پشت پرده نبرد استیبلکوینها؛ آیا تتر قربانی بعدی است؟
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز و به نقل از فوربز، در ماههای اخیر، شاهد ورود چندین مؤسسه مالی به بازار استیبلکوینها بودهایم؛ از جمله «سوسیته جنرال» و «رِوُلوُت»، و حالا «بانک آمریکا» نیز در حال بررسی این موضوع است. اما چرا؟ در حالی که دو استیبلکوین بزرگ بازار، یعنی USDT و USDC، در مجموع حدود ۲۰۰میلیارد دلار از ارزش داراییهای دیجیتال تحت مدیریت (AUM) را در اختیار دارند.
نبرد برای سلطه بر بازار استیبلکوینها
استیبلکوینهای USDT و USDC بهطور گسترده در بلاکچینهای مختلف و صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز پذیرفته شدهاند. به دلیل نوسان کمتر نسبت به سایر ارزهای دیجیتال، این رمزارزها به سرمایهگذاران کمک میکنند تا بهسادگی بین داراییهای دیجیتال جابهجا شوند و در کشورهایی که دچار تورم شدید هستند، ارزش دارایی خود را حفظ کنند. با این اوصاف، چرا بانکی مانند سوسیته جنرال باید استیبلکوین خودش را منتشر کند؟ پاسخ احتمالاً در مدل درآمدی جذاب استیبلکوینها نهفته است. برای مثال، تتر (Tether) در سال گذشته ۱۳میلیارد دلار سود کسب کرد؛ رقمی که آن را در کنار غولهایی مانند گلدمن ساکس قرار میدهد.
بدیهی است که چنین سودی برای بانکهای بزرگ وسوسهبرانگیز است. چرا باید کارمزد تسویه تراکنشها را به یک شرکت ثالث پرداخت کنند، در حالی که میتوانند خودشان این کار را انجام دهند؟ اما با وجود توجیه اقتصادی، ورود بانکها به این حوزه باعث تقسیم نقدینگی بازار استیبلکوینها شده و کارایی آن را کاهش میدهد.
استیبلکوینهای آزمودهشده و معتبر
USDT و USDC در طول سالها اعتبار و اعتماد بازار را بهدست آوردهاند و در برابر بحرانهای مالی متعددی تاب آوردهاند، در حالی که بسیاری از استیبلکوینهای دیگر هنوز چنین چالشی را تجربه نکردهاند. در چند سال اخیر، گزینههایی مانند DAI، PYUSD و Sky Dollar به بازار معرفی شدهاند، اما هیچکدام نتوانستهاند به جایگاه این دو استیبلکوین برتر نزدیک شوند. با وجود رقابت روزافزون، وابستگی بازار به این دو استیبلکوین همچنان رو به افزایش است. برای مقایسه، در زمان نگارش این مطلب:
ارزش بازار DAI حدود ۵.۳میلیارد دلار است. ارزش بازار PYUSD حدود ۷۴۱میلیون دلار است.
در حالی که این ارقام قابل توجه هستند، در مقایسه با USDC که ۶۰میلیارد دلار و USDT که ۱۴۲میلیارد دلار ارزش بازار دارند، بسیار ناچیز به نظر میرسند.
بازار ارزهای دیجیتال به نقدینگی بالا وابسته است. ورود بانکها به این حوزه شاید بهنظر یک تصمیم منطقی باشد، اما افزایش تعداد استیبلکوینها باعث پراکندگی نقدینگی و کاهش کارایی بازار میشود. در دنیایی که نقدینگی کل بازار کریپتو در اختیار تعداد محدودی از سرمایهگذاران است، باید مراقب باشیم که با تغییرات غیرضروری به پایداری این بازار آسیب نزنیم.
آینده استیبلکوینها؛ رقابت، نقدینگی و چالشهای نظارتی
با وجود همه اینها USDT اکنون در شرایط دشواری قرار گرفته است. دلیل آن، عدم تطابق با مقررات جدید اتحادیه اروپا در مورد استیبلکوینهاست. بر همین اساس، این رمزارز قرار است از صرافیهای بزرگ متمرکز مانند بایننس، کریپتو دات کام و کوینبیس برای مشتریان اروپایی حذف شود. برخی ممکن است این وضعیت را فرصتی برای افزایش رقابت در بازار استیبلکوینها بدانند. اما اگر USDT با یک دهه سابقه و میلیاردها دلار دارایی تحت مدیریت نتواند از فیلتر قوانین اتحادیه اروپا عبور کند، چه شانسی برای استیبلکوینهای کوچکتر وجود دارد؟ البته استیبلکوینهای منتشرشده توسط بانکها ممکن است برتریهایی داشته باشند، اما همچنان با چالشهای نظارتی روبهرو خواهند شد که در ایالات متحده بهویژه همچنان متغیر و نامشخص هستند.
پیروزی USDC در میدان نظارت
در این رقابت نظارتی، USDC تاکنون عملکرد بهتری داشته است. تمرکز دقیق سرکل (Circle) بر تطابق با قوانین و حمایت از سوی غولهایی مانند بلکراک، آن را به گزینهای جذاب برای مؤسسات مالی سنتی تبدیل کرده است. البته جامعه کریپتو همچنان با دیده تردید به آن نگاه میکند، زیرا این شرکت در برابر تحریمهای دولتی انعطاف نشان داده است. «جرمی آلر»، بنیانگذار Circle، نیز دیدگاه مشابهی درباره بازار استیبلکوینها دارد. در کنفرانسی در هنگکنگ، او تصریح کرد که هیچ نیازی به ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) وجود ندارد، زیرا بازار استیبلکوینها از قبل وجود داشته و کارایی خود را نشان داده است. او تأکید کرد که به جای ورود دولتها به این حوزه، مقرراتگذاران باید درک بهتری از استیبلکوینها پیدا کنند و قوانین مناسبی برای آنها وضع کنند.
استیبلکوینها و چالش نقدینگی در آینده
نقدشوندگی سریع و آسان برای استیبلکوینها حیاتی است. این همان جایی است که داشتن تنها دو استیبلکوین مسلط بر بازار باعث افزایش کارایی و ثبات بازار میشود. در حال حاضر، معاملهگران در هر ساعت از شبانهروز و در هر پلتفرمی میتوانند USDT یا USDC را بخرند یا بفروشند. اما اگر بانکها و مؤسسات بزرگ بخواهند استیبلکوینهای اختصاصی خود را ایجاد کرده و مشتریان خود را به استفاده از آنها مجبور کنند، این وضعیت تغییر خواهد کرد.
چرا این مهم است؟ زیرا پراکندگی بازار استیبلکوینها میتواند نقدینگی را کاهش داده، هزینههای معاملاتی را افزایش داده و سرعت انجام تراکنشها را کاهش دهد. تجربه کاربرانی که در تابستان ۲۰۲۰ با کارمزدهای بالای اتریوم (ETH) مواجه شدند، نشان میدهد که نقدینگی پایین میتواند منجر به تراکنشهای گران و ناکارآمد شود. بازار استیبلکوینها نباید به سمت پراکندگی و هزینههای بالا حرکت کند. برعکس، انسجام و نقدینگی عمیقتر باید اولویت این بازار باشد تا استیبلکوینها به عنوان یک دارایی مشروع و معتبر در سیستم مالی جهانی شناخته شوند.
نبرد USDT با قوانین اتحادیه اروپا (MiCA)
با وجود سلطهاش بر بازار، USDT اکنون در برابر قوانین جدید اتحادیه اروپا (مقررات بازار داراییهای دیجیتال یا MiCA)با چالش جدی مواجه شده است. این مقررات از صادرکنندگان استیبلکوین، مانند تتر (Tether)، میخواهد مجوز رسمی پول الکترونیکی (e-money license) دریافت کنند تا سطح رعایت قوانین ضدپولشویی (AML) را افزایش دهند. اما تتر تاکنون از پیروی از این الزامات خودداری کرده است و قصد عقبنشینی ندارد.
این وضعیت ممکن است به USDC برتری بیشتری بدهد و حتی رقیب جدیدی را وارد صحنه کند؛ حداقل در اروپا. در مقابل، قوانین جدید ایالات متحده ممکن است مسیر متفاوتی را ترسیم کنند، به طوری که اهمیت بازار اروپا کاهش یابد. از سوی دیگر، پس از پیروزی اخیر دونالد ترامپ در انتخابات، ارزش بازار استیبلکوینها ۴۰ میلیارد دلار افزایش یافته است.
نتیجهگیری؛ استیبلکوینهای بانکی راهحل مناسبی نیستند
حتی با وجود این چالشها، راهحل، افزایش تعداد استیبلکوینهای بانکی نیست. بانکها تمایلی به پرداخت کارمزد ندارند، اما در دنیای بلاکچین، کارمزدها برای حفظ امنیت و عملکرد صحیح شبکه ضروری هستند. مؤسسات مالی باید این واقعیت را بپذیرند و به جای تلاش برای کاهش کارمزدها، از بازارهای با نقدینگی بالا بهرهمند شوند. اگر بانکها به جای پذیرش این واقعیت، بخواهند با تحمیل هزینههای اضافی و ایجاد استیبلکوینهای اختصاصی بخشی از بازار را در کنترل خود بگیرند، در نهایت منجر به پراکندگی بازار و کاهش پذیرش عمومی استیبلکوینها خواهند شد. هدف اصلی استیبلکوینها، ارائه یک دارایی پایدار و نقد برای تسهیل تراکنشها در سراسر اکوسیستم مالی است، نه ایجاد موانع بیشتر.