فرهنگ و هنر

بررسی دیدگاه‌های عیسی «مسیح» از نگاه کارل یاسپرس

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «مسیح» نوشته کارل یاسپرس فیلسوف آلمانی است که از منظری فلسفی به جایگاه مسیح و آموزه‌های او می‌پردازد. به مناسب زادروز حضرت عیسی مسیح نگاهی به این کتاب داشته ایم.
کارل یاسپرس یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان و نویسندگان آلمانی در قرن بیستم بود. او در ۲۳ فوریه ۱۸۸۳ در اولدنبورگ، آلمان به دنیا آمد و در ۲۶ فوریه ۱۹۶۹ در بازل، سوئیس درگذشت. یاسپرس به عنوان یکی از پایه‌گذاران مکتب اگزیستانسیالیسم شناخته می‌شود، اما آثار او فراتر از این حوزه بوده و شامل موضوعات گسترده‌ای از فلسفه، روانشناسی و دین‌شناسی می‌شود. یاسپرس در ابتدا در رشته پزشکی تحصیل کرد و در زمینه روان‌پزشکی تخصص یافت. در سال ۱۹۱۳ کتابی با عنوان «روان‌شناسی آسیب‌شناختی عمومی» منتشر کرد که تأثیر عمیقی بر علم روان‌پزشکی داشت. با این حال، یاسپرس به تدریج به فلسفه روی آورد و در این زمینه شهرت یافت. فلسفه یاسپرس بر مفاهیم آزادی، انتخاب و مسئولیت فردی تأکید دارد. او به بررسی سوالات بنیادین انسانی مانند معنای زندگی، مرگ و وجود پرداخت.

یاسپرس به دین و معنویت علاقه داشت، اما دیدگاه او بیشتر فلسفی و تطبیقی بود تا مذهبی. او مفهوم «فیلسوفان بزرگ» را مطرح کرد که شامل شخصیت‌هایی، چون کنفوسیوس، بودا، سقراط و مسیح است و به شباهت‌های بنیادین بین آنها پرداخت.
کتاب‌های سقراط، مسیح، فلوطین نیز از این نویسنده در انتشارات خوارزمی منتشر شده است. کارل یاسپرس به عنوان پلی بین فلسفه سنتی آلمان (مانند ایده‌های کانت و هگل) و فلسفه مدرن اگزیستانسیالیستی (مانند هایدگر و سارتر) شناخته می‌شود. آثار او تأثیر زیادی بر علوم انسانی، روانشناسی و فلسفه دین داشته‌اند.
کتاب «مسیح» یکی از آثار کارل یاسپرس است که بخشی از پروژه‌ی بزرگ‌تر او برای مطالعه و تحلیل شخصیت‌های بزرگ تاریخی و دینی به شمار می‌آید. این اثر در قالب یکی از کتاب‌های یاسپرس با موضوع فلسفه دین یا بررسی شخصیت‌های کلیدی تاریخ نوشته شده است.
کتاب «مسیح» به بررسی شخصیت و پیام عیسی مسیح می‌پردازد و تلاش می‌کند جایگاه او را در تاریخ بشری و اندیشه‌های دینی تحلیل کند. یاسپرس در این کتاب از رویکردی فلسفی برای بررسی شخصیت مسیح استفاده کرده است، نه از منظر دینی یا الهیاتی مستقیم. او به جای تاکید بر آموزه‌های مذهبی مسیحیت، به تأثیر عمیق شخصیت مسیح بر فرهنگ، تاریخ و تفکر انسانی توجه دارد.
یاسپرس در این کتاب به این موضوع می‌پردازد که چگونه مسیح به عنوان یک شخصیت تاریخی شناخته می‌شود و چه تأثیری بر زمان خود گذاشته است. او ویژگی‌های وجودی و انسانی مسیح مانند آموزه‌هایش درباره عشق، بخشش و رهایی را تحلیل می‌کند. یاسپرس در عین حال از مسیح به عنوان نمادی برای فهم بهتر ارتباط انسان با امر متعالی یاد می‌کند.
یاسپرس به مسیح به‌عنوان یکی از «فیلسوفان بزرگ» نگاه می‌کند؛ یعنی کسانی که به شکل‌گیری بنیاد‌های فکری و معنوی تمدن بشری کمک کرده‌اند. او مسیح را فراتر از یک شخصیت دینی می‌بیند و به دنبال کشف پیام جهانی و انسانی اوست که همچنان در عصر مدرن می‌تواند الهام‌بخش باشد.
این اثر بخشی از نگاه تطبیقی یاسپرس به ادیان و فلسفه‌هاست. او با چنین آثاری تلاش کرده است که گفتگو بین ادیان و فرهنگ‌ها را تقویت کند و به تحلیل فلسفی از شخصیت‌هایی بپردازد که تاریخ بشری را دگرگون کرده‌اند.
هانس کونگ الهیات‌دان مشهور کاتولیک، این کتاب را ستوده و یاسپرس را به خاطر توانایی‌اش در ایجاد پلی بین فلسفه و دین تحسین کرده است. او معتقد بود که یاسپرس با تحلیل شخصیت مسیح، به مخاطبان غیرمذهبی نیز فرصت درک عمیق‌تری از معنویت مسیحی می‌دهد. پائول تیلیش، الهیات‌دان پروتستان و فیلسوف اگزیستانسیالیست نیز این کتاب را به عنوان یکی از مهم‌ترین تلاش‌ها برای بررسی شخصیت مسیح از دیدگاه فلسفی قلمداد کرد. او تصریح کرد که یاسپرس به شکلی منحصربه‌فرد توانسته است میان نگرش فلسفی و معنویت مسیحی ارتباط برقرار کند.
این اثر به دلیل نگاه فلسفی و انسان‌گرایانه‌اش به شخصیت مسیح، هم در میان متفکران مذهبی و هم فیلسوفان سکولار مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه برخی از دیدگاه‌های یاسپرس مورد نقد قرار گرفته‌اند، اما در کل، کتاب «مسیح» به‌عنوان اثری مهم در گفتگوی بین ادیان و فلسفه شناخته می‌شود.

قسمتی از متن کتاب

«یکی از خصایص اساسی اخلاق ملکوت همان آزادی رفتاری است که در مسیح دیده می‌شود. این اخلاق بر پایه محبت بنا شده است نه بر بنیاد قانون. با اینهمه مسیح هیچ یک از قوانین واقعی را باطل نمی‌سازد، بلکه چنین قانونی را برمی‌گیرد و در حد و مرز‌های آن نگاه می‌دارد. رفتار‌های مسیح، که همه جا ملامت‌زاست، از همین ناشی می‌شود: به نزد کسانی می‌رود که زندگی ناپسندی دارند…»
کتاب «مسیح» برای اولین بار در سال ۱۳۷۳ توسط احمد سمیعی گیلانی از زبان فرانسه ترجمه و از سوی انتشارات خوارزمی در ۸۹ صفحه منتشر شد. آنطور که مترجم در مقدمه اثر اشاره می‌کند ترجمه کتاب را پیش از آنکه به چاپ نهایی برسد محمدحسن لطفی دیگر مترجم آثار فلسفی با متن آلمانی مقابله کرده است.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × یک =

دکمه بازگشت به بالا