«اربعینیها» این روزها چه میکنند؟1/ وقتی عروسکهای اربعینی قسمت دختران شهدای مدافع حرم شد
سهشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ – ۱۳:۵۱ «اربعینیها» این روزها چه میکنند؟1/ وقتی عروسکهای اربعینی قسمت دختران شهدای مدافع حرم شد
اگر بگویم امام رضا(ع) امسال بهجای برات، به اربعینیها حکم مأموریت داده، چه میگویی؟ اگر بگویم زائران باوفای اربعین قرار است از مقام ضیوف الحسین(ع) به مقام سفراء الحسین(ع) ارتقا پیدا کنند، چه؟ بیا خیال کنیم هر زائر، امسال سفیری است که مأموریت دارد حسین(ع) را به خانه یکی از چشمانتظاران این شهر مهمان کند…
گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ مریم شریفی: «بیا خیال کنیم علی بن موسی الرضا (ع) امسال بهجای برات، به اربعینیها حکم مأموریت داده تا از مقام ضیوف الحسین (ع) به مقام سفراء الحسین (ع) ارتقا پیدا کنند؛ سفرایی که مأموریت دارند حسین (ع) را به خانه تکتک چشمانتظاران این شهر مهمان کنند، طعم اربعینش را به آنهایی که خواب کربلا رفتن را هم نمیدیدهاند، بچشانند و همه را بیش از پیش نمکگیر حسین فاطمه (س) کنند… بیایید نگذاریم خرج سفر اربعین امسالمان جز حسین (ع)، خرج چیز دیگری شود…»
این، بخشی از دعوتنامه فعالان جهادی و بسیجی محله «اتابک» در جنوب شرقی تهران است خطاب به همه آنهایی که این روزها غم بزرگی در سینه دارند، خودشان اینجایند اما روحشان پرواز کرده تا آن مسیر بهشتی میان نجف و کربلا و حالا در خواب و بیداری ستونهای آن جاده نورانی را به شوق حرم میشمارند و اشک حسرت میریزند. جان کلام، همان است که طراحان خوشذوق این دعوتنامه گفتهاند. غیبت امسال ایرانیها در مراسم پیادهروی اربعین را هم اگر با چشم دل نگاه کنی، میتواند فرصتی باشد برای عرض ارادت به صاحب این حماسه عظیم. این روزها کم نیستند عاشقانی که به نیت زیارت اربعین، پاشنههای همتشان را ورکشیدهاند برای گرهگشایی از کار گرفتاران و نشاندن لبخند بر لب آنها. در این مجال، به سراغ برخی از آنها رفتهایم تا برایمان بگویند امسال با چه خدمتی، نامشان را در فهرست زائران اربعین ثبت کردهاند.
*روایت اول: پیادهروی 40 روزهای که نیمهکاره ماند
میخواستم از عاشورا تا اربعین، دنبال کاروان اهل بیت (ع) حرکت کنم
این روزها در جوابِ «حالت چطوره؟»، نمیداند چه بگوید. مثل خوابزدهها، انگار روز و شب را گم کرده. مانده میان گلایههای دل و بیقراری پاهایش. همان پاهایی که چند سال، مرکب راهوارش بوده برای یک سفر بهشتی. سفری از عاشورا تا اربعین، از تهران تا کربلا، و از خانه خود تا خانه دوست. حال و روز این روزهای حجتالاسلام «هادی اکبری» هم مثل همه عاشقان اربعینی سیدالشهداء (ع)، حال غریبی است اما داستان او با داستان دیگر جاماندهها، یک تفاوت دارد. از زائر عاشقی برایتان میگویم که در سالهای گذشته علاوهبر 5 سال شرکت در مراسم عمومی پیادهروی اربعین، 3 بار هم از خانهاش در یکی از مناطق جنوبی تهران تا کربلا را پیاده طی کرده؛ یک پیادهروی 40 روزه.
تا امروز خیلیها از چرایی قدم گذاشتنش در این مسیر سخت پرسیدهاند و جواب او همیشه یک کلام بوده؛ دلش میخواسته ادای عاشقها را دربیاورد تا در وادی عاشقی بپذیرندش: «از من بپرسید، میگویم آدم اگر میخواهد عاشق شود، اول باید ادای عاشقها را دربیاورد. اگر هم میخواهد در مسیر محبوب شدن پیش خدا قرار بگیرد، باید اول ادای خوبها را دربیاورد و خودش را شبیه خوبها کند. خب، مگر نه اینکه ما همیشه ادعایمان این است که اهل بیت (ع) را دوست داریم؟ خب، من همیشه دوست داشتم رفتار و زندگیام را تا جایی که میتوانم، شبیه اهل بیت (ع) کنم. به همین دلیل هم وقتی قرار شد برای زیارت اربعین راهی کربلا شوم، دوست داشتم پیادهروی اربعین را به روشی که خود اهل بیت (ع) انجام میدادند، انجام دهم. مکرر در روایات خوانده بودم که اهل بیت (ع) با وجود اینکه مرکب مناسب در اختیارشان بوده، از همان خانه با پای پیاده برای زیارت اربعین حرکت میکردند. همین نشانهها، شوق پیادهروی از خانه تا کربلا را در دل من بیشتر و بیشتر کرد…»
به فرمان آقا، راهم را کج کردم و برگشتم…
اینطور بود که روحانی 39 ساله داستان ما، 8 سال قبل همه دلبستگیهایش را گذاشت و فردای عاشورا – درست همزمان با آغاز حرکت کاروان اسرای کربلا – سفر پیادهاش به طرف کربلا را شروع کرد به این امید و تمنا که این همراهی زمانی و ظاهری، او را به درک بالاتری از مصائب اهل بیت (ع) در ایام بعد از عاشورا تا اربعین برساند. این توفیق شیرین و سفر خاص، 2 بار دیگر هم نصیب حاج آقا اکبری شد و هر بار کولهبارش را از تجربیات ارزشمند و حال خوش، پربارتر کرد. امسال قرار بود مسیر طولانی و پر فراز و نشیب میان تهران و کربلا، برای چهارمین بار میزبان قدمهای او برای یک سفر پیاده 40 روزه باشد اما یک ویروس دردسرساز آمد و سنگ انداخت جلوی پای او و خیل عاشقانی که عزم سفر کردهبودند.
تا میگویم: امسال که شرایط خاص کرونایی اجازه نداد بار سفر ببنیدید، درست است؟ غافلگیرم میکند و در جواب میگوید: «چرا. مثل آن 3 سال، امسال هم صبح روز بعد از عاشورا از خانه راه افتادم! آخه در آن روزها هیچ صحبتی مبنی بر ممنوعیت حرکت به طرف مرزها و غیبت ایرانیها در پیادهروی اربعین مطرح نشدهبود. اتفاقاً تا 65 کیلومتری مرز مهران هم رفتم اما وقتی در پیام حضرت آقا به مناسبت هفته دفاع مقدس شنیدم که فرمودند و توصیه کردند امسال همه مردم در خانههایشان زیارت اربعین را بخوانند و به طرف مرزها نروند، با اینکه حدود 20 روز پیاده راه رفتهبودم اما به حرمت فرمایش رهبرم، راهم را کج کردم و برگشتم…»
دلتنگیم اما از برکات این مسیر محروم نمیمانیم
حالا حالتان چطور است؟ میپرسم تا از حال و هوای این روزهایش بگوید و حجتالاسلام اکبری با لحن خاصی میگوید: «دو هفتهای از بازگشتم به خانه و منتفی شدن پیادهروی اربعین میگذرد اما هنوز انگار در حالتی شبیه کما هستم. هر روز امیدوار بودم تمهیدی اندیشیده شود که با رعایت تمام جوانب، امکان پیادهروی و زیارت فراهم شود اما نشد. این محرومیت، خیلی دردناک است. حال و هوای پیادهروی اربعین، قابل وصف نیست. یک جذبهای دارد که دلها را به طرف خود میکشد. این سفر، برکاتی در زندگی انسان به جا میگذارد که وقتی از آن محروم میشوی و جای خالی آن برکات را میبینی، تازه به عظمتش پی میبری. خب، این روزها وقتی میبینی از چه خیر عظیمی محروم ماندهای، خیلی ناراحتکننده است…»
مؤمن عاشق اما اهل نشستن و دست حسرت بر دامان زدن نیست. دلش هم که پر از غصه باشد، باز یا علی (ع) میگوید و بلند میشود و پاشنههای همتش را برای آنچه در آن حال وظیفه خود میداند، ور میکشد. شیخ هادی هم با وجود تمام دلتنگیهایش از این جاماندگی ناخواسته، عزمش را جزم کرد برای شادی دلهای غمگینی که اطرافش سراغ داشت تا به برکت دعاهای آن دلهای شکسته، راه خانه دوست دوباره باز شود. او گرچه قدمهایی که در این روزهای منتهی به اربعین در این طرف مرز برداشته را قابل عرض نمیداند اما در مقابل اصرارهای ما میگوید: «هزینه سفر اربعینم را تقدیم خانوادهای کردم که مشکل پرداخت اجاره خانه داشت. از آن طرف هم با کمک دوستان خیّر، برای چند دانشآموز که به دلیل نداشتن گوشی تلفن همراه، امکان همراهی با آموزش مجازی نداشتند و از همکلاسهایشان عقب افتاده بودند، گوشی تهیه کردیم.»
*روایت دوم: عروسکهای اربعینی، این بار در دست دختران شهدای مدافع حرم
وقتی کرونا حتی به هدیه بچهها رحم نمیکند
«اگر سر و کله این ویروس مزاحم پیدا نشدهبود، حالا دیگر عروسکها را آماده و بستهبندی کردهبودیم، سفره حضرت رقیه (س) باصفایمان را با حضور خانمهای داوطلبی که از گوشه و کنار تهران در درست کردن عروسکها به ما کمک کردهبودند، برگزار کردهبودیم و هرکدام از دوستان با تعدادی از عروسکها به طرف مرز در حال حرکت بودند. اما حیف. این روزها کارمان شده یادآوری خاطرات سفرهای اربعینی سالهای قبل و حسرت خوردن…» برای «ایناس جمیلی» و دوستانش در گروه «کودکان اربعین» هم امسال، سال غریبی است؛ خانمهای هنرمندی که از حدود 7 سال قبل با درست کردن عروسکهای زیبای «وُداد»، پایهگذار حرکت زیبایی برای قدردانی از میزبانان عراقی در مسیر پیادهروی اربعین شدند. از آن به بعد، آنها نهتنها خودشان با دست پر به دیدار دختر کوچولوهای عراقی و باقی دخترکان حاضر در این مراسم پرشور میرفتند، بلکه الگویی هم شدند برای دیگر گروهها.
گرچه این روزها برخلاف سالهای قبل، شمارش معکوس اهالی گروه کودکان اربعین برای رسیدن به روز موعود، به جای رنگ شادی و نشاط و هیجان، رنگ غم و حسرت گرفته، اما همه اینها دلیل نمیشود دست روی دست بگذارند و کاری انجام ندهند: «کار ما هر سال درست بعد از پایان مراسم اربعین شروع میشد. با استفاده از کمکها و نذریهای مردم، وسایل موردنیاز را تهیه میکردیم و آرامآرام تولید عروسکهای جدید را شروع میکردیم. در طول سال، از گروههای مختلف جهادی سفارش میگرفتیم و از محل درآمدی که با فروش عروسکها کسب میکردیم، دستمان برای ایام اربعین پرتر میشد و هر سال تعداد بیشتری عروسک درست میکردیم و با خودمان به پیادهروی میبردیم. امسال اما با شرایط عجیب کرونایی و محدودیتهایی که وجود داشت، عملاً تمام فرصتها را برای دور هم جمع شدن و تولید عروسکها از دست دادیم. با این حال، کار را بهصورت انفرادی و در خانههای خودمان پی گرفتیم.»
تقدیم به فرزندان مدافعان حرم، با عشق
«در آن شرایط، هرکس در خانه خودش به هر تعداد که میتوانست عروسک درست میکرد و هدف همهمان هم این بود نگذاریم این حرکت فراموش شود. دلمان میخواست هرطور میتوانیم عروسکهای وُداد را زنده نگهداریم تا سال آینده انشاءالله دوباره آنها را به مراسم پیادهروی ببریم و دل کودکان اربعینی را شاد کنیم. در این میان، یک اتفاق ویژه دل ما را به تحقق این هدف، گرمتر کرد. ماجرا از این قرار بود که بهواسطه یک گروه جهادی که با خانواده شهدای مدافع حرم در ارتباط است، توفیق پیدا کردیم تعدادی از عروسکهای وُداد را – بعد از ضدعفونی و بستهبندی بهداشتی – بهعنوان هدیه روز میلاد حضرت رقیه (س) تقدیم دختران عزیز این شهدای گرانقدر کنیم.»
البته حق آقا پسرها هم محفوظ است. این را ایناس جمیلی میگوید و ادامه میدهد: «فقط به فکر دختر خانمها نبودیم ها. ما هر سال برای پسرهای کودک و خردسالی که در مسیر پیادهروی اربعین حضور دارند هم هدایایی آماده میکنیم. امسال با توجه به اینکه بچهها در ایام کرونا مجبورند در خانه بمانند و بهطور طبیعی کسل میشوند، توپهای 12 تکه نمدی درست کردیم و به پسران عزیز شهدای مدافع حرم تقدیم کردیم تا با خیال راحت بتوانند در خانه بازی کنند و شاداب باشند.»
با عروسک وُداد، حامی بانوان سرپرست خانوار هستیم
«این روزها انگار چیزی گم کردهایم. از وقتی مطمئن شدیم امسال از پیادهروی و زیارت اربعین محروم هستیم، اسم گروه فضای مجازیمان را از «دوستان اربعینی» به «جاماندههای اربعینی» تغییر دادهایم. حالا بهتر میتوانیم حال آنهایی را که هر سال از این کاروان جا میماندند، درک کنیم. اما در همین فضای غم و حسرت هم به لطف خدا، درهای جدیدی از برکات به روی ما و گروهمان باز شدهاست. در همین ایام که هرکدام داریم در خانههایمان عروسک درست میکنیم تا در روز اربعین در هر جایی که امکانش فراهم شد(در امامزاده ها، فضاهای برگزاری مراسم عزاداری و…) به دختر کوچولوها هدیه بدهیم، اتفاق خوب دیگری برایمان رقم خورد. خوشبختانه شرایطی فراهم شد که به لطف دریافت سفارشهای جدید، توانستیم بخشی از کار دوخت عروسکها را به چند بانوی سرپرست خانوار شناساییشده واگذار کنیم. بهاینترتیب، این عزیزان هم در تولید عروسکهای اربعینی سهیم شدند و هم درآمدی هرچند کم برای اداره مخارج زندگی به دست آوردند. بنا داریم این رویه را در ادامه این مسیر هم حفظ کنیم. میدانید، این اتفاق شیرین که گره کوچکی از زندگی این بانوان عزیز باز کرد، باعث شد در این روزهای دلتنگی دلمان کمی آرام بگیرد و از غم و غصهمان کم شود.»
عزم خانمهای هنرمند و عاشق گروه کودکان اربعین برای انجام کارهای خیر و عامالمنفعه، حسابی جزم است و قصد ندارند در این مسیر به کم قانع باشند: «ما همیشه برای کارهای عامالمنفعه آمادهایم. اخیراً گروه جهادی «حنیفا» که در مناطق محروم کردستان، یاسوج و کلاته نادری فعالیت دارند، از ما خواستهاند برای کارگاه توانمندسازی دختران این مناطق، برایشان مربی عروسک سازی بفرستیم. ما هم از این پیشنهاد استقبال کردیم. برایمان بسیار خوشحالکننده است که نقشی در توانمندسازی این دختران عزیز و اشتغالآفرینی برای آنها داشتهباشیم.»
*روایت سوم: وقتی یک محله، قرارگاه خدمت اربعینی میشود
اعتباری که خرج هممحلهایها میشود
محله «اتابک» در جنوب شرقی تهران، از آن دسته محلههایی بود که در دوران کرونا انگار پوست انداخت و تولد دوبارهای را تجربه کرد. با آغاز شیوع این ویروس و کساد شدن کسب و کار بسیاری از افراد، اهالی مسجد «حسینی»، هیئت چهارده معصوم(ع) و جوانان باغیرت پایگاه بسیج شهید «حنظله» با حمایت بزرگان و خیران محله، آستین همت بالا زدند و به کمک خانوادههای آسیبدیده از این شرایط رفتند. طبخ غذای روزانه به مدت چند ماه برای خانوادههای شناساییشده، تولید و توزیع ماسک رایگان در محله و اعطای وام قرضالحسنه به خانوادههای آسیبدیده از کرونا، ازجمله فعالیتهای نوعدوستانه بسیجیها و جهادیهای محله اتابک در موج اول کرونا بود. حالا و در موج دوم کرونا و در آستانه اربعین، اتابکیها هم در شیوه حمایتشان از هممحلهایهای آسیبدیده از کرونا، تغییراتی داده و خدمات جدیدی تدارک دیدهاند.
«الهام رخشنده»، نماینده جهادگران محله اتابک که خانه پدریاش محور این فعالیتها بوده، میگوید: «بعد از موج اول کرونا و پایان مرحله اول خدمترسانی به هممحلهایهای آسیبدیده، یک تصمیم خانوادگی گرفتیم. با توجه به اینکه پدرم سابقه حدود 52 سال سکونت در محله اتابک دارد و از معتمدان محله محسوب میشود، تصمیم گرفتیم از این ظرفیت استفاده کرده و خانه پدریمان را به «قرارگاه خدمت محله اتابک» تبدیل کنیم. این موضوع را با نصب یک تابلو بر سردر خانه، به اطلاع همه رساندیم. حالا صرفنظر از مصائب کرونا، قصد داریم برای حل مشکلاتی در زمینه تحصیل، اشتغال، بیماری، اعتیاد و…، کمکحال هممحلهایها و واسطهای میان آنها و خیّران باشیم. شیوه کار هم به این صورت است که هر هفته پنجشنبه حوالی اذان مغرب، درب این خانه یا همان قرارگاه خدمت محله برای 2 ساعت باز میشود تا هرکدام از اهالی محله که مشکلی دارد، مراجعه کند و مشکلش را مطرح کند. این مشکلات بررسی میشود و با کمک دوستان و خیّران در جهت رفع آن تلاش میکنیم. در همین مدت هم به لطف خدا، مشکلات تعدادی از هممحلهایها حل شده. برای مثال، خیّر کارخانهداری به ما اعلام کرد برای کارخانهاش به چند راننده نیاز دارد. ما با توجه به اینکه از بیکار شدن بعضی از اهالی محله باخبر بودیم، آنها را معرفی کردیم و خوشبختانه در آن کارخانه مشغول به کار شدند.»
هر سال مهمان امام حسین (ع) بودیم، امسال ما سفرهدار باشیم
«پدرم در 8 سال گذشته بهطور پیوسته در پیادهروی اربعین شرکت داشت. ما هم همراه خانواده در 5 سال گذشته، پا جای پای او گذاشتیم و اربعینی شدیم. امسال اما با شیوع کرونا، همگی از این سفر معنوی محروم شدیم و داغی بر دلمان نشست که سخت میتوان تحملش کرد. اما با خودمان گفتیم از همین شرایط ناخوشایند هم باید فرصت بسازیم؛ فرصتی برای خدمت. باز هم با برادرم که فرمانده پایگاه بسیج است، همفکری کردیم و گفتیم: ما بالاخره هر سال یک مبلغی را برای هزینه سفر اربعین کنار میگذاشتیم. حالا که کرونا ما را از این فیض محروم کرده، بیایم هزینه سفر اربعین امسال را همینجا در راه امام حسین (ع) خرج کنیم و نگذاریم این مبلغ صرف کار دیگری شود. با خودمان گفتیم: هر سال در ایام اربعین و در مسیر پیادهروی، ما مهمان امام حسین (ع) بودیم، حالا امسال بیاییم ما سفرهدار باشیم. بیاییم سفرهای پهن کنیم و نیازمندان و خانوادههای آسیبدیده از کرونا را مهمانش کنیم.»
فعالان دغدغهمند محله اتابک همینقدر ساده و همینقدر زیبا، کنار آمدن با فراق زیارت اربعین را برای خودشان هموار کردند: «با کمک هممحلهایها، خانوادههای نیازمند را شناسایی کردیم و با حمایت آنها و خیّران، تهیه بستههای ارزاق برای این خانوادهها را شروع کردیم. با محبت و حمایت همیشگی خیّران، مبلغ تقریباً خوبی جمعآوری شده و با توجه به افزایش عجیب قیمتها، توانستیم بسته مناسبی حاوی برنج، روغن، لپه، نخود، لوبیا، رب، ماکارونی، چای، قند، شکر و سویا برای 100 خانواده نیازمند شناساییشده تهیه کنیم. علاوهبراین به لطف خدا و از طریق یکی از دوستان، خیّری به ما معرفی شد که قصد داشت 2 گوسفند به نیت کمک به نیازمندان قربانی کند. بهاینترتیب، گوشت هم به این بسته ارزاق اضافه شد. بستهها انشاءالله تا اربعین به دست خانوادههای عزیز شناساییشده خواهد رسید و همه آنها مهمان سفره اربعین خواهند بود.»
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
بازار
اخبار کسب و کار