فرهنگ و هنر

سلمان فارسی یک روشنفکر جویای حقیقت/ چرا پیامبر اکرم(ص)، سلمان را از اهل‌بیت خود دانست؟

سلمان فارسی

در فرهنگ مسلمانان همواره سلمان مظهر زهد، عدالت، عقلانیت و تواضع بوده و نمادهای مفاهیم را در آثار ادبی گذشته می‌توان نشان داد.

به گزارش مشرق، آزادفکری بزرگی لازم است تا یک نفر بتواند در روزگاری که فاصله طبقاتی و فرهنگی بیداد می‌کرد، از زنجیرهای جامعه طبقاتی ساسانی خود را رها کند و جان خود را به خطر بیندازد و در سرزمین‌های دور با نحله‌های مختلف فکری از نزدیک آشنا شود و بر مبانی آیین‌های فکری زمانه مسلط شود و بعد در دورترین نقطه از تمدن، خود را در مدینه به پیامبری که تازه ظهور کرده برساند و نور حقیقت را در کلام و نگاه او کشف کند و بعد در میان یاران این پیامبر، دقیقاً به سراغ علی علیه‌السلام برود و در زمره یاران او درآید. این تیزبینی و تشخیص حقیقت ناب تنها از انسان هوشمند و وارسته‌ای چون سلمان فارسی ساخته بوده است.

برای آشنایی با شخصیت بزرگ سلمان فارسی گفتگوی با دکتر محمدرضا ترکی، پژوهشگر اسلامی و نویسنده کتاب پارسای پارسی درباره زندگینامه سلمان فارسی،را ملاحظه کنید تا پاسخ شبهاتی ازجمله رد شایعه علم‌آموزی نبی مکرم اسلام از این مسلمان ایرانی و شبهات مطرح‌شده مبنی بر تخریب شخصیتی این صحابه بزرگ پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام مشخص شود.

جایگاه سلمان فارسی در میان مذاهب اسلامی

سلمان فارسی در نظر شیعیان شخصیت شناخته‌شده‌ای است. نظر مردم سایر مذاهب و ادیان، از اهل سنت گرفته تا مسیحیت و یهودیت و سایر ادیان، نسبت به این چهره شناخته‌شده جهان اسلام چگونه است؟

سلمان فارسی از شخصیت‌های مورد توجه همه مذاهب اسلامی است و در طول تاریخ همه مسلمانان به عنوان یک چهره مقدس از اصحاب نزدیک رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به او نگریسته‌اند. شاعران و سخنوران ایرانی که بسیاری از آن‌ها پیرو مذهب تسنن بوده‌اند، همواره با عظمت از سلمان یاد کرده‌اند. به‌ویژه صوفیان مسلمان او را در سیمایی شبیه به مشایخ خود نگریسته و زهد و تقوای او را اسوه خویش شمرده‌اند.

مسیحیانی که اهل انصاف بوده‌اند، مانند لویی ماسینیون، از مستشرقان بزرگ معاصر، به تحقیقات گسترده درباره سلمان فارسی رو آورده و از او به عظمت یاد کرده‌اند. اما کسانی که از منظر تنگ تعصب با اسلام و شخصیت‌های اسلامی برخورد کرده‌اند، طبعاً نمی‌توانند نظر خوشی به سلمان فارسی داشته باشند و برخی از آن‌ها به طعن و تعریض درباره او سخن گفته‌اند و بعضی از آن‌ها حتی وجود خارجی و تاریخی او را انکار کرده‌اند.

شخصیتی اسطوره‌ای

در نظر مسلمانان گاهی مشاهده می‌شود که شخصیتی اسطوره‌ای از سلمان ساخته و ارائه می‌دهند. چنین رویکردی از کجا نشأت گرفته و بر چه اساسی ایجاد شده است؟

در فرهنگ مسلمانان همواره سلمان مظهر «زهد» و «عدالت» و «عقلانیت» و «تواضع» بوده است و نمادهای مفاهیم را در آثار ادبی گذشته می‌توان نشان داد. سلمان در پاره‌ای موارد در نظر مسلمانان چهره‌ای اسطوره‌ای و ماورایی و شخصیتی فراتر از دیگر اصحاب پیامبر صلی‌الله علیه و آله یافته است.

دلیل این موضوع این است که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله با روایت «سلمان منا اهل‌البیت؛ سلمان از ما اهل بیت است» او را در جایگاه یکی از افراد خاندان و اهل‌بیت خویش قرار داده بودند و این موقعیتی رشک انگیز را در فرهنگ مسلمانان برای سلمان رقم زده است.

دشمنی با جناب سلمان

با این وجود، عده‌ای نیز با شخصیت سلمان فارسی از رویکرد عناد و دشمنی وارد شده‌اند. دلیل دشمنی‌ها با سلمان فارسی چیست؟

دشمنان سلمان در روزگار ما عمدتاً چند جریان منحرف هستند که در اصل با فرهنگ ایرانی و اسلامی و هویت مسلمانی ستیزه دارند. این‌ها عبارت‌اند از گروهی از مستشرقان متعصب و جماعتی از متعصبان وهابی و برخی نژادپرستان باستانگرای ایرانی . وجه اشتراک این سه گروه علاوه بر تعصب و جمود فکری بی‌اطلاعی از حقایق تاریخی است.

رویکرد فکری و فرهنگی سلمان فارسی

عده‌ای می‌گویند سلمان برده‌ای بود که بعد از آزادی، مسلمان شد. آیا این مطلب صحت دارد؟

سلمان فارسی یک روشنفکر جویای حقیقت در معنی حقیقی آن بود که در فضای متشنج فکری ساسانی که تفکر حاکم نمی‌توانست در برابر اندیشه‌های جدید، از قبیل مسیحیت و مانویت و تفکر مزدکی و… پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای به جستجوگران حقیقت بدهد، از دل یک خاندان مرفه، اما بافرهنگ ایرانی برخاست و سفری طولانی و پرماجرا را برای کشف حقیقت آغاز کرد.

او در این سلوک فکری با مذاهب مختلف آن روزگار آشنا شد و سرانجام دست تقدیر او را به دل شبه‌جزیره‌ای کشاند که از تمدن فاصله داشت. او حتی آزادی ظاهری خودش را بر سر این جستجو نهاد تا به آزادگی برسد و در این سفر پر خطر به دست یهودیان به بردگی کشیده شد. سلمان سرانجام این توفیق را یافت که نسیم هدایت را در نخلستان‌های مدینه و در رایحه نفس‌های گرم پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله استشمام کند. او وقتی برده‌ای فقیر بود، به حضور پیامبر رسید و نشانه‌های هدایت را در سیمای او بازشناخت و مسلمان شد و به لطف پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله آزادی خود را به دست آورد و تا پایان عمر به یکی از حواری رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام تبدیل شد.

منزلت جناب سلمان در نزد رسول خدا صلی‌الله علیه و آله

اشاره کردید که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله، سلمان را جزء اهل‌بیت خود معرفی فرمودند. چه شد که سلمان در زمره اهل‌بیت آن حضرت معرفی شد؟

خدمات بزرگ و هوشمندانه سلمان به مسلمانان، خصوصاً در جنگ خندق او را به یکی از محبوب‌ترین اصحاب تبدیل کرد؛ به گونه‌ای که مهاجران و انصار هر یک می‌کوشیدند او را از خودشان بشمارند و سرانجام این پیامبر بود که با اعلام «سلمان منا اهل‌البیت» او را که بیگانه‌ای خالی از هرگونه شرافت اشرافی بود به بالاترین شرف معنوی رساند و او را به مقام «سلمان محمدی» رساند.

استراتژی جنگی

شخصیت سلمان به خصوص در جریان جنگ خندق شناخته شد.

همین‌طور است. نبوغ نظامی سلمان را مسلمانان در جنگ خندق دیدند. پیشنهاد هوشمندانه و البته دشوار حفر خندق در آن جنگ اسلام و مسلمانان را نجات بخشید. البته کلمه خندق یک واژه عربی شده فارسی است. در همان نبرد بود که مسلمانان نخستین بارقه‌های پیروزی و فتوحات بعدی را در ضربه‌هایی که پیامبر صلی‌الله علیه و آله بر سنگ‌های خاره فرود می‌آورد تا با شکافتن آن‌ها مسیر خندق را باز کند دیدند. سلمان در جنگ‌ها و غزوات بعدی دوران نبی مکرم اسلام با شرک و بت‌پرستی حضوری جدی داشت. حضور سلمان در فتوحات اسلامی نیز مسلم است.

فتوحات اسلامی در دوران ساسانی

به فتوحات اسلامی اشاره کردید. عده‌ای سعی می‌کنند تا این مطلب را به افکار عمومی القا کنند که فتوحات اسلامی علیه مردم ایران صورت می‌گرفت، نه دولت و نظام طبقاتی ساسانی. به این شبهه چه پاسخی باید داده شود؟

بی‌شک حتی اگر این نبردها رخ نمی‌داد، جنگ‌های طولانی ایران و روم و تضادهای درونی و مشکلات داخلی ساسانیان برای سقوط آن نظام فرسوده کافی بود. فتوحات اسلامی تنها این فروپاشی را تسریع کرد.

در این میان حضور کسانی مثل سلمان در این نبردها باعث شد جلوی بسیاری از تندروی‌ها گرفته شود و از بسیاری تخریب‌ها و اتفاقات ناگوار دیگر، که خواسته و ناخواسته در جنگ‌ها رخ می‌دهد، گرفته شود تا به مردم عادی کمتر آسیبی برسد. سلمان خود از همین مردم بود و برای آزاد کردن همین مردم از عبودیت و باز کردن زنجیرهای طبقاتی از دست و پای آنان به پا خاسته بود.

ماجرای حکومت مدائن

پرسش دیگری هم با مرور تاریخ زندگی این صحابه ایرانی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در بین مردم مطرح می‌شود که سلمان فارسی چرا و بر اساس چه عقیده‌ای توانست حکومت مدائن را بپذیرد و زمامدار آن منطقه شود؟

اینکه سلمان با وجود زهد فراوان حکومت مدائن را پذیرفت به دلیل کمک به مردم ایران بود و او می‌خواست به بندگان خدا خدمت کند. درواقع قبول این منصب را راهکاری برای هدایت مردم و رهایی آن‌ها از ظلم حاکمان سرسخت می‌دانست. وگرنه کسی که در اوج قدرت با زنبیل‌بافی زندگی خود را می‌گذراند، نیازی به جاه و جلال دولت و حکومت نداشت.

پاسخ به یک شبهه

یکی از شایعات راجع به سلمان آن است که به رسول خدا علم می‌آموخت. ازنظر تاریخی چگونه می‌توان نقض این شایعه را ثابت کرد؟

دانش گسترده سلمان فارسی بعدها باعث شد که برخی دشمنان اسلام او را مربی و آموزگار پیامبر بپندارند؛ درحالی‌که همه می‌دانستند که سلمان در مدینه به خدمت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله رسید و مسلمان شد و اصول اندیشه‌های اسلامی قبل از مسلمان شدن او در سیزده سال مکه بر جان نبی مکرم اسلام در قالب آیات قرآن نازل شده بود و سلمان که همواره خود را شاگرد قرآن می‌دانست، نمی‌توانست آموزگار قرآن باشد.

برخی باستانگرایان ایرانی هم داستان‌های یاوه‌ای در مورد خیانت سلمان به ایران و… سر هم کرده‌اند که نمونه فاحشی از جهالت و تعصب است. کسانی که اصول اولیه تاریخ را می‌دانند، باخبرند که دولت ساسانی و جامعه طبقاتی آن روزگار به دلیل تعارض‌های داخلی و درگیری‌های فرساینده خارجی از درون پوسیده و فروریخته بود وگرنه هرگز در برابر اعراب بادیه تسلیم نمی‌شد. قصه‌پردازی درباره خیانت سلمان فارسی به ایران صرفاً توجیهی است برای سرپوش نهادن بر ضعف داخلی حاکمیت طبقاتی و فرسوده ایران ساسانی که با هر تلنگری می‌توانست فروبریزد.

سلمان فارسی ازقضا از کسانی بود که توانست در فضای جنگ و آشوب با تدبیر و حکمت از میزان خسارت‌ها بکاهد. سلمان فارسی با پذیرش حکومت شهر ایرانی مداین علاوه بر آشنا کردن مردم ایران با فرهنگ حقیقی و رحمانی اسلام نمونه عالی یک حکومت عادلانه را نیز فراروی ملت ما که کمتر از حاکمان خویش عدل و انصاف دیده بودند قرار داد و به آنان نشان داد که یک حاکم اسلامی می‌تواند و باید زاهدانه و با زنبیل‌بافی و از دسترنج خویش زندگی کند و از اشرافیت و امتیازات ناعادلانه به دور باشد.

سلمان فارسی یک الگوی بزرگ برای روشنفکری و حقیقت‌طلبی و عدالت و تواضع در برابر مردم است. ما وظیفه داریم او را به انسان‌های در رنج از دنیای ناعادلانه امروز و خسته از تفکرات خشک و مادی روزگار مطرح کنیم. شرمنده‌ایم که هرگز حق این صحابی بزرگوار را ادا نکرده‌ایم و حتی در برابر هجوم مدعیان و یاوه‌گویان از او دفاعی شایسته به عمل نیاورده‌ایم.

با این توضیحات، چگونه باید شخصیت سلمان فارسی معرفی شود تا ابهامات نسبت به او مرتفع شود؟

زندگی و شخصیت سلمان ظرفیت هنری بسیار بالایی دارد و می‌تواند دست‌مایه ده‌ها داستان و رمان و نمایش و فیلم و پویانمایی و تحقیق قرار بگیرد. متأسفانه کارهایی که در این زمینه انجام شده، در برابر عظمت شخصیت سلمان چیزی در حد صفر است. در جامعه‌ای که نخبگان و دانشگاه‌ها و هنرمندانش، از فقر معرفت تاریخی نسبت به هویت خویش رنج می‌برند و این دلیل اصلی سرگشتگی‌ها و بیگانه‌گرایی‌ها و ستیزه‌های با خویشتن و فرهنگ خودی است، پرداختن به سلمان فارسی به عنوان یکی از کلیدواژه‌های فرهنگ ملی و اسلامی و شیعی و یکی از مؤلفه‌های هویت تاریخی ما از واجبات است.

نزدیک به دو دهه است که داوود میرباقری، کارگردان موفق کشورمان، قصد دارد که مجموعه تلویزیونی سلمان فارسی را برای مردم ایران و دنیای اسلام بسازد. شرمنده‌ایم که صدا و سیمای ما تا امروز برای هر سریال سخیف و کم‌مایه‌ای بودجه داشته اما در ساختن این مجموعه درخشان کوتاهی کرده است. امیدواریم گره کور این مجموعه ارزشمند هرچه زودتر گشوده شود.

  • شهر خبر

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 − 5 =

دکمه بازگشت به بالا