چالشها و فرصتهای استیبلکوینها در دنیای مالی
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز و به نقل از فوربز، استیبلکوینها که زمانی فقط در بحثهای تخصصی دنیای رمزارزها مطرح بودند، امروز به بخشی از گفتمان اصلی مالی تبدیل شدهاند. با این حال، بسیاری از بانکها همچنان به بررسیهای ابتدایی مانند نحوهی وابستگی استیبلکوینها به داراییهای واقعی بسنده میکنند و از درک عمیقتر پیچیدگیهایی که میتوانند بهطور مستقیم بر تصمیمات راهبردی و ریسکهای آنها تأثیر بگذارند، غافل ماندهاند. در ادامه به پنج واقعیت مهم اما کمتر مورد توجه درباره استیبلکوینها میپردازیم که هر بانکی باید آنها را جدیتر بررسی کند:
۱. ابهامهای نظارتی و تفاوتهای جهانی، مسیر پذیرش استیبلکوینها را دشوار کردهاند
قوانین مربوط به استیبلکوینها در سراسر جهان یکدست نیستند و این تفاوتهای قانونی میتواند برای بانکهایی که فراتر از یک کشور فعالیت میکنند، مشکلات عملیاتی ایجاد کند. در آمریکا هنوز مشخص نیست که نظارت بر استیبلکوینها باید بر عهده SEC باشد یا CFTC، در حالیکه اتحادیه اروپا چارچوب MiCA را برای ایجاد نظم مشترک بین کشورهای عضو پیش میبرد.
در آسیا، تفاوتها حتی چشمگیرتر است. سنگاپور با نگاهی پیشرو مجوزهایی برای خدمات پرداخت دیجیتال صادر کرده و مقررات خاصی برای ذخایر استیبلکوینها وضع کرده است. ژاپن بیشتر بر حفاظت از مصرفکننده و پشتیبانی کامل از ذخایر تأکید دارد، در حالیکه هنگکنگ در سالهای اخیر به سمت پذیرش بیشتر داراییهای دیجیتال رفته، اما هنوز دستورالعملهای روشنی برای استیبلکوینها ارائه نکرده است. در نتیجه، استیبلکوینی که در سنگاپور قانونی تلقی میشود، ممکن است در ژاپن یا آمریکا به مشکل بخورد.
بانکهایی که به این تفاوتهای مقرراتی بیتوجهی کنند، تنها با خطر جریمه یا تحریم مواجه نیستند؛ بلکه ممکن است اعتماد مشتریان خود را از دست بدهند یا در انجام تراکنشهای بینالمللی دچار اختلال شوند. در مقابل، رویکرد فعالانه به قوانین میتواند اعتماد عمومی را تقویت کند و حتی در شکلگیری سیاستهای آینده نقشآفرین باشد.
۲. شکاف در شفافیت و نحوه وثیقهگذاری، اعتماد بازار را تضعیف میکند
اساس عملکرد استیبلکوینها، پشتیبانی آنها با داراییهای واقعی یا وثیقههای معادل با مقدار توکنهای در گردش است. مثلاً اگر یک استیبلکوین به نسبت ۱:۱ با دلار آمریکا متصل باشد، کاربران انتظار دارند که به ازای هر کوین، یک دلار واقعی یا دارایی نقد معادل در ذخیره باشد. اما سطح شفافیت این ذخایر در بین پروژههای مختلف بسیار متغیر است.
برخی ناشران بهصورت روزانه یا ماهانه گزارشهایی ارائه میدهند، ولی برخی دیگر تنها گزارشهای پراکنده یا غیرحسابرسیشده منتشر میکنند که موجب شک و تردید درباره پشتیبانی واقعی آنها میشود. استیبلکوین تتر (USDT) که بزرگترین بازار را دارد، بارها بابت ترکیب ذخایرش مورد انتقاد قرار گرفته است. گرچه این شرکت گزارشدهی خود را بهبود داده، اما نبود حسابرسی کامل باعث تداوم بیاعتمادی در بین سرمایهگذاران نهادی شده است.
این عدم شفافیت برای بانکها یک مانع جدی در پذیرش یا ارائه خدمات مرتبط با استیبلکوینهاست؛ چراکه ریسک تنها به نقدشوندگی محدود نمیشود، بلکه شامل آسیب به اعتبار بانک نیز میشود. اگر یک استیبلکوین در بازخرید توکنها ناتوان باشد، ممکن است اثرات دومینویی در کل سیستم مالی ایجاد کند و بانکهای مرتبط با آن نیز در معرض انتقادات یا حتی پیگردهای حقوقی قرار گیرند.
با این حال، برای بانکهایی که بررسی دقیق انجام دهند، فرصتهایی نیز وجود دارد؛ مانند ارائه خدمات حسابرسی یا نگهداری مطمئن دارایی برای ناشران استیبلکوینها که میتواند درآمدزا باشد و به افزایش اعتماد در بازار کمک کند.
۳. ظرفیتهای پنهان در پرداختهای فرامرزی و تأمین مالی تجارت
پرداختهای بینالمللی و تأمین مالی تجارت از جمله کاربردهای بسیار پُرفایده اما کمتر مطرحشده برای استیبلکوینها هستند. در حالیکه بیشتر توجهها به نوسانات قیمت یا قابلیت اتصال بلاکچینها معطوف است، این حوزهها پتانسیل زیادی برای تحول دارند.
در سیستمهای سنتی، پرداختهای فرامرزی معمولاً از مسیر چند واسطه عبور میکنند که موجب هزینههای بالا و زمان تسویه طولانی (گاهی چند روزه) میشود. همچنین فرآیندهای تأمین مالی تجارت شامل اعتبارنامهها، فاکتورهای مالی و اسناد متعدد است که با گردش کاغذی، تأخیر در تطبیق و نبود شفافیت مواجهاند.
استیبلکوینها میتوانند این فرایندها را تسهیل کنند، تسویه آنی ایجاد کنند و هزینهها را کاهش دهند؛ اما این کار مستلزم شناخت دقیق بانکها از زیرساختهای فنی، قوانین محلی و مخاطرات مرتبط با آن است.
استیبلکوینها میتوانند ساختار فعلی را دگرگون کنند. با تکیه بر فناوری بلاکچین، تسویه تراکنشها با استیبلکوینها تقریباً بهصورت آنی انجام میشود، که این موضوع دسترسی سریعتر به منابع مالی و کاهش چشمگیر هزینههای تراکنش را به همراه دارد. این مزیت بهویژه در مناطقی مانند جنوبشرقی آسیا، که حوالههای مالی نقش مهمی در اقتصاد دارند، و همچنین در بازارهایی مانند آفریقا و آمریکای لاتین، که نیازمند جریانهای مالی فرامرزی سریعتر و ارزانتر هستند، اهمیت دارد. برای مثال، در فیلیپین پروژههایی در زمینه استفاده از استیبلکوین برای حوالهها آغاز شده که هزینهها را نسبت به سیستمهای سنتی انتقال وجه بهطور چشمگیری کاهش میدهند. با این حال، بانکها باید ملاحظات مرتبط با «مبارزه با پولشویی (AML)» و «احراز هویت مشتری (KYC)» را مدنظر داشته باشند، چرا که تراکنشهای بلاکچینی اغلب شبهناشناس هستند و پیچیدگیهای خاصی در این زمینه ایجاد میکنند. همچنین، پذیرش قانونی استیبلکوینها برای استفاده در نقلوانتقالهای فرامرزی در کشورهای مختلف متفاوت است. بانکهایی که در محیطهای کنترلشده دست به اجرای پایلوت بزنند، میتوانند بینشهای ارزشمندی درباره مزایا و چالشهای استیبلکوینها بهدست آورند و در جایگاه پیشگامان نوآوری در فضای پرداخت جهانی قرار بگیرند.
۴. تعامل با سیاستهای پولی و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)؛ تصمیمی استراتژیک
استیبلکوینها در خلأ شکل نگرفتهاند. رشد آنها همزمان با افزایش علاقه بانکهای مرکزی به ارزهای دیجیتال ملی (CBDC) رخ داده است. تعامل میان استیبلکوینهای خصوصی و ارزهای دیجیتال رسمی، موضوعی در حال ظهور است که بسیاری از بانکها در برنامهریزیهای راهبردی خود به آن توجه کافی ندارند. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی دیگر فقط در سطح تئوری نیستند. پروژه یوان دیجیتال در چین بهسرعت در حال گسترش است و بانک مرکزی اروپا نیز به توسعه یورو دیجیتال ادامه میدهد. در آسیا نیز کشورهایی مانند تایلند و هنگکنگ در پروژههایی مانند امبریج (mBridge) مشارکت دارند که هدف آن تسهیل تسویهحسابهای بینالمللی با استفاده از CBDCهاست. این روند صعودی میتواند نقش استیبلکوینها را در آینده تغییر دهد. برخی نهادهای قانونگذار ممکن است آنها را رقیب CBDCها ببینند و محدودیتهایی اعمال کنند، یا برعکس، آنها را مکمل بدانند و مسیر همکاری جدیدی باز شود. در آیندهای نزدیک، ممکن است لازم باشد استیبلکوینها با زیرساختهای CBDC همپوشانی کامل داشته باشند. بانکهایی که این تغییرات را نادیده بگیرند، ممکن است در مواجهه با بازاری که به سمت ارزهای دیجیتال رسمی حرکت میکند، غافلگیر شوند. در عین حال، پذیرش سنجیده استیبلکوینها، همزمان با رصد دقیق پایلوتهای CBDC، میتواند مزیتی راهبردی ایجاد کند. اگر در آینده استانداردهایی برای سازگاری میان این دو وضع شود، بانکهایی که زیرساختهای مناسب برای استیبلکوینها ایجاد کردهاند، راحتتر با آن تطبیق مییابند. تصمیمات فناوری، مشارکتهای فنی و آموزش مشتریان از همین حالا، میتواند تعیین کند کدام بانکها در جهان آیندهی دیجیتال باقی خواهند ماند.
۵. یکپارچگی با امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و فرصتهای نوظهور
DeFi یا امور مالی غیرمتمرکز یکی از پویاترین بخشهای اکوسیستم رمزارزهاست که بهشدت بر استیبلکوینها تکیه دارد؛ چه در وامدهی، سپردهگذاری (staking)، مشتقات مالی یا توکنیزهکردن داراییهای واقعی. با اینکه DeFi هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد، اما پتانسیل آن برای بازتعریف خدمات مالی (از وام و بیمه تا مدیریت دارایی) بسیار بالاست. اگرچه رشد چشمگیری داشته، اما DeFi با ریسکهایی جدی مواجه است: آسیبپذیری قراردادهای هوشمند، نبود قطعیت قانونی و بازدههای پرنوسان. با این حال، نادیدهگرفتن کامل آن میتواند به معنای از دستدادن فرصتهایی باشد که آینده بانکها را دگرگون میکنند. برای مثال، توکنیزهکردن داراییهای سنتی میتواند آنها را برای طیف گستردهتری از سرمایهگذاران قابلدسترسی کند و جریانهای درآمدی جدیدی ایجاد نماید. استیبلکوینها نیز تسویه آنی در پلتفرمهای DeFi را امکانپذیر میسازند و باعث افزایش نقدشوندگی و مشارکت میشوند. بانکها میتوانند با رویکردی تدریجی و محتاطانه وارد این حوزه شوند؛ مثلاً از طریق همکاری با شرکتهای فناوری معتبر یا اجرای پروژههای آزمایشی کوچک، با هدف یادگیری و ارزیابی الزامات قانونی. هدف این نیست که همه مفاهیم DeFi پذیرفته شوند، بلکه مهم است که بانکها بهروز و انعطافپذیر باقی بمانند. با روشنشدن مقررات DeFi، بانکهایی که از قبل در زمینه استیبلکوین و بلاکچین دانش و تجربه داخلی کسب کردهاند، شانس بیشتری برای ادغام روانتر با این فضا و بهرهبرداری از فرصتهای نوظهور دارند.
جمعبندی: توازن میان نوآوری و احتیاط در بازاری در حال دگرگونی
استیبلکوینها دیگر یک پدیده حاشیهای نیستند، بلکه به نیرویی تأثیرگذار در نظام مالی جهانی تبدیل شدهاند. برای بانکها، استیبلکوینها هم فرصت هستند (مانند پرداختهای سریعتر بینالمللی، راهکارهای جدید DeFi و مکملی برای CBDCها) و هم منبع ریسک، بهویژه در زمینههای قانونی و شفافیت ذخایر. درک این واقعیتهای کمتر مورد بحث، نخستین گام برای تدوین یک استراتژی هوشمندانه و مقاوم در برابر تغییرات آینده است. ارتباط مستمر با نهادهای قانونگذار، بررسی دقیق ناشران استیبلکوین، و ورود تدریجی به حوزههای نوظهوری مانند DeFi میتواند مسیر آگاهانهای برای بانکها ترسیم کند. بانکهایی که بهروز و انعطافپذیر باقی بمانند، قادر خواهند بود کاربردهای استیبلکوین را با مسئولیتپذیری بررسی کرده و جایگاه خود را در اقتصاد دیجیتال آینده حفظ و تقویت کنند.