بیاعتنایی به نتیجه انتخابات آیا تکلیف را ساقط میکند؟/ سلیمینمین: اصلاحطلبان از کارآمدی نظام آسیب میبینند
چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۵:۰۵ بیاعتنایی به نتیجه انتخابات آیا تکلیف را ساقط میکند؟/ سلیمینمین: اصلاحطلبان از کارآمدی نظام آسیب میبینند
«من تکلیف دارم بروم پای صندوق و رأی بدهم. ما مأمور به تکلیفیم. نتیجه هر چه شد!» این عبارتی است که در مراحل انتخاباتی کشور شنیده میشود. اما آیا میشود فارغ از نتیجه، فقط به ادای تکلیف دل خوش کرد؟
خبرگزاری فارس ـ گروه اندیشه: عبارتی از معمار و بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره) درباره ضرورت عمل به تکلیف، فارغ از نتیجهای که به دست میآید، موجب شده تا ذهنیت انفصال نتیجه از تکلیف در عدهای شکل بگیرد. «همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم، نه مأمور به نتیجه» این همان جمله معروف حضرت امام (ره) است که دستمایه توجه به ادای تکلیف واقع میشود و نسبت به حصول نتیجه مناسب، تقریبا بیاعتناست.
عدهای از علاقهمندان و دلدادگان انقلاب، صرف حضور در انتخابات و شرکت در تعیین سرنوشت کشور را تکلیف شرعی خود میدانند و به اینکه حاصل این حضور، چه خواهد شد، کمتر توجه دارند. بسیاری از این افراد در مرحله ادای تکلیف به دو عامل مهم اهمیت نمیدهند؛ نامزد مورد نظر، انسان شریف، وارسته، خداترس، پاکدست و انقلابی است، اما قدرت اجرایی و توان ایجاد همبستگی بین نیروهای مومن، توانا و لایق را ندارد. به عبارتی نمیتواند تیمی از بهترینها را کنار هم قرار دهد. نقص دوم انتخاب این قبیل افراد، توجه به رأیآوری و اقبال عمومی نامزدهایی است که ممکن است خصوصیات فردی و انسانی قابل توجهی داشته باشند، اما مورد اعتماد بخش کوچکی از جامعه باشند.
آیا رأی دادن بر حسب تکلیف و بیاعتنا به نتیجه، مصالح کشور ما را تأمین میکند؟ ما در این گزارش به دنبال جواب همین سوال کوتاه و در عین حال، مهم هستیم؟
رهبر انقلاب: مگر میشود به نتیجه توجه نداشت؟
رهبر معظم انقلاب در روزهای آغازین تشکیل دولت دهم در دیداری که با دانشجویان دارند، میگویند: «امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختیها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتماً تکلیفگرایی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب، طبق تکلیف عمل کند؛ بر خلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتایج معینی بود؛ دنبال نتایج بودند.»
ایشان میفرمایند: «مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، طبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتی هم به نتیجه مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و طبق این واقعیتها برنامهریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین، این که تصور کنیم تکلیفگرایی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.»
عباس سلیمی نمین
انتخابات، منهای نتیجه یعنی رویاپردازی
عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و روزنامهنگار پیشکسوت حوزه سیاسی به خبرنگار حوزه اندیشه ما میگوید: آنچه به عنوان بیان حضرت امام (ره) از تکلیفگرایی در جامعه بیان میشود، مربوط به مبانی است و در امور نسبی، نمیشود نتیجه را در نظر نگرفت. در امور نسبی، قطعا ما مأمور به نتیجه هم هستیم. ما در خدمت اسلام قرار میگیریم و آن را تبلیغ میکنیم. طبیعی است که نتیجه این حرکت به خلوص ما بستگی دارد و باریتعالی است که میزان موفقیت و حصول نتیجه را تعیین میکند. اما در امری مثل انتخابات، میخواهیم افراد را نسبت به یکدیگر مقایسه کنیم و فردی را برگزینیم که تأثیرات بیشتر و بهتری را در امور جامعه بگذارد. بنابراین، چون این امر، نسبی است، یکی از ملاکهایی که باید در نظر بگیریم، نتیجه است.
این روزنامهنگار پیشکسوت ادامه میدهد: در این مرحله، باید ببینیم فردی را که انتخاب میکنیم، چقدر شناختهشده و چقدر امکان رأیآوری دارد. باید بپرسیم که او چقدر میتواند با نیازهای جامعه پیوند بخورد. اینها را نباید در هم آمیخت. اتفاقاً اگر در این حوزه، نتیجه را در نظر نگیریم، مطابق با رویاهایمان عمل کردهایم. به عبارتی منفک از جامعه اندیشیده و جدا از آن تصمیم گرفتهایم.
تبلیغات منفی هنرمندانه بعضی نامزدها بیاثر نیست
سلیمینمین در پاسخ به این سوال که: «اگر اقبال عمومی و سابقه مناسب اجرایی در نامزدی وجود داشت، اما نتیجه این انتخاب، نهایتا با معیارهای انقلاب سازگار نبود، چه باید کرد؟» میگوید: اگر به عقب برگردیم و به تحلیل عملکرد جامعه بپردازیم، متوجه خواهیم شد که جایی از کار دچار نقص بوده. این اقبال و سابقه را گاهی تبلیغات برای ما فراهم کرده؛ در حالی که نیازهای جامعه را با توانمندیهای آن فرد رودررو نکردهایم. اگر این نیازها با آن تواناییها همراستا نباشد، قطعا در حصول نتیجه مناسب موفق خواهیم بود. نمیشود، تبلیغات منفی هنرمندانه بعضی نامزدها علیه رقبایشان را نادیده گرفت که بالاخره این تبلیغات، اذهان را فریب خواهد داد.
دروغ بزرگی که یکی از نامزدها را ناکام کرد
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با بیان یکی از موارد تبلیغات منفی در دوره گذشته اظهار میدارد: به یکی از کاندیداهای دوره گذشته ریاست جمهوری، دروغ بزرگی در رسانهها نسبت داده شد که همان دروغ، آراء او را به شدت فرو ریخت و مردم را از انتخاب آن فرد رویگردان کرد. اما درباره بعضی شخصیتها نمیشود با حجم بالای تبلیغات هم کار منفی کرد. کارنامه بعضی افراد پیش روی مردم است و جامعه میتواند عملکرد او را به طور دقیق، ارزیابی کند.
سلیمینمین با بیان اینکه جریاناتی هستند که از کارآمدی نظام آسیب میبینند، میگوید: مردم میتوانند عملکرد این جریانهای سیاسی را به وضوح ملاحظه کنند. جریاناتی مانند احمدینژاد یا طیف اصلاحطلب تندرو، هرگاه نظام به سمت کارآمدی رفته، احساس خطر کردهاند. تمایلات غربگرایانه این جریانها در صورت کارآمدی نظام زیر سوال خواهد رفت و جامعه به خوبی متوجه این نکته هست که ارزیابی مشخصی از نمایندگان این طیفها داشته باشد. مردم ما میتواند تشخیص دقیق و درستی داشته باشد از کسانی که شأن مردم ایران را با کارآمدی و بدون تکدی و عاریتطلبی در جهان ارتقاء بخشد.
این … با اشاره به عملکرد وزرای دلسوز و خدوم دولت نهم میافزاید: جریان احمدینژاد هم نمیخواهد در انتخابات آینده، دولتی اصولگرا روی کار بیاید که در کارآمدی و خدمت، پیشرو و موفق باشد؛ چرا که میخواهد کارنامه وزرای خدمتگزار آن دولت را ـ که بعدها با آقای احمدینژاد زاویه پیدا کردند و از او جدا شدند ـ به نام خود سند بزند.
حجتالاسلام محسن مهاجرنیا
حق و تکلیف همیشه در کنار هماند
حجتالاسلام محسن مهاجرنیا، استاد فلسفه سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و استادیار گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی با بیان اینکه فرموده امام خمینی (ره) در خصوص تکلیفگرایی، مربوط به جنگی است که رژیم بعث بر کشور و مردم ما تحمیل کرد به خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس میگوید: این یک گزاره تاریخی و منشأ یک گفتمان است؛ هرچند که در این باره بسیار کم بحث شده است. این موضوع، دارای ابعاد نظری و فقهی است و البته مصادیقی در انتخابات دارد. اینکه صرف مشارکت و حضور پای صندوقهای رأی، تمام تکلیف ماست یا انتخاب درست و دقیق و اصلح هم از تکالیف مهم و حیاتی ما خواهد بود؟
این استاد اندیشه سیاسی اسلامی با اشاره به اینکه «حق» و «تکلیف» همیشه در کنار هم هستند، اظهار میدارد: وقتی از کسی تکلیفی خواسته میشود، برای او حقی هم متصور هستند. هرجا خداوند برای انسانها تکلیفی مشخص کرده، حق او را هم بجا آورده است. مثلا از ما میخواهد نماز بخوانیم و در ازای این تکلیف، حق خوب بودن و بهشتی شدن را در اختیار ما گذاشته است. بنابراین، لازمه مکلف کردن و دستور دادن، اعطای حق به افراد است.
حجتالاسلام مهاجرنیا ادامه میدهد: تکلیف دو رکن دارد؛ یک رکن حکمی و یک رکن موضوعی. به ما گفتهاند در این نظام مشارکت داشته باش و در انتخابات حاضر شو. اما باید بدانم موضوع این تکلیف چیست تا نتیجه آن را بدانم. ما باید انواع و اقسام تکلیف، اعم از تکالیف شرعی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی را بشناسیم و قدرت انجام آن را داشته باشیم. قدرت انجام تکلیف در انتخابات، دقیقا به نتیجه یعنی انتخاب اصلح مربوط است. اگر کسی که میخواهد تکلیفی را به نتیجه مناسب برساند، عاقل و دانا نباشد، عملکرد او بینتیجه خواهد بود.
این استاد فلسفه سیاسی اظهار میدارد: ما باید تکالیف و نتایج را به خوبی بشناسیم و این دو را مکمل هم بدانیم. منتها گاهی یک عمل، ذومراتب است که نتایج اولیه، ثانویه و حاشیهای دارد. مثلا شما وقتی به واقعه عاشورا نگاه میکنید، میبینید که نتایج این تکلیف تا قرنها بعد ماندگار است. آیا حضرت اباعبدالله علیهالسلام، میخواستند فقط شهید شوند و به بهشت بروند؟ یا بالاتر از آن نتیجه به دست آمده است؟ خود حضرت میفرمایند که: من اسوه هستم. او دارد برای همه تاریخ اسلام، الگوسازی میکند. مهم نیست که این ۷۲ نفر برابر یزید پیروز شوند یا شکست بخورند. به همین دلیل است که ایشان میفرمایند: هرکس مثل من است با مثل یزید کنار نمیآید. بنابراین، نتایج منحصر در شهادت یا پیروزی نیست و نتایج فراوان دیگری به دست میآید که تاریخساز است و چراغ راهی پیش روی بشر روشن میشود.
در انتخابات باید همه نتایج را ببینیم
او با بیان اینکه «ما در انتخابات باید همه نتایج را ببینیم» میگوید: شخصیتهای بزرگی هم پرسیدند که نتیجه این عمل امام حسین علیهالسلام چیست؟ آنها میگفتند که پیروزی در کار نیست و فکر میکردند نتیجهای در آن نیست. وقتی ما پای صندوق رأی میرویم، باید به همه نتایج آن چشم بدوزیم. انتخاب فرد شایسته مراتبی از این نتیجه است و نتیجه دیگرش، تضمین نظام مقدس اسلامی است.
حجتالاسلام مهاجرنیا عقل، علم و بلوغ را از شروط انجام تکلیف میداند و میگوید: کسی که اینها را ندارد، نه تکلیف را درست میداند و نه به نتیجه منطقی و عقلانی فکر میکند. بنابراین، کسی که تکلیف را خوب بشناسد، ضرورت به دست آوردن نتیجه مناسب را هم خوب میفهمد.
تکلیف و توهم تکلیف!
وی با اشاره به جمله معروف حضرت امام (ره) ادامه میدهد: آن فرمایش بنیانگذار جمهوری اسلامی مربوط به دوران جنگ است که دشمن در حال تسلط بر ما بود. ما باید برای دفع شر با او مقابله میکردیم. حالا اگر کشته میشدیم، به تکلیف عمل کرده بودیم و اگر پیروز میشدیم، شر دشمن را کم میکردیم. اما در زمینه انتخابات، قضیه خیلی فرق دارد. چه آنها که میخواهند نامزد شوند و چه آنها که میخواهند رأی بدهند، تکالیف جداگانهای دارند. آنها که به تشتت کاندیداها دامن میزنند و میدانند هیچ اقبالی ندارند، نه تنها تکلیفی ندارند که دچار توهم تکلیف شدهاند! رأیدهندگان هم همانطور که مکلف به رأیدادن هستند، باید تشخیص دقیقی برای به دست آمدن نتیجه کارساز داشته باشند و گاهی «صالح» را بر «اصلح» ترجیح دهند. همیشه انتخاب اصلح درست نیست و باید زمانه و شرایط آن را در نظر داشت.
حجتالاسلام محمد ملکزاده
«اسم هرکسی را خواستی بنویس و بینداز داخل صندوق» از ما رفع تکلیف نمیکند
حجتالاسلام والمسلمین محمد ملکزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز در این باره به خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس میگوید: گاهی نتیجه عمل بر مکلف، مربوط نیست. این بیاعتنایی به نتیجه فقط در مبانی دینی مطرح است. فرایض و واجبات دینی از این جمله است. اما در جایی مثل انتخابات، نتیجه عمل در تکلیف منعکس میشود. نمیتوانیم بگوییم من باید رأیی میدادم و آن را به یک نفر دادم. بنابراین تکلیف از من ساقط شده است. در چنین مسائلی که در سرنوشت و آینده انسان و یک جامعه اثرگذار است نمیشود فقط به اسقاط تکلیف نظر داشت. خدا به انسان عقل داده که تکلیفی نتیجهمحور را از دوش خود بردارد.
او میافزاید: ما باید در حد متعارف، تحقیق، مطالعه و جستوجو کنیم و ببینیم آن فرد، صلاحیت انتخاب شدن دارد یا ندارد. پس تکلیف در جایی مثل انتخابات، تکبعدی نیست. گاهی حتی در اعمالی که در زندگی شخصیمان مرتکب شدهایم، چون تحقیق و تفحص کامل انجام ندادهایم، دچار خسران و پشیمانی شدهایم. حتی این عمل ما گاهی ضررهای هنگفتی بر ما تحمیل کرده است.
این کارشناس ارشد علوم سیاسی ادامه میدهد: با تجربهای که طی این 42 سال پس از انقلاب داشتهایم، آرا و افکار افراد، روشن شده و نباید در انتخابات، کلاه سرمان برود. ما میتوانیم با مشورت و بررسیهای دقیق، تکلیف خودمان را کامل کنیم. این نیست که فقط رأی بدهیم و کار را تمام شده بدانیم. من افراد زیادی را دیدهام که حتی نام نامزد مورد نظرشان را نمیدانستند. میگفتند ما آمدهایم تا به تکلیفمان عمل کنیم. فرقی نمیکند به چه کسی رأی بدهم! شما هرکسی را که خواستی بنویس و بینداز درون صندوق. این نگرش، کاملا عوامانه است و تکلیف را تکبعدی میبیند. این نگاه، تکلیف را از ذمه ما برنمیدارد.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
بازار