیجه این سیاست در حالی که گاهی اوقات دولتها نسبت به یکدیگر منتقد هم هستند اعلام میکنم که این کار درست نبوده است اما همین کار و روش را مجددا انجام میدهند.
بعد از آغاز گسترده تحریمها ما شاهد تغییر شدید قیمت ارز بودیم و در نهایت تصمیم گرفته شد ارز 4200 تومانی برای کالاهای اساسی تخصیص پیدا کند. اما این سؤال باقی است که دولت راهکار دیگری به غیر از ارز 4200 تومانی داشت؟ پاسخ مثبت است.
سیاست ارز 4200 تومانی شاید در مورد کالاهای اساسی قابل اعمال نبود اما در مورد دارو با توجه به اینکه مکانیزمهای بیمهآی و زیرساختهای آن از قبل وجود داشت دولت میتوانست با اتخاذ این سیاست و تخصیص ارز 4200 تومانی از مردم حمایت کند و کاری کند که شاهد التهاب در بازار دارو نباشیم.
ما پیش از تخصیص ارز 4200 تومانی و حمایت از ورود کالاهای اساسی با اعمال این سیاست، این سیاست حمایتی را در مورد گوشت و برنج هم انجام میدادیم و برای واردات آن ارز دولتی در نظر گرفته بودیم البته رویکرد دولت هم در این زمینه عدم آسیب مردم بوده است. ولی پیشینه این کار و خروجی آن نشان میدهد که اعمال این سیاست خروجی لازم را نداشت و غلط بوده است. ضمن اینکه ما برای سوخت هم به مردم یارانه میدهیم.
سؤال: آیا ما در حوزه دارو مافیا داریم و آیا این مافیا در زمینه واردات و صادرات دارو فعال است؟
شریفزاده: کل بازار دارویی ایران به قیمت مصرف کننده برابر 4 میلیارد دلار است که کل ارزش این بازار شاید به اندازه تولیدات یک شرکت بزرگ لبنیاتی و پتروشیمی باشد؛ بازار دارو بازاری است که به دلایل مختلف برای سیاست گذار و مردم بسیار مهم است چرا که کمبود دارو ممکن است باعث برخی اتفاقات امنیتی شود. این در حالی است که ما در زمینه کالاهای اساسی امکان کالای جایگزین را داریم ولی در حوزه دارو امکان چنین کاری نیست و وقتی برنج نداشته باشیم میتانیم نان بخوریم ولی در مورد دارو چنین چیزی رخ نمیدهد.
نوع اقتصاد دارو کاملا متفاوت است چرا که ما در این حوزه شکست بازار را داریم و نقش دولت در آن پررنگتر است و معتقدم نقش مافیا در بازار دارو خیلی جدی نیست؛ همه چیز در حوزه دارو شفاف است چرا که زیرساخت آن پیشتر شفاف بوده و با استفاده از سامانههای مختلف قابل رصد است و عملا میتوانیم نظارت کنیم که چه کسی دارو را وارد کرده و چه کسی تولید میکند و چه کسانی آن را به داروخانه رسانده و آدرس داروخانهها و فروش دارو چگونه است اما ما در مورد قیمت داروها چنین رویهای شاهد نیستیم و صدای هیچ کسی درنمیآید. این در حالی است که مردم به عنوان قشر عوام جامعه کاملا مطلع هستند که دارو از کجا آمده و به کجا میرود و قیمت آن چه نرخی است اما همین مردم در مورد قیمت اجناس و کالا و یا محصولات پتروشیمی چنین چیزی را شاهد نیستیم.
در حوزه واردات کالاهای اساسی دولت تصمیم به تخصیص ارز 4200 تومانی گرفت و دولت معتقد بود که ما مکانیزم حمایتی از مردم را در این حوزه نداریم. و اگر این کالاهای ضروری گران شود باید همه پول آن از جیب مردم پرداخت شود که برای مثال میتوانم به گرانی شدید پوشک اشاره کنم. اما ما در مورد دارو چنین چیزی را شاهد نیستیم این در حالی است که بیمه ها مکانیزم حمایتی دولت هستند.
کاری که دولت در حوزه دارو میتوانست انجام دهد آن بود که کاری کند که کالا را با دست خودش طوری به مصرف کننده دهد که ارزانتر تمام شود میتوانست مابه التفاوت نرخ ارز را به بیمه ببرد. و مکانیزمهای اجرایی را در این موضوع ما داشتیم. این در حالی است که حتی مکانیزمهای آن هم طراحی شده بود و میتوانستیم با کسی از درآمد و هزینه در گمرک باز کنیم برای آنکه اختلاف نرخ ارز را وارد کننده دارو موقعی که دارو را وارد کشورمان میکند مابه التفاوت را به ستونی واریز کند که متعلق به بیمه است و حتی مشمول گردش خزانه هم نشود. این اشکالی است که مدافعان برداشته نشدن نرخ ارز به آن اشاره میکنند و میگویند بیمه ناتوان است و حتی نامهای هم در این باره به نوبخت معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه بودجه نوشتند که بیمهها با این کار ورشکستهتر میشوند ولی اگر از روز اول چنین مکانیزمی را عملیاتی کرده بودیم ما شاهد چنین مشکلاتی نبودیم و ارز 4200 تومانی هم وجود نداشت.
روزی که موضوع ارز مطرح شد قرار شد به کلیه بخشهای تولید و یا واردات دارو ارز بدهند ولی بعد از مدتی دیدند که کالایی که در بسته بندی استفاده میشود در غذا و دارو و پاستیل هم وجود دارد لذا این کار را نمیتوانیم انجام دهیم و آنها این موضوع را حذف کرده و مواد واسط را حذف کردند.
فقط تنها چیزی که تحت تاثیر نرخ ارز در تولید داروست ماده مؤثره آن است ولی قیمت گذاری دارو بر مبنای ارز دولتی است. اما مشخص نیست این تفاوت چگونه باید جبران شود در حالی که از این بخش یا عمدهای از هزینههای سربار افزایش پیدا کرده و حقوق نیروی انسانی هم افزایش پیدا کرده است در حالی که قیمت گذاری بر اساس روش قدیمی است و نبایستی قیمت مصرف کننده بر مبنای قیمت ارز دولتی باشد و مشخص نیست این مابه التفاوت چگونه باید جبران شود. دولت با این تصمیم اعلام کرده بود به مردم یارانه میدهد و در قضیه سوخت به مردم یارانه دادند اما جور دیگری از جیبها خارج شد. البته در مورد دارو هم وضعیت چنین است.
ما در آلبومین وارداتی که 27 یورو است و با یوروی 4800 تومانی وارد کشورمان میشود که با این روش قیمت تمام شده 200 هزار تومان است اما در حال حاضر قیمت یورو حدود 30 هزار تومان است و چه انگیزهای بالاتر از این برای قاچاقچی که عملا یارانهای که باید به مردم کشورمان داده شود به جیب دلال میرود و اگر هم اعلام کنیم که به دنبال کنترل شدید قیمت دارو هستیم اما عملا انگیزه قاچاق آن بسیار بالاست و انگیزه قاچاق دارو بسیار بیشتر از قاچاق سوخت است چرا که قاچاق سوخت نیاز به تانکر دارد اما چنین شرایطی برای دارو لازم نیست و با استفاده از قاچاق چمدانی کارهایشان را پیش میبرند.
هیچ جایی وجود ندارد که صف خرید ایجاد شود احتمال فساد در آن وجود نداشته باشد این در حالی است که ما کالای ارزان به دست مصرف کننده میدهیم و با آنکه بنا را بر آن میگذاریم که همگان سالم هستند ولی ظرفیت خطا را ایجاد کردهایم.
برای مثال 2 شرکت در ایران داروی متفورمین تولید میکنند که اگر هر کدام از آنها زودتر خریداری کنند در شرایط فعلی آن کسی که خریدش را زودتر انجام داده سود بیشتری را میبرد. این در حالی است که تجربه ثابت کرده که قیمت ارز به یک باره دو تا سه برابر میشود و به همین دلیل عدهای به دنبال انبار دارو هستند و شاید شرکت دیگر توان چنین کاری نداشته باشند و این کار منجر به هم خوردن بازار خواهد شد. اگر شرکت دارویی وارد کننده محصولی را یک یورو خریداری کند و 1.2 دهم یورو فاکتور کند به اندازه دو دهم یورو ارز بیشتری دریافت میکند که عملا در فرایند نهایی این رقم بسیار زیاد است و حتی ممکن است همان دو دهم در بازار آزاد منجر به سود ریالی بیشتری شود که معنایش فساد بیشتر است.
ما در زنجیره تامین هم مشکل داریم این در حالی است که در طول سالهای اخیر یکی از افتخارات کشورمان زنجیره خدمات سلامت است و ما در همین راستا از سازمانهای جهانی هم تقدیر شدهایم.
یکی از جاهایی که خدمات سلامت را خوب ارائه میدهند داروخانهها هستند چرا که در سراسر کشور توزیع شدهاند و کالا را به یک قیمت ثابتی به همگان میدهند و این چیزی است که ممکن است در سایر صنایع رخ ندهد. با اینکه هزینههای حمل و نقل ممکن است در قیمت کالا تاثیر داشته باشد اما در مورد دارو اینگونه نیست.
یکسری داروخانه در کشور وجود دارد که ما در حال سوق دادن آنها به ورشکستگی یا تقلب هستیم چرا که قیمت فروش آنها به اندازه سه سال قبل است و آن قیمت را ثابت نگه داشتهایم و درآمدشان هم بر اساس سه سال قبل است. اما هزینههای آنها سه تا چهار برابر شده است.
ورشکستگی داروخانه با ورشکستگی سایر خدمات فرق میکند و حتی ممکن است یک بنگاه اقتصادی ورشکسته شود که برای یک سیاستمدار فرقی نکند ولی از آنجا که اگر داروخانهای خالی شود دسترسی مردم به دارو از بین میرود امکان جایگزینی ندارد که به دلیل کوچک بودن بازار است.
اینکه درآمد را ثابت نگه داریم ولی هزینهها 4 برابر افزایش پیدا کند قاعدتا باعث ورشکستگی و بحران داروخانهها شده و اثرات آن به شرکتهای پخش میرسد که این موضوع به اشکالات ذات ارز بازمیگردد؛ متاسفانه تجربه مشابهی را در این باره داشتهایم.
اقدامی که دولتها در این باره میکنند همین است. زیرا ما روزگاری دوره خوشی مسافران را داشتیم و آنها ارز ارزان قیمت میگرفتند ولی حالا که به فقدان ارز برخوردهایم به یک باره قصد حذف ارز دارو را دارند و میخواهند همه را بدبخت کنند که البته این کار اشکالات خاص خود را دارد.
سؤال: آیا ارز 4200 تومانی دارو توانسته آسیبهایی به این حوزه بزند؟
چیوایی هدف ارز دولتی و تخصیص آن به بخش دارو بایستی بررسی شود اما شواهد نشان میدهد این هدف محقق نشده و بایستی این سیاست تغییر کند که پیشنهاداتی درباره ارز دارو وجود دارد.
پیشنهاد اول آن است که این ارز به قیمت آزاد عرضه شود. پیشنهاد دوم آن است که ارز به نرخ نیمایی تخصیص پیدا کند. ولی پیشنهاد دیگری هم وجود دارد که قیمت آن به صورت پلکانی بالا رفته و نه نیمایی باشد و نه آزاد که در این راستا باید قیمت د یک فاصله زمانی برای مثال یک ساله فیکس شود تا تولید کننده بداند برای سال آینده خریدش با ارز 15 هزار تومانی است و یک سال بعد قیمت تغییر پیدا میکند.
متاسفانه دولت تنها راهی که جواب نداده ادامه میدهد در حالی که اشکالات زیادی به آن وارد است که نمونه آن کمبود انسولین است و حتی کمبود دارو محدود به یک قلم نمیشود و بحث کمبود دارو جدی است. البته به میزانی که انسولین را در کشور زیاد کنیم انگیزه بیشتری برای قاچاق آن دادهایم و با ایجاد اختلاف بین ارز ترجیحی و ارز بازار انگیزه را به صورت مرکب بیشتر کردهایم تا انسولین در بازار نباشد تا بیشتر قاچاق شود.لذا مسئله کاملا روشن است ولی نیازمند دید سیاست گذاری هستیم.
با دید ساده و بازاری نمیتوانیم به این موضوع نگاه کنیم و بگوییم که با ارز 4200 انسولین وارد شود ولی اگر با دید بازاری نگاه کنیم متوجه میشویم که اتفاقا این دید کاملا اشتباه است زیرا هر چه فاصله بیشتر باشد انگیزه قاچاق هم بیشتر خواهد شد.و اگر مقدار واردات آن را هم بیشتر کنیم به طوری که کل بازارهای دنیا را اشباع کنیم باز هم برای قاچاق بیشتر جا دارد.
مگر چقدر میتوانیم بر روی زنجیره نظارت کنیم در حالی که این فرایند از بانک مرکزی که بخواهد موافقت خود را برای تخصیص ارز اعلام کند تا ادامه فرایند امکان فساد در آن وجود دارد؛ آیا منطقی است که شاهد فرایندی بسیار طولانی و پیچیده باشیم. این در حالی است که اگر بخواهیم یک مزرعه را آب دهیم تلاش کنیم از راه کوتاهتری آب را به همه مزرعه برسانیم تاثیر بیشتری دارد تا اینکه بخواهیم از راهی اقدام کنیم که اتلاف آب بیشتری میخواهد. و دقیقا مسیر که برای تخصیص یارانه انتخاب کردهایم همینگونه است. و عملا ما یارانه را از جایی وارد سیستم میکنیم که تا بخواهد به هدف اصلی برسد امکان تخلف بسیار بالایی دارد. در حالی که ما مکانیسم بیمه را داریم که بایستی در آخرین لایه که به دست مصرف کننده نهایی نرسیده بیمه را وارد کرده و عملا امکان رصد و نظارت وجود دارد.
کمبود دارو و قاچاق و تامین یارانهای که در شرایط ارزی کشور برای دارو تخصیص پیدا میکند تا بخواهد دست فردی که مستاصل بوده و نیازمند است بسیار طولانی است و شبهات زیادی درباره آن وجود دارد این در حالی است که رئیسجمهور هم به صراحت اعلام کرده ما در حال اعطای یارانه دارویی به کشورهای همسایه هستیم. که به هیچ وجه عاقلانه و منطقی نیست و مردم متضرر هستند و همین مسیر منجر به ضرر تولید کننده شده است.
تولید کننده دارو اخیرا نامهای درباره مشکلات ارزی تولید دارو صادر کرده است و گفته که من با چنین شرایطی امکان تولید ندارم و تولید هم پا نمیگیرد که البته کاملا منطقی میگوید. زیرا عدم ثباتی که در ارز وجود دارد نمیتواند منجر به صادرات شود.
وقتی ما یارانه را به این شکل توزیع میکنیم و یارانه را به واردات مواد اولیه میدهیم مشکلات زیادی به وجود میآید چرا که مواد اولیه در طول فرایند طولانی خود تا به داروی نهایی تبدیل شود ممکن است 10 مرحله را طی کند که معمولا در کشورمان این روش وجود دارد که از وسط این زنجیره ماده اولیه را وارد کرده و ادامه زنجیره را طی کرده و به تولید داروی نهایی میرسیم که این کار منجر به صرفه اقتصادی می شود چرا که واردات مرحله اول زنجیره صرفه ندارد.
نمیتوانیم مواد اولیه دارو را از حلقه اول یعنی پتروشیمی بدست آوریم در حالی که با بالا رفتن نرخ ارز این صرفه ایجاد میشود. این در حالی است که پیش از این سرمایهگذار بایستی سرمایهگذاری میکرد تا مواد اولیه پتروشیمی را به صنعت دارو ببرد. این در حالی است که بازار تولید دارو در ایران محدود است ولی چین و هند حجم زیادی از ماده اولیه را تولید میکند و عملا هزینه تولید برای آنها کمتر شده و با توجه به اینکه قیمت دلار پیش از این پایینتر بود هزینه تولید دارو در داخل کشورمان بسیار بیشتر میشد اما در حال حاضر اگر تولید کننده دارو با توجه به افزایش هزینه ارزی که وجود دارد بنای تولید داشته باشید میتواند با قیمت ارزانتری تولید را انجام دهد و میتواند عملا صنعت خود را توسعه دهد و به سمت صنعت استراتژیک گام بردارد. این در حالی است که توزیع ارزانتر ارز منجر به تقویت واردات میشود. در حالی که ما به دنبال تقویت تولید ملی هستیم.
افزایش نرخ ارز در داخل کشورمان در شرایط فعلی به این دلیل نیست که بخواهیم تولید در کشورمان را به صرفه کنیم. و از بد روزگار و سوءمدیریت موجود قیمت ارز به اینجا رسیده است. ولی در نهایت امکان فرصت وجود دارد.
7 میلیون بیمه نشده در کشورمان داریم و با اقدامی کاملا هنرمندانه به دنبال آن هستیم که همان روزنه تولید دارو در کشورمان را مسدود کنیم و عملا به دنبال حمایت از واردات دارو گام برمیدارند.در حالی که ما میتوانیم شرایط را مدیریت کنیم.
مدیریت آن است که سیستم را به صورت یکپارچه ببینیم و نظارت کنیم اگر در گوشهای از سیستم مداخله کردیم در گوشه دیگر چه اتفاقی رخ میدهد و برای آن هم برنامه داشته باشیم. کسی نگفته ارز را آزاد کنیم و بعد بازار را رها کرده و بگوییم من که قبلا پیشبینی کرده بودم قیمتها بالا میرود. در حالی که بایستی مسیر ویژه برای اختصاص رقم مابه ازای ریالی آن برای بیمهها ایجاد کنیم.
بخشی از7 میلیون نفری که اعلام کردند در ایران بیمه ندارند مربوط به دهکهای بالای جامعه هستند ولی فرایند بیمه کردن یک نفر در کشورمان بسیار راحت است و حتی میتوان بیمار را روی تخت بیمارستان بیمه کرد. و اگر کسی هم نیازمند دارو باشد که هزینه آن زیاد باشد میتواند وارد فرایند بیمه شده و آزمون وسع دارد. و این وسع وجود دارد که دولت فرد را به صورت رایگان بیمه کند.
ما زمانی هنرمند خواهیم بود که از دل تهدیدها بتوانیم فرصت ایجاد کنیم که در این بخش میتوانیم هم ضمن اشتغال و تولید بیشتر کارکردها و اهداف را ارتقا داده و به کشور کمک کنیم.
سؤال: شما آسیبهای ارز 4200 تومانی به واحدهای تولیدی دارو در کشورمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
سامهیح: اینکه عدهای عنوان میکنند کارخانجات دارویی یا تولید کنندگان در التهابات بازار ذینفع هستند را قبول ندارم این در حالی است که ما شاهد واردات گوشت با ارز 4200 تومانی بودهایم و افرادی چند انبار بزرگ را اجاره کرده بودند و حجم زیادی از گوشت وارداتی را در آن ذخیره کرده بود و وقتی قیمت گوشت به نرخ ارز آزاد بازگشت یک شبه یک فرد یا یک شرکت میلیاردها تومان سود کرد و ظرف یک هفته آن انبار خالی میشد چرا که گوشت مصرفی است و با توزیع بلافاصله تمام میشود.
تولید کنندگان دارو و کارخانجات دارویی سال گذشته سود بسیار خوبی نسبت به سالهای قبل از آن داشتند. ما در زمانی که ارز به شدت گران شد این شایعه را داشتیم که عدهای میگفتند دارو خیلی کم خواهد شد و دارو تولید نشده و وارد نخواهد شد. ولی در طول سه سال گذشته تولید کنندگان و توزیع کنندگان از این مسئله سوءاستفاده کرده و فشار زیادی به داروخانهها وارد شد و اغلب چکهایی که آنها میگرفتند چک نقد بود یعنی پولی که از داروخانه میگرفتند نقد بود و داروخانه مجبور بود 6 ماه برای گرفتن پولش از بیمه انتظار بکشد. ولی شرکتهای تولید کننده دارو از این قضیه سوءاستفاده میکردند و سودی که آنها سال گذشته نصیبشان شد بسیار بهتر از سالهای قبل از آن بوده است.
اگر دولت بنای پرداخت ارز 4200تومانی به حوزه دارو را دارد این کار را کند آن را پرداخت کند و اگر هم توان این کار را ندارد اعلام کند که نمیتوانم. این در حالی است که یک میلیارد دلار به وزارت بهداشت برای مقابله به کرونا تخصیص دادهاند در حالی که فقط 330 میلیون دلار آن پرداخت شده است.و عملا یک سوم پولی بود که بایستی به این وزارتخانه تحویل میشد.در حالی که قرار است وزارت بهداشت از این ارزهای 4200 تومانی برای کمک به واردات دارو و اقدامات مقابلهای با استفاده کند.در حالی که ما شاهد اصرار دولت بر تخصیص ارز 4200 تومانی به حوزه دارو هستیم که اگر چنین چیزی وجود دارد بایستی این رقم را پرداخت کند و اگر نمیتواند این کار را بکند مشخص نیست که چرا دولت اینقدر اصرار میکند.
مابه التفاوت 700 میلیون دلاری که بایستی به وزارت بهداشت داده شود امکان پذیر نیست این در حالی است که دولت چنین درآمدی را ندارد. زیرا دولت دچار مشکلاتی است و امکان پرداخت ندارد و همین مشکلات منجر به کمبود دارو خواهد شد.
به نظر میرسد که با این شرایط وارد کننده حتما باید مواد اولیه را با ارز 4200 تومانی وارد کند ولی نمیتواند این کار را محقق کند و وقتی نتواند این کار را بکند دچار کمبود دارو میشویم و همین کمبود دارو موجب فساد میشود. در حالی که تنها این مشکل باعث قاچاق معکوس نخواهد شد. بلکه ما قاچاق دارو به کشور را هم داریم.
امسال ما واکسن سرماخوردگی را شنیدهایم که از کشورهای دیگر وارد شده و در ناصر خسرو به نرخ یک میلیون و 500 هزار تومن خرید و فروش میشود و آنچه گفته میشود واکسن سرماخوردگی تقلبی گرفتهایم صحیح نیست چرا که همان واکسن اصلی است اما نحوه نگهداری آن واکسن و شرایط نقل و انتقال آن و نگهداریاش حرف و حدیث وجود دارد و شاید گرما دیده و عملا واکسن کارایی لازم را نداشته باشد.
وقتی واکسن در کشورمان وجود ندارد و و دولت نمیتواند آن را تامین کند قاچاقچی آن را از ترکیه یا دیگر کشورها به کشورمان وارد میکند که شاید به اندازه یک کامیون،وانت یا یک چمدان باشد. در حالی که قیمت آن نجومی بوده و بسیار بیشتر از قیمت دلار 30 هزار تومانی است که خیلیها هم این واکسن را خریداری میکنند. هر چند که اخیرا دولت یک و نیم میلیون دوز واکسن را وارد کرده و مقرر شده که حجم دیگری هم به کشورمان وارد شود ولی همین مشکلاتی که به دلیل ارز 4200 تومانی به دست آمده است باعث شده دولت به مشکل بخورد و همین معضل باعث شده که خیلی از داروهای اساسی در کشورمان وجود نداشته باشد یا کم باشد و عملا شاهد آن هستیم که دارو به صورت قاچاق از کشورهای دیگر وارد ایران شود. ولی بهتر است بدانیم قاچاق دارو تنها مربوط به این دوره نیست و از اول انقلاب که داروی ژنریک تولید شد تاکنون شاهد قاچاق دارو به سمت خارج از کشور هستیم.
داروهای ایرانی به سمت کشورهای افغانستان و پاکستان قاچاق میشود و داروهای خارجی به سمت عراق و ترکیه؛ بسیاری از داروهای خارجی از سوی اتباع عراقی خریداری شده و به صورت چمدانی از داروخانههای مختلف جمعآوری شده و به کشورشان میبرند و ما از این کار مطلع هستیم و متاسفانه نمیدانم چرا هیچ کسی جلوی آنها را نمیگیرند و چگونه است آنها بدون بازرسی چمدانهایشان از مرز خارج میشوند در حالی که با استفاده از دستگاههای ایکس ری میتوانیم این چمدانها را رصد کنیم و اگر دو هفته تا یک ماه اقدامات کنترلی سخت گیرانه داشته باشیم این قاچاق کالا به صورت کامل برچیده خواهد شد.
ما اطلاع داریم که یک پسر در ایران بعد از تماس تلفنی با پدرش در خارج از کشور لیست خرید دارو را دریافت میکند و آن پسر از داروخانههای مختلف تعداد بالایی دارو خریداری کرده و به داخل چمدان ریخته و به آن کشور ارسال میکرد و مجددا این کار در چند هفته بعد تکرار میشد. در حالی که تمام این مشکلات به دلیل ارز 4200 تومانی است.
این قیمت نسبت به نرخ فعلی ارز 7 برابر ارزانتر است و هر کسی هم که باشد از این فاصله قیمت دهانش آب افتاده و انگیزه قاچاق به او دست میدهد و عملا ما خودمان قاچاق را تشویق میکنیم. این در حالی است که اگر هم قاچاق انجام میشود چرا جلوی این کار را نمیگیرند.
ما چند مرز زمینی بین ایران و عراق داریم و یک مرز هوایی. در حالی که کنترل چمدان مسافران به هیچ وجه کاری ندارد. ولی از این دید که دلار گران شده و صادرات گوجه و سیب زمینی و هر چیز دیگری به سود این افراد است ممکن است دارو هم مابین این اقلام کشاورزی جاساز شده و به خارج از کشور ارسال شود.
متاسفانه ما شاهد ثبات در نرخ و قیمت اجناس کالاها و ارز در کشورمان نیستیم ولی به نظرم گران شدن دارو به صورت پلکانی از راههای دیگر بهتر است.
آزاد کردن ارز برای تولید دارو و یا واردات دارو میتواند آسیبهایی داشته باشد و نقایصی را دارد ولی این را هم بگویم که اگر دارو را به نرخ ارز آزاد به مردم عرضه کنیم امکان قاچاق وجود ندارد و بیمهها هم روزگار خود را میگذرانند امکان دارد با مشکل دیگری مواجه شویم.ولی به نظرم این مشکلات و نقایص با شرایط فعلی خیلی کمتر است.
با ارزان کردن قیمت ارز شاهد آن خواهیم بود نمیتوانیم دارو را به بیمار عرضه کنیم ولی اگر ارز گران شود در صورت تولید دارو شاهد ماندن بخش زیادی از این دارو در کشورمان خواهیم بود که در نهایت میتواند به بیماران برسد.
سؤال: چرا سیاستمداران درباره اصلاح سیاست ارز 4200 تومانی برای حوزه دارو اقدامات لازم را انجام نمیدهند؟
چیوایی: اگر مسئولین بخواهند از جیب خودشان برای خودشان هزینه کنند همین قدر دست و دلباز و بدون حساب و کتاب ارز را به قیمت یک هفتم و در صورت گران شدن تا یک دهم توزیع کنند؟
آزاد سازی ناگهانی نرخ ارز بدون آنکه برنامهریزی برای آن صورت گرفته باشد و زیرساختهای آن را در نظر بگیریم خطاست. حرف کارشناسی آن است که بایستی زیرساختهای لازم در این حوزه در نظر گرفته شده و نظارتها را تقویت کنیم؛ ما شاهد آن هستیم که دارو به کشورمان وارد شده اما در سامانه TTAC ثبت نشده است. که معنایش یعنی باگ و نشتی بزرگی در این زمینه داریم. به همین دلیل باید TTACدامنه نظارتی خود را در همه بخشهای مختلف گسترش دهد و متوجه شویم که چه چیزی وارد کشور شده و چگونه توزیع میشود.
ما در مدیریت نظام سلامت موضوع جیره بندی را داریم و اگر کشوری دچار بحران شود از این روش هم میتوانیم استفاده کنیم این در حالی است که در 8 سال دوران دفاع مقدس تنگناهای اقتصادی نبود که این جیره بندی دارو را انجام دهیم این در حالی است که در دولت فعلی مدیریت بسیار ضعیف است و شرایط بازار چنین چیزی را ثابت میکند.
انگلستان در دوران جنگ جهانی خدمات سلامت را در کشورش جیرهبندی کرد و سیاست گذاری خاصی را اعمال کرد و بعد از آنکه جنگ تمام شد متوجه شد چه زیرساختهای خوبی ایجاد کرده و مدیریت خوبی را در هزینه بیمه سلامت در نظر گرفته است.
جیره بندی در نظام سلامت یعنی اتخاذ سیاستی خاص؛ چرا که منابع ارزی محدود است و نیازهای ما نامحدود و بایستی آنرا مدیریت کرده و بتوانیم هزینه کنیم تا بهترین نتیجه را بگیریم لذا بایستی مداخلات دولت در اقتصاد سلامت به صورتی باشد که بهترین نتیجه از آن به دست آید.
آیا دولتمردان احساس می کنند که با ارز ۴۲۰۰ تومانی در حوزه دارو بهترین نتیجه را گرفتهاند؟ آیا وقت تجدید نظر و بررسی داشتههایمان نیست تا ببینیم چگونه از سامانه TTAC استفاده کرده و جیره بندی صحیح در ارائه خدمات سلامت با توجه به منابع محدود چگونه بوده است?
2.5 میلیارد دلار ارز دارو و تجهیزات پزشکی بوده که تاکنون 1.2 میلیارد دلار ارز تخصیص پیدا کرده است و وقتی به هر دلیلی ارز وجود نداشته و تخصیص پیدا نکرده و دلار و یورو نداریم آیا وقت آن نرسیده که با نظارت بهتر در مصرف ارز محدود مدیریت بیشتری اعمال کنیم؟
هم اکنون بهترین وقت برای مدیریت منابع است و در غیر اینصورت دین گردن مسئولین باقی می ماند؛ اینکه دائم عدهای بگویند دولت، دولت کار نیست و در ماجرای بنزین آبان ماه هم عملکرد بدی داشته و اتفاقات بعد از آن نتیجه سوء مدیریت بوده که قوه مجریه نتوانسته یک مسئله ساده را حل کرده و مدیریت کند راهکار حل مشکلات نیست.
باید از دولت مطالبه کرده و در این زمینه مجلس نقشی ویژه بر عهده دارد و نمایندگان بایستی پای کار ارز دارو ایستاده و با اقدام جهادی و تلاش ۲۴ ساعته نتایج ارز محدود را مدیریت کنیم.
اگر دولت نقصی دارد باید این مشکل را پوشش داد و وقتی میدانیم که وضعیت کشور و دولت چگونه است آیا با گفتن درد، درد دعوا می شود؟ ممکن است که چهار ماه دیگر ذخایر ارزی کشورمان کمتر شود و منابع فعلی هم از بین برود و دچار مشکل شویم؛ اگر مردم پشت درب داروخانهها برای گرفتن دارو صف بکشند در آن صورت باید چه بکنیم؟
همگان به سوء مدیریت در دولت واقف هستیم ولی باید یک مسئول دلسوزتر نقایص را پوشش دهد.
اگر انجمن و سندیکای دلسوز در کشور وجود دارد باید مشکلات را پوشش دهد نه اینکه انتقاد کنیم و کمکی برای حل معضلات نکنیم.
باید راه تخصیص منابع به بیمه ها را تغییر دهیم. از کجا مشخص است که اگر واردات دارو به قیمت ارز آزاد صورت گیرد دولت مابهالتفاوت نرخ ارز را به بیمهها بدهد، این موضوع نظارت میخواهد همه در کشور میگویند که توزیع ارز ۴۲۰۰ تومانی به دارو اشتباه بوده است ولی باید با رصد لازم نظارت کنیم که ما به التفاوت به بیمهها برسد.
حالا اگر این مواد تفاوت به آنها رسید از کجا معلوم بیمهها به زخم زبان دیگری نزنند؟ همین موضوع هم نظارت می خواهد.
اگر به دنبال مدیریت هستیم باید زیرساخت ایجاد کرده و سامانه TTAC را فعال تر کنیم ضمن اینکه باید به موضوعات خروج چمدانی دارو از کشورمان هم اهمیت دهیم.
برخی کارشناسان میگویند که ۳۰ درصد دارویی تولیدی در کشورمان در اثر فرایند قاچاق تلف میشود و اگر مدیریت درستی داشته باشیم میتوانیم آنرا مدیریت کرده و توزیع آن را به ایرانیان بیشتر کنیم.
این در حالی است که ۳۰ درصد داروی ایران به کشورهای همسایه میرود در حالی که موضعگیریهای آنها یکی به نعل است و یکی به میخ ؛ بایستی حواسمان به آنها باشد و روند را مدیریت کنیم.
اینکه موضوع دارو و ارز تخصیصی به آن در رسانهها و محفلهای تخصصی گفته شود اتفاق مثبتی است و نباید مشکلات حوزه دارو را خفه کرد این در حالی است که اگر مباحث این حوزه 5 سال پیش مطرح میشد شاید منجر به عدم هدررفت حجم زیادی از ارز در کشورمان شده و گرفتاری امروزمان کمتر میشد.
نباید اصل موضوع ارز 4200 تومانی دارو و انتقاد عدهای زیر سوال برود و بهتر است که حتی نظر مردم را هم در کنار نظر کارشناسان بررسی کنیم تا نتیجه مطلوب در نشستهای تخصصی اتخاذ شود و تجمیع نظرات صورت گیرد.
نبایستی برچسبهای عجیب و غریب به منتقدین بزنیم و بگوییم که آنها برانداز هستند ولی گویا طیفی در جمهوری اسلامی علاقهمند هستند که به هر کسی که حرف انتقادی و اصلاحی میزند برچسب ضد انقلاب بزنند در حالیکه همگان دلبستگی شدید به جمهوری اسلامی ایران داریم؛ مسئولین باید سعه صدر داشته باشند؛ باید برچسب زدن از ادبیات کشورمان حذف شود.
کمبود دارو در انتهای دولت قبل هم رخ داد که باید از آن اتفاق درس گرفته و از تجارب عبور از آن بحران یاد بگیریم و بدانیم کسی که به تاریخ توجه نکند محکوم به شکست است.
سوال: چرا سامانه TTAC به صورت کامل عملیاتی نشده است؟
شریفزاده: سامانه TTAC مصوبه شورایعالی امنیت ملی است ولی برخلاف حاشیهسازی های علیه آن باید بدانیم که اقدامی مناسب و صحیح در آن زمان از سوی مسئولین بوده است.
زنجیره TTAC هنوز کامل نیست و اطلاعات لازم تولیدکنندگان در این سامانه دقیق نیست و تکلیف دارو بعد از درب کارخانه مشخص نبوده و گزارش گیری از سامانه TTAC هم دقیق نیست.
مشکل اصلی آن است که مسیر توزیع تا مصرف کننده دارو را در TTAC نداریم و متوجه نمیشویم بعد از آنکه به داروخانه میرسد چه اتفاقی برای دارو میافتد اما در مورد داروهای بیمهای وضعیت فرق می کند و میدانیم چه شده و به دست چه کسی رسیده است.
در حال حاضر اصلاً مهم نیست دارو بیمهای باشد یا نباشد زیرا احتمال فروش داروهای بیمهای در بازار آزاد هم وجود دارد؛ تفاوت قیمت چنین شرایطی را به وجود آورده است؛ اگر دارو را از بازار آزاد خریداری کنیم امکان قاچاق آن به خارج از کشور وجود دارد.
مگر دولت نگفته است که ارز ۴۲۰۰ تومانی دارو خوب است پس چرا تخصیص پیدا نمیکند و مگر رئیس سازمان برنامه و بودجه نامه صادر نکرده که باید ارز دارو ادامه پیدا کند پس چرا اقدام نمی شود؟
یکی از مشکلات ارز ۴۲۰۰ تومانی آن است که منبع ارز مشخص بوده ولی کم است زیرا تحریم هستیم و بر خلاف آنچه که عنوان میشود صادرات دارو به ایران تحریم نیست اتفاقاً تحریم دارویی هستیم و آنها میکوشند در این حوزه به جمهوری اسلامی فشار وارد کنند.
بانک مرکزی ارز ۴۲۰۰ تومانی را برای واردات کالای اساسی در نظر گرفته است ولی وارد کننده میتواند ارز نیمایی را از صادرکننده خریداری کند و اصلاً میتواند تبادل را ریالی انجام دهد.
دولت ارز دولتی را به واردکننده میدهد و حتی بانک خارجی آن را هم مشخص میکند ولی عملاً تبادل انجام نمیشود زیرا تحریم هستیم که چنین حالتی را در موضوع واردات واکسن آنفولانزا مشاهده کردیم که پول در یکی از بانکهای کشورهای همسو وجود داشت ولی اعلام کردند که چون پرواز نداریم امکان تبادل و جابجایی پول و محصول هم وجود ندارد.
اگر در شرایط فعلی ارز داشته باشیم باز هم در تامین کالا مشکل داریم این در حالی است که برای مدتهای زیادی صف خرید و تخصیص ارز وجود دارد که فساد زاست زیرا واردکننده اگر زورش برسد که ارز را زودتر بگیرد به نفعش خواهد بود ولی عملاً ظرفیت فساد در این حوزه وجود دارد.
هم اکنون اختلاف نرخ ارز آنقدر شده است که اگر تغییر ناگهانی در ارز دارو صورت بگیرد دیگر نمیتوانیم التهاب را جمع و جور کنیم زیرا اگر ارز دارویی ۴ تا ۵ برابر شود و مکانیزم بیمهای هم فعال نشود مردم دچار مشکل اساسی خواهند شد و به بازار شوک وارد میشود.
هم اکنون شرایط حوزه دارو به صورتی است که هر اقدام ناگهانی در این موضوع میتواند دغدغهها زیادی برای مردم ایجاد کند که برای مثال به یک شرکت دارویی که نیازمند یک میلیون یورو برای واردات است اشاره میکنم که نیاز ریالی آن حدود ۵ میلیارد تومان است و اگر تغییری در تخصیص نرخ ارز دولتی به وجود آید این رقم به حدود ۳۰ میلیارد تومان افزایش پیدا میکند که در آن صورت نیاز به نقدینگی به شدت افزایش پیدا میکند این در حالی است که نظام بانکی در بحثهای حمایتی این حوزه فعال نیست؛ تولید کننده و وارد کننده پول نداشته و نمیتوانند ریال واردات را تامین کنند و در نهایت شاهد کمبود دارو خواهیم بود.
"rtejustify">اگر به یکباره قیمت دارو تغییر زیادی پیدا کرده و افزایش یابد به بیمهها هم شوک وارد میشود؛ وقتی تغییرات ۲۰ و ۳۰ درصد در نرخ واردات دارو رخ دهد مدتی طول میکشد تا بیمهها خود را با آن شرایط تطابق دهند.
ما مشکل قیمت گذاری در حوزه دارو هم داریم و اگر به یکباره بخواهیم ارز ۴۲۰۰ تومانی دارو را حذف کنیم نرخ همه داروهای بازار شامل وارداتی و تولیدی تغییر پیدا کرده و همه شرکتها به سازمان غذا و دارو درخواست افزایش قیمت میدهند در حالیکه تعداد کارشناسان این سازمان به اندازه انگشتان دو دست هم نیستند.
برخی از تولیدکنندگان با عرض ۴۲۰۰ تومانی مقدار زیادی ماده اولیه تولید دارو خریداری کردهاند؛ آیا جفا نیست که قیمت گذاری داروهای این شرکت با ارز آزاد صورت گیرد و مصرف کننده متضرر شود؟
قیمت ارز در شرایط فعلی به صورتی است که قیمت ارز نیمایی در صبح با ظهر و حتی بعد از ظهر متفاوت است؛ راهکار منطقی آن است که مکانیزم بیمهای فعال شود زیرا مردم به اندازه کافی آسیب دیدهاند؛ بایستی در چند مرحله ارز ۴۲۰۰ تومانی دارو را به سمت ارز نیمایی و با قیمتی ثابت تغییر بدهند این در حالی است که باید به صورت مستمر مکانیزمهای بیمهای هم تقویت شود.
سوال: مجلس یازدهم درباره ارز ۴۲۰۰ تومانی دارو چه کاری کرده و آیا میتواند ایرادات این روند را اصلاح کند؟ آیا نظارتی بر واردات و توزیع دارو دارید؟
سامهیح: بیشترین جلسات کمیسیون بهداشت با معاونت غذا و دارو وزارت بهداشت است و بحثهای زیادی درباره دارو با مسئولین این وزارتخانه داریم؛ در وزارت بهداشت وزیر معاونین و مدیران این وزارتخانه از ارز ۴۲۰۰ تومانی دارو گلایهمند هستند و تمایلی نسبت به هزینه این ارز و استفاده از آن را ندارند، نمکی وزیر بهداشت و شانهساز رئیس سازمان غذا و دارو در جمع بندیهای خود گفتهاند که استفاده از ارز ۴۲۰۰ تومانی دارو به جز ایجاد اشکال ثمره دیگری نداشته است.
نبود ارز باعث ایجاد مشکل اساسی در حوزه دارو شده است هر چند که اگر ریال هم وجود داشته باشد ارز نداریم.
اخیراً شنیدهام که حجم زیادی ارز برای واردات امکانات و تجهیزات 5G تلفن همراه داده شده است در حالی که ما هم اکنون به دارو و کالای اساسی نیاز داریم.
امیدوارم سریعتر ارزهای بلوکه شده ایران در کشورهای خارجی آزاد شود؛ این در حالی است که ما با مقاومت خارجیها برای فروش دارو به ایران مواجه هستیم.
افراد و سازمانهای زیادی در جهان دم از حقوق بشر میزنند ولی داروی سرطانی بچه ۵ ساله را به ایران نمیدهند تا به جمهوری اسلامی فشار بیاورند این در حالی است که این اقدام آنها از انسانیت به دور است و کاملا مشخص است که هدف تحریمهای دشمن ملت ایران است.
همه اعضای کمیسیون بهداشت مجلس با تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی برای دارو مخالف هستند ضمن اینکه سامانه TTAC آغاز رصد بر واردات، تولید و توزیع دارو بوده است که باید تکمیل شود این در حالی است که در شرایط فعلی و با وجود نقایص TTAC اما این سامانه با اشرافیت لازم مانع بخشی از تخلفات شده که بایستی نقایص آن ترمیم شود.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
بازار
اخبار کسب و کار