گفتوگو با خبرنگار حاضر در کشتی «نجات» | یمن را خبر یک جهان کردیم
شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ – ۰۸:۱۳ گفتوگو با خبرنگار حاضر در کشتی «نجات» | یمن را خبر یک جهان کردیم
خبرنگاران، پزشکان و امدادگران لحظه شماری میکردند پا به خشکی یمن بگذارند. کشتی های آمریکایی و ائتلاف سعودی علیه یمن تا توانستند، سنگاندازی کردند. سرانجام کشتی نجات سر از جیبوتی درآورد.
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: نفت کش های ایرانی که به «ونزوئلا» رسیدند و سلام و تشکر فارسی رئیس جمهور این کشور از ملّت ایران و جمهوری اسلامی ایران جزو اخبار مهم رسانه های جهان شد، جمعی از مخاطبان سامانه «فارس من» پیشنهاد و سوژه ای ثبت کردند. این متن حاکی از این بود؛ حالا که نفتکش های ایران، اقتدار و نوعدوستی ایران را زبانزد کرده اند و این توان وجود دارد باید کمک های داوطلبانه مردمی به دست مردم مظلوم یمن هم برسد. پیرو ثبت این سوژه و داغ شدن هر روز بیش از پیش تنور تخاصم و تهاجم عربستان سعودی علیه یمن و محاصره همه جانبه این کشور، گفتگویی با یکی از خبرنگاران ایرانی حاضر در کشتی «نجات» داشتیم که سال 1394 به همین منظور عازم یمن شد.
«مهدی مشکینی» خبرنگار خبرگزاری تسنیم، مهمان ما در خبرگزاری فارس است تا ماجرای کشتی نجات؛ کاروان شامل کمک های بشردوستانه به مردم یمن را مرور کند و می گوید: «وقتی کشتی های آمریکایی دور ما را گرفتند ناو «البرز» ارتش جمهوری اسلامی ایران، خودش را به ما رساند. مطمئن بودم تهدیدهای آمریکا صوری است.» اعزام «نجات» شاید نخستین گام در اعتراض به محاصره کامل یمن توسط دشمنان بود و می خواست توجه مردم آزاده جهان را به وضع ناراحت کننده مردم یمن جلب و به آن ها کمک کند.
**سال 2015 جنگ عربستان و ائتلاف برخی کشورهای عربی و پس از مدت کوتاهی، محاصره علیه یمن آغاز شد. مدتی بعد هم کشتی «نجات» ایران حامل کمک های دارویی وغذایی بشردوستانه به مردم یمن اعزام شد. شما از حاضران در کشتی بودید و در این سفر حضور داشتید، ماجرای این اعزام از چه قرار بود؟
عربستان با حمایت برخی کشورها مخصوصاً آمریکا تجاوز کاملاً غیر قانونی و ضد حقوق بشری علیه یمن شروع کرد که همچنان ادامه دارد. چندی نگذشت که یمن به طور کامل تحت محاصره دریایی، هوایی، زمینی رسانهای، انسانی و امداد رسانی قرار گرفت. بسیاری از مردم این کشور مشکل پزشکی و تامین دارو پیدا کردند. حتی مشکلاتی در حد تامین تغذیه برایشان پیش آمد. وضع روز به روز بدتر می شد. هلال احمر ایران برای اینکه این محاصره را بشکند اراده و یک کشتی متشکل از خبرنگاران، نیروهای امدادی، پزشکان و هلال احمر به یمن عازم کرد. فعالان بین المللی از چند کشور آمریکا فرانسه و آلمان هم در کشتی حضور داشتند تا محاصره یمن را بشکنند. شکستن محاصره خیلی مسئله مهمی بود. بالاخره باید یک کشوری برای دفاع از حقوق بشر این محاصره را می شکست و جمهوری اسلامی پیشقدم شد.
توفیق بود و ما هم در این کشتی بودیم که از بندر «شهید رجایی» بندرعباس، آب های خلیج فارس را به مقصد یمن ترک کرد. بعد از حدود 12، 13 روز وارد آب های باب المندب شدیم. وقتی می دیدیم و حس می کردیم، مردم یمن منتظرند و مردم دنیا دوست دارند این کشتی به آنجا برسد آرزو می کردیم زودتر برسیم. اما متاسفانه باب مذاکره از طرف آمریکا و برخی در داخل باز شد. آنها به ایران پیام مذاکره درباره مقصد کشتی را دادند و تهدیدهای که صوری بود را همزمان در رسانه های خود طرح کردند که به نظر من آن تهدیدها هیچ وقت عملی نمی شد.
**شما در کشتی از چه طریق به این اخبار دسترسی داشتید و متوجه این تهدیدها می شدید، پیام مستقیمی دریافت می کردید؟
بالاخره برای دقایقی به اینترنت دسترسی داشتیم و متوجه شدیم که آمریکاییها، اروپایی ها و رژیم عربستان چه گفته اند و درباره اعزام این کشتی چه واکنشی دارند؟
**برای باز شدن باب مذاکره از کلمه «متاسفانه» استفاده کردید. دلیل این تأسف را با توجه به شرایط آن اعزام و آن روزها توضیح می دهید؟
می دانستیم در آن مقطع و شرایط اگر باب «مذاکره» و گفت وگو باز شود، باب «مقاومت» بسته خواهد شد؛ می دانستیم که روند گفت وگو با دشمن مردم یمن، کمکی به مردم یمن نکرده و نخواهد کرد. وقتی این باب باز شد بالاخره کسانی آمدند، مذاکره کنند که یمن را به آن روز انداخته بودند. آمریکایی ها عامل اصلی وضعیت امروز یمن هستند. واضح است که گفتگویی وجود ندارد. جنگ باید متوقف و محاصره شکسته می شد. باید مجاری ورود به یمن باز می شد. نیروهای امدادی و پزشکان می رفتند و مشکلات مردم یمن را حل می کردند. آمریکایی ها مذاکره را شروع کردند چون می خواستند از تنش احتمالی دوری کنند.
**اگر شما برای تنش رفته بودید پس در یک کشتی حامل کمکهای بشردوستانه چه می کردید؟ این موضوع برایشان روشن نبود؟!
وقتی وارد باب المندب شدیم آمریکایی ها چند کشتی را نزدیک کشتی ما آوردند و ادعا کردند، دارند بازرسی می کنند و نظارت دارند. البته کشتی هایشان نزدیک نیامدند از دور ما را تحت نظر داشتند. آنها با کشتی امدادرسانی همانند ناو نظامی برخورد می کردند. با اینکه می دانستند کشتی ما حامل کمک های بشردوستانه است. هدف ما شکستن محاصره بود و آنها می خواستند از محاصره یمن حراست کنند. این نزاعی بود که روی آب شکل گرفته بود.
**یعنی همین برخوردها شما را به مذاکره بدبین و این نگاه را در شما تقویت کرد که با این مذاکره هیچ اتفاق خوبی برای یمن نخواهد افتاد؟
من شبی در کشتی وقتی شنیدم آمریکایی ها پیام و پیشنهادی برای مقصد جدید کشتی دارند، همان جا به دوستان گفتم ما به یمن نخواهیم رسید. اما به نظر من باید می رفتیم و آمریکا هیچ کاری با این کشتی نمی توانست بکند؛ نه آمریکا که عربستان هم و هیچ کشور دیگر. ما اگر به یمن می رسیدیم آمریکا جز تهدید هیچ کار دیگری نمی توانست بکند؛ کشتی ما می رفت در حدیده یا بندری دیگر پهلو می گرفت و ما وارد یمن می شدیم.
ناو البرز برای حفاظت از کشتی امدادی ایرانی خود را به باب المندب رساند
** ظاهراً شما مطمئن هستید کاری نمی توانستند انجام بدهند. دلیل تان برای این اطمینان چیست، آنجا اتفاقی افتاد؟
کشتی نجات، رسانه ای شده بود و خبرنگاران در آن کشتی بودند. آمریکایی ها می دانستند این کشتی تحت حفاظت نیروهای مسلح ایران هم است. بالاخره ناو جنگی البرز هم به ما رسیده بود و ما را در برابر کشتی های آمریکایی محافظت می کرد. آن ها می دانستند که نیروهای مسلح ایران به هر برخوردی پاسخ سنگین می دهند و اجازه نمی دهند یک جریان یا یک رژیم با ما این طور برخورد کند.
**مردم یمن شنیده بودند که شما قرار است برسید به آنجا و برایشان کمک ببرید؟ این سئوال را با توجه به وجود محاصره های شدید می پرسم.
ما در کشتی یک همراه یمنی به نام «عبدالرحمان راجح» داشتیم و مدام با او صحبت می کردیم. آن موقع مردم یمن خیلی انتظار رسیدن این کشتی را داشتند و می گفت چشم به راهند. نه به خاطر چیزهایی که در کشتی بود مانند دارو، اقلام پزشکی و کمک های غذایی. به خاطر این ها بود اما این دلیل اصلی نبود. دلیل اصلی شکستن محاصره بود. مردم یمن به این شکستن محاصره چشم دوخته بودند. اگر ما این کار را انجام می دادیم همه کشورهای مستقل دنیا می توانستند به یمن کمک برساند. روزنه امیدی برایشان بود. چنانچه هنوز هم در محاصره اند و کسی آن را نشکسته است.
کشتی ایرانی با نام ایران شاهد که به «کشتی نجات»معروف شد، حامل کمک های بشردوستانه ایران به یمن بود
**بعد از مذاکره و مخالفت با پهلو گرفتن «نجات» در بندرهای یمن از سوی محاصره کنندگان این کشور، تکلیف کمک های مردمی چه شد؟
به ما گفتند بروید به جیبوتی. کشتی که پهلو گرفت، نیروهای امدادی سازمان ملل و صلیب سرخ بار را تحویل گرفتند و قول دادند محموله را به دست مردم جیبوتی برسانند.
**به نظر می رسد هنوز با حسرت از آن روزها صحبت می کنید.
به نظر من هیچ ارگان و نهاد یا جریانی اولویت بیشتری از رسانه برای شکستن محاصره نداشته و ندارد. باید رسانه های مستقل دنیا، نه! رسانه هایی که در این جنگ دخیل و در تهاجم آمریکا و عربستان به یمن موثر هستند مثل بی بی سی و العربیه که قاتل مردم یمن هستند، محاصره را بشکنند. رسانه هایی که ادعا و عملکرد صادقانه در دفاع از حقوق بشر دارند. مخصوصاً به تعبیر من رسانه های جریان مقاومت. باید هر طور شده این محاصره را بشکنند. ببینید! وقتی در شهر «صنعاء» بمباران هوایی می شود، خبر چندانی از آن بیرون نمی آید مگر اینکه مردم یمن با تلفن همراه و امکانات کمی که دارند تصاویری به بیرون بفرستند یا نهایتاً تلویزیون یمن که آن ها هم تحت فشار هستند، خبری منتشر کند.
**شما گفتید به باب المندب رسیدید و از آنجا به جیبوتی منتقل شدید. با این حال آیا توانستید مردم یمن را ببینید، از کجا برگشتید؟
وقتی ساحل یمن را می دیدیم، حس خوبی داشتیم. حس می کردیم بالاخره جزو خبرنگارانی هستیم که می خواهند کار مهمی در جهان انجام دهند. من واقعا حسرت آن توفیق بزرگ بر دلم ماند. وقتی به جیبوتی رسیدیم تمام خستگی در بدنمان ماند.
**رفتن به جیبوتی را هم آمریکا تعیین کرده بود؟
گفتند ظاهراً سازمان ملل تعیین کرده است. ولی من بعید می دانم سازمان مللی وجود داشته باشد.
**در جیبوتی از کشتی پیاده شدید، با مردم دیدار داشتید؟
بله پیاده شدیم. دو، سه روز هم آنجا بودیم و بار کشتی خالی شد. بعد، از طریق هوایی برگشتیم تهران. جیبوتی، قبلاً کشوری مستعمره فرانسه بوده است. شرایط مردم جیبوتی می توانست بهتر باشد اما در این کشور جریانی که بخواهد از حق مستضعفین دفاع کند، ظهور و بروز ندارد. در یمن «انصارالله» وجود دارد. همانگونه که در لبنان «حزبالله» و در بحرین «جریان معارضه انقلابی شیعیان بحرین» وجود دارد. در جیبوتی هم اگر یک روز زمزمه و جوشش های جریان مقاومت وجود داشته باشد حتماً فرانسه آن جریان را با توسل به مفاهیم جعلی که در غرب تولید شده و شیطنت های سیاسی، سرکوب خواهد کرد.
کارگران بندر جیبوتی در حال خالی کردن بار کشتی ایرانی که قرار بود به دست مردم یمن برسد
**از نفوذ و حضور «فرانسه» در جیبوتی صحبت کردید. وضع مردم این کشور چه طور بود؟
هیچ وقت فکر نمی کردم فقر را تا آن حد ببینم. در همان ساحل جیبوتی فرانسوی ها عیش و نوش داشتند بعد مردم جیبوتی در بدترین شرایط، زندگی می کردند آن هم در بندر که بهترین و مهمترین جای تجاری و اقتصادی جیبوتی بود. حالا شما فکر کنید در یک نقطه دور افتاده تر اوضاع به چه شکل بود؟ همان کاری که امروز آمریکایی ها برای یمن می خواهند، انجام دهند فرانسه برای جیبوتی انجام داده است.
کیلب، فعال رسانه ای و ضد جنگ آمریکایی هم در کشتی اعزامی ایران به یمن بود
**پس این شرایط شما را مطمئن تر کرد که در مسیر درستی بوده اید؟ منظورم رفتن به یمن است. ظاهراً جیبوتی، «یمن بدون مقاومت» را برای شما ترسیم کرده است.
بله. همین که می گویند عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. البته باز هم می گویم ما دوست داشتیم در شکست محاصره یمن شریک باشیم. خبرنگاران، پزشکان و فعالان حقوق بشر ایرانی و خارجی که در کشتی بودیم در گروهی در فضای مجازی عضو بودیم با نام «کشتی نجات» که هنوز همه دوستان آنجا عضو هستند. ما هیچ وقت این گروه را تعطیل نکرده ایم به این امید که دوباره بخواهیم عازم یمن شویم. واقعاً به مسئولان هم گفتیم که هر وقت قرار شد به یمن کشتی اعزام شود ما آماده ایم. خبرنگاران «صدا و سیما»، خبرگزاری های «فارس»، «مهر» و «تسنیم» در کشتی بودند. از آمریکا هم آقای «کیلب» در کشتی بود که سابقه کار در «رویترز» را داشت. فعالان رسانه ای از آلمان و فرانسه هم بودند. طبیعی است که اگر این کشتی گنجایش بیشتری داشت خیلی از خبرنگاران و فعالان رسانه ای آمادگی داشتند، شرکت کنند.
***بنابراین یک آرزوی حقیقی، مشترک و شاید به عبارت بهتر حقوقی هنوز همه شما را در گروه مجازی دور هم نگه داشته است و از احوالات هم باخبرید.
بله. باید جنگ متوقف شود و خبرنگاران بروند گزارشی از واقعیت موجود یمن به مردم بدهند. عربستان با پشتیبانی آمریکا با بمباران های مکرر امکانات اولیه را از مردم گرفته است. عربستان تعمداً انبارهای غذایی و منابع تغذیه یمن را بمباران می کند. تعمداً جاهایی که مرکز سوخت است را بمباران کرده و مستقیم با مردم یمن می جنگند. اما چون رسانه ای نمی شود هر تصویری که رسانه های عربستانی و آمریکایی ارائه می دهند، آن تصویر شده تصویر واحد در دنیا و این ظلم بزرگی به مردم یمن است. در واقع یک قرق رسانهای ایجاد کرده اند.
**اگر پایتان از دریا به خشکی یمن می رسید، کجا می رفتید و سوژه تان چه بود؟
برای خبرنگارانی که چنین دغدغهای دارد این هدف با هیچ خط کشی قابل اندازه گیری نیست و هرگز فراموش نمی شود. اما اگر به یمن میرسیدیم، می رفتم «حدیده»، «صنعاء» و … با مردم یمن صحبت می کردم. گزارش کاملی از وضعیت مردم یمن می گرفتم و سعی می کردم صدای پدران و مادران یمنی که فرزندشان را عربستانی ها با حمایت آمریکایی ها کشته اند را به دنیا برسانم. فکر می کنم در دنیا وجدان های بیدار همچنان و خوشبختانه هستند که نسبت به این رفتار و جنایت اعتراض کنند اما متاسفم از اینکه هیچ چیز به گوششان نمی رسد. حداقل به اندازه فلسطین که اخبار آن به شکل محدود، حداقلی و نادر منعکس می شود جنایت های به وقوع پیوسته در یمن به همین اندازه هم به گوش مردم دنیا نمی رسد.
**با این توصیف، گزارش هایتان می توانست چه اثری داشته باشد؟
مسئله یمن می توانست مسئله مهمی در دنیا باشد و ادبیات سیاسی جهان را عوض کند. اگر به یمن می رسیدیم شاید گزارش های ما می توانست یمن را از محاصره خارج یا اوضاع را برای مردم بهتر کند. امروز وضعیت آنقدر خراب است که وزیر امارات هم می گوید که باید به یمن کمک شود. بزرگترین کمکی که اماراتی ها به مردم یمن کردهاند این است که جنگنده و پول هایشان را در اختیار عربستان قرار داده اند تا برای بمباران مردم یمن از جنگنده های مدرن تری استفاده کنند!
**خواب آن روزهایی که در کشتی بودید یا رسیدن به یمن را دیده اید؟
بله پیش آمده. من از سال ۱۳۸۷ تا امروز کار خبرنگاری می کنم و بالاخره در خیلی شرایط و خیلی جاها بودم. حداقل به هفت یا هشت کشور دنیا رفته و کار خبری انجام داده ام. دست کم بیش از ۱۰ بار به راهپیمایی اربعین رفتهام اما هیچ کدام برایم با حسی که به یمن دارم، برابری نمی کند. فکر می کنم مهم ترین کاری که در حوزه رسانه انجام داده ام همین موضوع یمن بوده است. شاید آنجا احساس کردم که اساسی ترین و بنیادی ترین وظیفه خبرنگار را انجام می دهم. ما خطرات احتمالی را با جان و دل خریدیم اما متاسفانه نشد.
**خانواده تان هم خبر داشتند و موافق رفتن شما به یمن بودند؟ آن زمان ازدواج کرده بودید و همسرتان از این موضوع خبر داشت؟
آن ایام تازه نامزد کرده بودم. به خانواده ام گفتم می روم مأموریت اما نگفتم یمن. تلویزیون گزارشی پخش کرد بدون اینکه ما بدانیم تصاویری از داخل کشتی داشت، زمانی که آمریکایی ها تهدید کرده بودند که با کشتی برخورد خواهند کرد. خانواده ها بالاخره نگران شده بودند. ما ارتباط تلفنی هم با خانوادهها نداشتیم. از طریق «وایبر» پیام آمد و متوجه شدم خانواده فهمیده اند که در راه یمن هستم. نگران بودند و البته طبیعی بود بالاخره خبرنگاری همین است.
**با این اتفاقات به شهادت هم فکر می کردید؟
وارد جیبوتی که شدیم دو بالگرد آمریکایی با فاصله خیلی کم از بالای سر ما رد شدند. کشتی های آمریکایی هم هنوز اطراف ما بودند. البته ناو البرز ارتش هم به ما رسیده بود در باب المندب. وقتی آمد، کشتی های آمریکایی فاصله شان را از ما بیشتر کردند. حسی داشتم و گاه احتمال می دادم به ما شلیک کنند. بالاخره کار خبرنگاری همین است. گره خورده با چنین چیزهایی. علاوه بر کار خبرنگاری تعهدی داریم و یادمان نرفته که پیامبر(ص) به حمایت از مظلوم سفارش کرده اند. در واقع هدف اول ما هدف مسلمانی ما بود.
**به زندگی کدام شهید بیشتر آشنایی دارید و احتمالاً در این سفر به او فکر می کردید؟
شهید«حسن باقری». چون خبرنگار بود و از زندگی اش یک چیزی یاد گرفتم. نگاهش به کار خبر، صرفاً فنی یا صنفی نبود. با وجود تخصصی که داشت «تکنوکرات» گونه فکر نمیکرد. یک بار می رفت دیده بانی می داد و یک بار در جلسات فرماندهی جنگ مدیریت می کرد. ارزش برایش این بود که از آرمانش دفاع کند. یک زمان با سلاح. زمانی با خودکار، حضور در جلسه یا حضور در کلاس اخلاق. از نظر من یک انسان جامع و نخبه است.
***وقتی برگشتید و نشد که کمک های بشر دوستانه را به مردم یمن برسانید پیامی از طرف مردم یمن دریافت کردید که گویای زحمات شما یا اتفاقاتی باشد که افتاده و نظرات آن ها را به شما منعکس کند؟
آقای راجح گفت همین که کشتی حرکت کرد به مدت ۱۰ روز، یمن را تبدیل کرد به #خبر_اول بسیاری از رسانه های مطرح دنیا و مردم یمن این را دستاورد بزرگی می دانستند. خبری که مردم دنیا را حساس کرده و به مسئله یمن ضریب داد. این طور نبود که چون به یمن نرسیدیم، موفق نشدیم و دستاوردی نداشتیم. در همان شرایط هم بزرگ ترین دستاوردش همین بود که این دستاورد کوچکی در حوزه رسانه نبود.
/انتهای پیام
اخبار مرتبط
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
بازار
اخبار کسب و کار