اجتماعی

قرار عاشقی؛ هر عمود یک گوشی برای تحصیل

پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ – ۱۴:۲۴ قرار عاشقی؛ هر عمود یک گوشی برای تحصیل

زائران اربعین عمود را خوب می‌شناسند. اصلاً اسم عمود که می‌آید اشک می‌دود در چشمانشان. با همین عمودها راهشان را گم نمی‌کنند. استراحت می‌کنند. دخیل می‌بندند. مهم‌تر اینکه قرار عاشقی می‌گذارند؛ حالا در یک پویش قرار گذاشته‌اند با شماره هر عمود یک گوشی همراه به دانش آموزان هدیه دهند تا هیچ کودکی در شرایط کرونا از تحصیل باز نماند.

قرار عاشقی؛ هر عمود یک گوشی برای تحصیل

گروه جامعه؛ خبرگزاری فارس؛ سودابه رنجبر: هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردیم نداشتن گوشی تلفن همراه برای بچه‌های بالای ۷ سال بشود آسیب اجتماعی. آسیب جا ماندن از تحصیل با نداشتن گوشی همراه پدیده‌ای است که از یک ماه گذشته بیشتر خودش را نشان داده. معلم‌ها و دانش آموزان در اواخر سال تحصیلی گذشته، کج دار و مریز با شرایط کنار آمدند، به امید اینکه آخر سال است؛ اما امسال از همان ابتدای سال تحصیلی همه دانش آموزان و کادر مدرسه درگیر آموزش‌های آنلاین شدند و در این شرایط آنچه اهمیت ویژه‌ای دارد، بود یا نبود گوشی‌های تلفن همراه است. حالا نبود گوشی تلفن همراه یک آسیب اجتماعی محسوب می‌شود یا نه؟

اربعین و همه خوبی‌هایش

دراین‌بین، گروه‌های جهادی مثل همیشه مشکلات جامعه را از بطن جامعه تشخیص داده‌اند و وارد عمل شده‌اند.

«محمدحسین فرجی» یکی از داوطلبان کمک به دانش‌آموزانی که گوشی همراه ندارند از سه هفته گذشته با کمک همسرش پویش جمع‌آوری گوشی‌های کارکرده را، راه انداخت. اما هر چه گذشت ایده تازه تری به ذهنش رسید.ایده ای که می توانست از عاشقان پیاده‌روی اربعین دعوت کند تا بخشی از هزینه رفت‌وآمدشان را خرج خرید گوشی‌های همراه یا تبلت برای دانش آموزان کنند تا هیچ کودکی از تحصیل در شرایط سخت کرونایی باز نماند. او در این کار پویش «هر عمود یک گوشی» به راه انداخته است که تا آخر شب خدا می‌داند چند گوشی به دانش آموزان اهدا شود. پیش‌ازاین او در پویش‌های حمایت از خانواده‌های نیازمند در شرایط خاص کرونا بسیار فعال بوده، همچنین در پویش‌های نذر قربانی و رساندن گوشت به دست نیازمندان در کل کشور، ید طولایی دارد.

۳۵۰ گوشی در سه هفته

حالا در جمع‌آوری گوشی‌های همراه و تبلت کارکرده، آستین همت را بالا زده است. در مدت ۳ هفته بالغ‌بر ۳۵۰ گوشی کارکرده را از شهرهای مختلف دریافت کرده است. تابه‌حال بیش از ۲۵۰ گوشی همراه را به دست دانش آموزان رسانده است. هر چه به اربعین نزدیک شدیم وجه نقد بیشتری برای خرید تبلت جمع‌آوری‌شده است. حالا تعداد قابل‌ملاحظه‌ای تبلت خریداری‌شده و به دست دانش آموزان رسیده است؛ امروز که روز اربعین است میزان وجه نقد ارسالی سرعت گرفته است. به امید اینکه هیچ دانش امروزی از تحصیل آنلاین جا نماند.

فرجی سال‌هاست که عاشق و تشنه پیاده‌روی اربعین است و امسال با راه‌اندازی این پویش کمی دل بی‌تاب خود را آرام کرده است. به گفته دوستانش دو سال پیش برای حمایت از زائر اولی‌های اربعین ۹۰ زائر را با کمک خیران به پیاده‌روی اربعین فرستاد. سال گذشته نیز با راه‌اندازی کمپین در صفحه اینستاگرامش ۴۰۰ زائر اولی را به پیاده‌روی اربعین فرستاده است.

گوشی همراه نداشته باشی، معلم نداری

«محمدحسین فرجی» از وقتی می‌گوید که ایده جمع‌آوری گوشی‌های کارکرده یا تعمیری به ذهنش افتاد و در اینستاگرام پویش جمع‌آوری گوشی‌های کارکرده را، راه انداخت: «روز اول مهر بود. همسرم به دلیل شرایط کرونا، راضی نمی‌شد فرزندانمان که هر دو در مقطع دبستان تحصیل می‌کنند به مدرسه بروند، ناگزیر خودم به‌تنهایی در مدرسه حاضر شدم. با شنیدن صحبت‌های خانم مدیر به این نتیجه رسیدم؛ در سال تحصیلی جدید حتماً باید یک گوشی همراه در خانه باشد. از همان لحظه خانواده‌هایی جلوی چشمم آمدند که می‌دانستم تا آخر سال تحصیلی هم نمی‌توانند یک گوشی بخرند.»

«فکر جا ماندن از تحصیل بچه‌هایی که از دور و نزدیک می‌شناختمشان یک‌لحظه دست از سرم برنمی‌داشت. همان شب با همسرم تصمیم گرفتیم که پویش جمع‌آوری گوشی‌های کارکرده و تعمیری را به راه بیندازیم. همسرم پیشنهاد داد که منزل خودمان پایگاه اصلی جمع‌آوری گوشی‌ها شود. بسم‌الله گفتیم و کار شروع شد. هرچند زحمت تحویل گوشی‌ها به گردن همسرم افتاد. حالا او از صبح تا غروب گوش‌به‌زنگ خانه است. تا گوشی‌ها را از پیک‌های موتوری و آقای پستچی تحویل بگیرد».

چشم‌به‌راه آقای پستچی

هرروز از ساعت ۱۰ صبح تا غروب یک‌لحظه زنگ خانه استیجاری‌شان از صدا نمی‌افتد. گوشی‌های همراه و کارکرده از شهرهای مختلف کشور به آدرس خانه‌شان می‌رسد. زحمتش کم نیست گوشی‌ها را تحویل می‌گیرد. بعد از تعمیر کادوپیچ می‌کند و برای دانش آموزان نیازمند پست می‌کند.

«ملیحه انتصاری» همسر آقای فرجی همه این کارها را انجام می‌دهد: «بیشتر از سه هفته است این پویش وارد مرحله عملیاتی شده. هرروز از صبح منتظرم که زنگ خانه به صدا دربیاید نه یک‌بار و نه دو بار…. هرروز پستچی گوشی‌هایی که از شهرستان می‌رسد را رأس یک ساعت به خانه ما می‌رساند؛اما پیک‌های موتوری که گوشی‌ها را از تهران می‌آورند هرلحظه ممکن است که زنگ خانه را بزنند. هر لحظه باید گوش‌به‌زنگ باشم؛ اما این کار شیرینی خاصی دارد وقتی تجسم می‌کنم بچه‌ها با داشتن این گوشی‌ها چقدر خوشحال می‌شوند باجان و دل منتظر می‌مانم که گوشی‌ها برسد. آقای پستچی از رساندن بسته‌های هرروزه به خانه ما تعجب کرده بود. تا اینکه چند روز پیش پرسید: این بسته‌ها چیست که از کل کشور به دست شما می‌رسد؟ از پویش برایش گفتم آن‌قدر هیجان‌زده شد که گفت من هم به شما کمک می‌کنم. حالا اگر صبح‌ها از منزل خارج شویم بسته پستی را برگشت نمی‌زند امانت نگه می‌دارد تا فردا به دستمان برساند».

جهادی‌ها همه‌جا هستند

فرجی می‌گوید: « من در این راه تنها نیستم. به‌تازگی دوستانم در سراسر کشور به من کمک می‌کنند. رابط‌هایی را در بعضی شهرستان‌ها پیدا کردم که دیگر گوشی‌ها را به تهران نفرستند و همان‌جا کار تعمیر و کادوپیچ گوشی‌ها انجام شود و به دست دانش آموزان همان شهرستان برسد.»

فرجی از مهربانی‌ها مردم و معرفت آن‌ها می‌گوید: «راستش من اعلام کردم هزینه پست و ارسال گوشی‌ها را بر عهده می‌گیرم؛ اما ۷۰ درصد از افرادی که در این پویش شرکت کردند خودشان هزینه پست را پرداخت می‌کنند. تابه‌حال با دریافت ۳۵۰ گوشی و هزینه‌ای بالغ‌بر ۴ میلیون تومان برای تعمیر ۲۵۰ گوشی به دست دانش آموزان رسیده است. پویش پربرکتی بوده است و آهسته‌آهسته داوطلبان کمک از گرد راه می‌رسند. تابه‌حال بالغ‌بر ۳۰ میلیون تومان وجه نقد برای کمک برای خرید گوشی جمع‌آوری‌شده است.»

بخشش را از بچه‌ها یاد می‌گیرم

او خاطره جالبی را از این روزهای پویش جمع‌آوری گوشی‌های کارکرده تعریف می‌کند: «اوایل کار بود. یک‌شب زنگ خانه‌مان به صدا درآمد. البته برای خانواده ما که در تهران غریب هستیم و بیشتر اقوام در شهرستان زندگی می‌کنند کمی شوکه کننده بود. دختربچه‌ای ۶ ساله همراه با پدر و مادرش آمده بود تا تبلتی که دو سال با آن بازی می‌کرده و دل‌بستگی عجیبی به آن داشت را به دانش آموزان بازمانده از تحصیل هدیه بدهد. اسمش «ضحی ورامینی» بود. آن‌قدر جالب با تبلتش خداحافظی می‌کرد که من و پدر و مادرش حسابی غافلگیر شده بودیم.

یک‌بار دیگر هم دختر دانشجویی ۴ گوشی همراه را برای اهداء آورده بود. می‌گفت مدت‌هاست که این گوشی‌ها ته کمدش خاک خورده و خوشحال است که حالا می‌تواند دل دانش‌آموزانی را شاد کند.»

در این راه تنها نیستم

فرجی می‌گوید: «در بین گوشی‌های رسیده، تعدادی هزینه تعمیرشان بسیار بالا بوده و در این شرایط از عهده خرج تعمیر برنمی‌آییم تعدادی هم هستند که اندروید پایینی دارند و اپلیکیشن شاد را نمی‌توان روی آن‌ها نصب کرد و طبق برنامه‌ریزی این گوشی‌ها را به خانواده‌های نیازمند تحویل می‌دهیم.»

فرجی اگرچه در ابتدای راه تنها بود؛ اما حالا مشتاقان زیادی در این راه با او همراه شده‌اند. خانمی که در حاشیه تهران مغازه تعمیرات موبایل دارد و طی چند سال گذشته در پویش‌های جهادی بسیار فعال بوده است جزی اولین افرادی بود که در این پویش با آقای فرجی همگام شد. در این مدت همه گوشی‌ها را برای تعمیر تحویل گرفته، یا خودش عیب‌یابی کرده و یا از صنف همکارانش برای تعمیر گوشی کمک گرفته است.

می‌گوید: «در هفته چند مرتبه همراه با دستیار کوچکم (دخترم، فاطمه حسنی) گوشی‌ها را به خانم اعتمادی می‌رسانیم و گوشی‌های سالم را تحویل می‌گیریم و کادوپیچ برای دانش آموزان پست می‌کنیم. حالا هم چند وقتی است خانم اعتمادی نیز دانش‌آموزانی را محدوده زندگی خودشان شناسایی کرده و گوشی‌ها را به دستشان می‌رساند. شما نمی‌دانید بچه‌ها با دیدن گوشی یا تبلت چقدر خوشحال می‌شوند انگار به‌یک‌باره همه دنیا را به دستشان داده‌ای. از شادی فریاد می‌زنند و یا بعضی مواقع بی‌آنکه حرف بزنند فقط گریه می‌کنند. این بزرگ‌ترین برکتی است که در این راه نصیب من شده است. خدا را شکر می‌کنم که من را واسطه این خیر قرار داده است.»

خانمی که تعمیرکار جهادی گوشی است

«مائده اعتمادی» تعمیرکار ثابت گوشی‌های کارکرده است و در این راه از هم‌صنفی‌هایش هم کمک می‌گیرد. او یکی از فعالان گروه جهادی «کریم اهل‌بیت امام حسن مجتبی (ع)» است.

می‌گوید: «کمتر دیده می‌شود که خانم‌ها در این صنف کار کنند؛ اما به دلیل علاقه‌مندی و خیلی اتفاقی وارد این کار شدم در حال حاضر وارده کننده قطعه‌های موبایل هستم؛ اما وقتی متوجه شدم که می‌توانم در این راه به دانش آموزان کمک کنم بخش زیادی از وقتم را برای پیشبرد این کار اختصاص داده‌ام. نمی‌دانید خوشحال کردن بچه‌های چقدر جذاب است و چه شیرینی دارد. وقتی گوشی همراهی را تعمیر می‌کنم مرتب برق شادی را در چشمان بچه‌ها تجسم می‌کنم و این لحظه به‌قدری زیبا و جذاب است که وقتی گوشی را به دست دانش‌آموز می‌دهم نمی‌دانم او روی ابرها است یا من؟!

اعتمادی هزینه‌ای بابت تعمیر گوشی‌ها نمی‌گیرد که هیچ، خیلی مواقع هزینه قطعات استفاده‌شده را هم بدون هیچ سودی حساب می‌کند. می‌گوید: «بعدازاینکه هم‌صنفی‌های من در پاساژ متوجه شدند من در تعمیر این گوشی‌ها داوطلب شده‌ام آن‌ها نیز اعلام آمادگی کردند که هر کمکی از دستشان بربیاید انجام می‌دهند. حالا برخی گوشی‌ها را برای تعمیر به آن‌ها می سپرم و این اتفاق سرعت کار را بسیار بالابرده است.»

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

پر بازدید ها

پر بحث ترین ها

بیشترین اشتراک

بازار globe

اخبار کسب و کار globe لاستیک بارز ایران فان بیمه البرز هتل تارا

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 − 1 =

دکمه بازگشت به بالا